کد مطلب: ۳۳۴۰۷۰
۱۲ شهريور ۱۴۰۱ - ۰۳:۱۸
گزارشی از پیامد‌های مناقشه روسیه و اوکراین بر بحران انرژی در اروپا

به گزارش مجله خبری نگار/ایزان: پس از گذشت ۶ ماه از جنگ اوکراین، نبود دستاورد متقن در کنار آینده مبهم آن، اروپا را در آستانه زمستان، دستخوش معضلات گوناگونی کرده است. تحریم‌های متعدد و ایجاد جنگ رسانه‌ای و روانی علیه روسیه، این کشور را به اقدام تقابلی کاهش عرضه گاز به اروپا واداشته است. جنگ نیابتی جبهه غرب به رهبری امریکا و ارسال انواع تسلیحات نظامی، نه تنها روسیه را طبق نقشه راه از پای در نیاورده بلکه اروپا را اکنون پس از ترمیم‌های اقتصادی بحران ناشی از کرونا به استیصال کشانده است.

در ابتدا ائتلاف غرب گمان می‌کرد که مدیریت زمان را برای پیشبرد اهداف جنگ در اختیار دارد، ولی شرایط کنونی نشان داد که آنچه در تدارک داشته به فرجام نرسیده و اکنون در تله‌ای که خود افکنده گرفتار شده است. این در حالی است که تحولات میدانی نشان می‌دهد روس‌ها روز به روز حلقه محاصره را در شرق اوکراین تنگ‌تر می‌کنند و جبهه به نفع غرب پیشروی نمی‌کند. عواقب جنگ برای مردم غرب بویژه امریکا، تورم و بحران انرژی و غذایی بوده است. اروپا بیش از ۴۰ درصد گاز و زغال‌سنگ مصرفی و همچنین یک چهارم نفت و محصولات نفتی خود را از روسیه تأمین می‌کند. پیش‌بینی می‌شود تداوم کاهش صادرات انرژی روسیه بهای گاز را در اروپا ۶۰ درصد افزایش دهد. به طوری که اکنون نرخ تورم برای اولین بار در بیش از ۴۰ سال اخیر دورقمی شده و به حدود ۱۰ درصد رسیده است.

در نتیجه اروپا به اذعان دبیرکل ناتو، زمستان سختی را پیش رو خواهد داشت که باید برای آن آمادگی کسب کند. موضوعی که نخست‌وزیر بلژیک هم بر آن تأکید کرد و دولت سوئیس نیز در بیانیه‌ای درخصوص پیامد‌های مستقیمی، چون شورش بر اثر کمبود گاز، هشدار داد. در همین خصوص مکرون رئیس‌جمهور فرانسه در نطقی اعلام کرد که این کشور اکنون در اوج مشکلات قرار دارد و با دوره جدیدی از بی‌ثباتی مواجه است.

کمبود انرژی به جایی رسیده که بازار هیزم و چوب در اروپا خصوصاً در آلمان رشد داشته و مردم به ذخیره‌سازی هیزم روی آورده‌اند.

سایه این معضلات و مشکلات بر تمام شئون زندگی روزمره مردم اروپا و درگیر شدن بدنه اجتماع با آن، بر مواضع جنگی آن‌ها نیز تأثیرگذار بوده است. نظرسنجی‌های اخیر نشان می‌دهد که مردم اروپا به خاطر رویارویی با پیامد‌هایی مانند تورم بالا، بحران انرژی و غذا مانند سابق، موافق جنگ نیستند و اکنون خواهان به پایان رسیدن نبرد هستند.

ناآرامی‌ها در اروپا به شکل فزاینده‌ای پیش از شروع سرما و تنها با افزایش قیمت‌ها خود را نشان داده است؛ موضوعی که سران اروپایی پیش‌تر نسبت به آن هشدار داده و حتی اعلام آماده‌باش کردند. اعتصابات متعددی در اروپا-به طور مثال انگلیس و اسکاتلند- در حال شعله‌ور شدن است که عدم رسیدگی و پاسخگویی مقامات می‌تواند آن را به آشوب‌های خیابانی گسترده تبدیل کند. اگر دومینوی اعتراضات و آشوب، قاره سبز را فراگیرد، اروپا امنیت خود را از دست می‌دهد و دیگر نمی‌تواند به تقویت جبهه در اوکراین ادامه بدهد، در نتیجه موضع انفعال در برابر جنگ یک گزینه در دسترس‌تر برای آن‌ها خواهد بود. اما از طرفی دیگر حامیان سرسخت جنگ اوکراین این مسأله را برنمی‌تابند و با پافشاری بر تداوم جنگ، به شکاف در اروپا و کشمکش‌های درونی این قاره دامن می‌زنند. علاوه‌بر آن، ناآرامی‌ها می‌تواند موجب تقویت احزاب مخالف جنگ شده و تصویر سرشکسته‌ای از اروپا به شرق، روسیه و جهان مخابره کند. این مسأله با تضعیف قدرت درونی اروپا دامنگیر ساختار نظامی ناتو نیز خواهد شد که اهداف غرب را بی‌نتیجه می‌سازد.

