به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: پایان تمرین یکی از تیمهای پرطرفدار پایتخت بود که یک هوادار میانسال جلوی یکی از بازیکنان را گرفت. او میگفت که نیاز به کمک مالی دارد و مدارک پزشکی یکی از اعضای خانوادهاش را نشان داد. آن بازیکن به هوادار گفت که با یکی از همتیمیهایش صحبت کند. او بعداً توضیح داد که آن همتیمی در رختکن مسئول رسیدگی به چنین مواردی است. در واقع بازیکنان تیم یک مؤسسه خیریه غیررسمی را تشکیل داده بودند و در صورت تأیید بازیکنی که مسئول بود، هرکدام بخشی از کمک را به عهده میگرفتند.
این رویهای است که در اکثر تیمهای فوتبال وجود دارد. بازیکنان ملیپوش یا لیگ برتری جزو طبقات مرفه محسوب میشوند و ممکن است در اطرافشان با درخواست کمک دوستان، آشنایان، هواداران یا حتی رهگذران روبرو شوند. آنها معمولاً از اقشار پاییندست بودهاند و مشکلات مردم را میشناسند. وقتی به شهرت و ثروت میرسند، میدانند که باید این کیک خوشبختی را با دیگران سهیم شوند. البته حواسشان هم هست که گرفتار فریب یا کلاهبرداری نشوند، ولی در مواردی که واقعاً نیاز به کمک باشد، دریغ نمیکنند.
فوتبال پرطرفدارترین ورزش جهان است. کودکان و نوجوانان زیادی با شوق تبدیل شدن به ستاره فوتبال ساعتها و روزها دنبال توپ میدوند، ولی تعداد کمی از آنها شانس این را پیدا میکنند که زیر نور پروژکتورها قرار بگیرند، قراردادهای خوب ببندند و زندگیشان دگرگون شود. کمکهای ستارگان فوتبال به افراد نیازمند، واکنشی به این موفقیت است؛ کندن از کف جامعه و ورود به دایره محدود نخبگان؛ تجربه رفاه که این روزها دستنیافتنی شده.
این الگو در جام جهانی قطر هم دیده شد. امباپه قبل از شروع جام گفته بود هر پاداشی را که با توجه به رتبه فرانسه بگیرد به مؤسسات خیریه اختصاص میدهد. بازیکنان تیم ملی مراکش هم بعد از موفقیت خیرهکنندهشان در بازگشت به وطن اعلام کردند که تمام پاداش را به مؤسسات خیریه و افراد نیازمند میبخشند. پنجشنبه شب هواداران بتیس به رسم هر سال در آستانه سال نوی میلادی پیش از شروع بازی تعداد زیادی عروسک به زمین ریختند تا به کودکان فقیر داده شود.
فوتبال با وجود زشتیهایی که گاهی ممکن است درون یا بیرون زمین داشته باشد، مسئولیت اجتماعیاش را شناخته. هرچند ستارگان فوتبال این روزها پشت دیوارهای بلند یا در آپارتمانهای لوکس زندگی میکنند، ارتباطشان با مردم عادی قطع نشده. فوتبال از روز اول ورزشی مردمی بود و هنوز ریشههایش را فراموش نکرده.
پتانسیل فوتبال خیلی کمتر از آن است که بتواند به مشکلات همه رسیدگی کند. هنوز هیچ سازمانی در دنیا تأسیس نشده که فقر را ریشهکن کند یا حتی جلوی آن را بگیرد. ولی همین قدمهای کوچک نور امیدی است که زندگی هنوز جریان دارد و میتوان باری از روی دوش یک دوست، آشنا یا حتی غریبه برداشت و جهان را به جای قابل تحملتری تبدیل کرد.