باتلاقی که مردم اروپا را در خود فرو می‌برد

خطراتی که در بالا توضیح داده شد، برای سران اروپایی با نزدیک‌تر شدن به فصل سرما و ملموس شدن آن واقعی‌تر می‌شود که منجر به تکاپوی آن‌ها شده است. بحران در اروپا آنجا خودش را نشان می‌دهد که هنوز هیچ منبع مشخص و تأمین‌کننده‌ای برای جایگزین کردن انرژی روسیه، یافت نشده است. این سردرگمی نشانگر این است که برنامه‌ریزی و استراتژی از قبل طراحی شده برای رساندن جنگ به نقطه مورد نظر به شکست انجامیده و آینده در چنان ابهامی فرو رفته است که حتی با هم‌افزایی و همفکری هم نمی‌توانند طرحی برای تأمین انرژی خود داشته باشند.

امریکا برای جبران این مشکلات و سرخوردگی در جذب انرژی از منابع منطقه‌ای، عنوان بزرگ‌ترین صادرکننده گاز به اروپا را گرفته است. علاوه‌بر آن، برای مقابله با افزایش قیمت انرژی در داخل کشور، حجم بی‌سابقه ذخایر استراتژیک نفتی خود را روانه بازار کرده است. از طرفی سفر بایدن و شکست از تأمین انرژی و عدم تمایل کشور‌ها برای پیوستن به ائتلاف تحریمی غرب نه تنها بحث انرژی را به موضوع داغ کل اروپا تبدیل کرده بلکه فرمان‌پذیری از امریکا و سیاست‌های هژمونیک این کشور را دچار خدشه‌ای عمیق کرده است.

گزینه بازگشت از جنگ و آتش‌بس، برای امریکا یک شکست تمام‌عیار محسوب می‌شود؛ بنابراین امریکا از تسلیم شدن دولت‌های اروپایی در مقابل اعتراضات مردم و برتری دادن منافع واقعی کشور به منافع ترسیمی امریکا در قبال جنگ که ممکن است منجر به شکسته شدن خط تحریمی علیه روسیه شود، نگران است؛ بنابراین می‌کوشد تا مردم اروپا را در سطح مطلوب خود راضی نگه دارد، زیرا تضعیف خط تحریمی هم حیثیت امریکا را به خطر انداخته و هم اعتماد به وعده‌های او را در میان دولت‌ها و مردم اروپا خفیف می‌کند.

در سوی دیگر، روسیه به‌رغم ضربه اقتصادی ناشی از تحریم‌ها، با چرخش به سمت چین و ایران و کشور‌های منطقه در قالب ائتلاف‌های مختلف منطقه‌ای، راه برون‌رفتی برای گذر از تحریم‌ها برای خود ایجاد کرده است؛ مسیری که کارآیی آن در بستر زمان و با همکاری کشور‌های منطقه برای دور زدن تحریم‌ها و بالابردن مبادلات تجاری و تأمین نیاز‌ها بیشتر خود را نشان می‌دهد. از طرفی تحریم‌های غرب بر ضد روسیه، چین و ایران این سه قدرت را بیشتر از گذشته به یکدیگر نزدیک کرده که این خطری برای غرب محسوب می‌شود.

با وجود چنین وضعیت خسارت‌باری در غرب، آن‌ها همچنان بر طبل جنگ می‌کوبند؛ ناتو برای اثبات نقش تعیین‌کننده خود به‌عنوان قدرتمندترین ارتش در معادلات جنگی جهان و به رخ کشاندن قدرت خود به جبهه شرق، ناچار است که جنگ را تا اهداف شعاری خود پیش ببرد، بنابراین سعی می‌کند میدان جنگ را با تمام قدرت حفظ کند تا مانع ضربه سنگین حیثیتی و اقتدارشکن ناشی از توقف آن شود.

در همین راستا دبیرکل ناتو طی چند روز گذشته بیان کرد که ناتو جزیی از گروه دفاع از اوکراین تحت رهبری امریکا است که باید تسلیحات بیشتری را برای این کشور تأمین کند. به علاوه، آلمان و فرانسه نیز از ارسال تجهیزات نظامی و دارویی به این کشور خبر دادند. رویترز نیز گزارش داد که بسته کمک ۳ میلیارد دلاری، (بزرگ‌ترین کمک واشنگتن از زمان آغاز جنگ) در راه رسیدن به اوکراین است؛ از این‌رو سرنوشت جنگ هر روز بیشتر از گذشته در آتش افروخته شده غرب دچار پیچیدگی و تاریکی می‌شود.

جایگاه ایران در جبران کمبود انرژی

از زمان شروع بحرانی شدن انرژی در اروپا تا به امروز برخی رسانه‌های جهت‌دار سعی کردند که احیای برجام را با آن گره بزنند. بدین شکل که ایران با درآمد ناشی از فروش و صادرات گاز ناشی از برداشته شدن تحریم‌ها در قالب احیای برجام منتفع خواهد شد. از این‌رو سعی می‌کنند با جوسازی‌ها و تأثیرگذاری اذهان عمومی مبنی بر از دست ندادن فرصت در بازار انرژی اروپا، بر لزوم تسریع پایان دادن مذاکرات از سوی ایران تأکید کرده و با فشار بر تیم مذاکره‌کننده آن‌ها را وادار کنند که توافق را با هر شروطی از سمت غرب بپذیرند. رقیب‌سازی برای صادرات گاز ایران تنها برای ایجاد ضرب‌الاجل‌های داخلی برای تن دادن به هر توافقی است. این در حالی است که نه ظرفیت صادرات گاز در ایران با توجه به زیرساخت‌ها امکان‌پذیر است و نه اروپا تاکنون تمایل اطمینان‌آوری از خود بروز داده است.

آنچه در رسانه‌ها مطرح می‌شود تنها آمال خود ساخته است که برای جهت‌دهی افکار عمومی طراحی شده است. ایران فارغ از تحریم و برجام، پیش از آن حضور کم‌رنگی در بازار صادرات گاز جهان داشته است؛ مغفول ماندن از توسعه زیربنا‌ها برای صادرات آن و بسنده کردن به سرمایه‌گذاری‌های غربی در طول سال‌های گذشته باعث شده که کشور در این ورطه قرار بگیرد. میزان تولید گاز در سال گذشته حدود ۲۵۷ میلیارد مترمکعب و میزان مصرف داخلی ۷ برابر میانگین جهانی و حدود ۲۳۸ میلیارد بوده که اعداد شاهدی بر ناکافی بودن حجم گاز برای صادرات هستند.

علاوه‌بر آن، حتی صادرات گاز به ترکیه و عراق نیز گاهاً در فصل سرما و کمبود داخلی دچار نوسان می‌شود؛ بنابراین در صورت احیای برجام، چنین توانی در این برهه زمانی وجود ندارد و صرفاً آنچه مطرح می‌شود، سرابی برای پیشبرد سریع توافق و کوتاه آمدن بر سر منافع کشور است. ناتو و جبهه غرب با وجود تحمل هزینه‌های هنگفت جبران‌ناپذیر، اهتمام به منظور حفظ میدان جنگ برای تقابل با روسیه و نمایش اتحاد جهت عرض اندام در مقابل قدرت‌های شرق را تداوم خواهند بخشید.

از این‌رو اروپا بزودی راه برون‌رفتی از این شرایط را نخواهد داشت که بنا بر آن یا باید آماده پذیرای تبعات فضاحت‌بار بیشتری باشد یا به‌رغم میل باطنی آتش‌بس را به‌عنوان تنها راه گریز از این وضعیت انتخاب کند. پس‌لرزه‌های چنین تمهیداتی را می‌توان در سخنان وزیر خارجه آلمان مبنی بر کافی نبودن انبار تسلیحاتی این کشور برای ارسال مقادیر بیشتر سلاح به اوکراین پیدا کرد. بیان کمبود تسلیحات نظامی شاید نمودی از عقب‌نشینی آلمان از هراسی که آینده کشورش را تهدید می‌کند، باشد.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر