به گزارش مجله خبری نگار، ظاهراً رئیس جمهور ترکیه برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی، اشتیاق زایدالوصفی دارد و این موضوع، توجه بسیاری از تحلیل گران و کارشناسان سیاسی ترکیه را به سوی خود جلب کرده است.
اردوغان چندی پیش با خاخامهای کشورهای اسلامی دیدار کرد، تلفنی با رئیس رژیم صهیونیستی صحبت کرد و طی چند روز گذشته نیز، دوبار از تلاش برای تقویت ارتباط با اسرائیل صحبت کرده و از این موضوع خبر داد که احتمال دارد هرتزوگ، به زودی به ترکیه سفر کند.
البته مساله فقط رژیم صهیونیستی نیست و ترکیه قصد دارد در سال ۲۰۲۲ میلادی، با ارمنستان، امارات متحده عربی، مصر و عربستان سعودی نیز روابط خود را به دوران پیشین بازگرداند و از موانع و چالشها گذر کند. اما تحلیل گران از خود میپرسند، چه اتفاقی روی داده که تیم اردوغان به یک باره تمام شعارهای قدیمی را کنار نهاد؟
به عنوان مثال، مصطفی شن توپ رئیس پارلمان ترکیه و از موسسین و اعضای مهم حزب عدالت و توسعه، دو سال پیش در مورد امارات متحده عربی گفته بود: «این بیشرفها بودند که لجستیک و هزینههای کودتای نافرجام ۲۰۱۶ را فراهم کرده و از گولن خائن حمایت کردند. ما این دشمنی آنها را از یاد نخواهیم برد.».
اما همین مقام مهم ترکیه، دیروز همراه با یک هیات دوستی وارد امارات شد و چنان با بزرگان ابوظبی گرم گرفت که رسانههای ترکیه را متعجب کرد.
در این شرایط، تحلیل گران بر این موضوع پافشاری میکنند که دولت اردوغان، دست کم یک دهه از سیاست خارجی ترکیه را بدون دلیل منطقی، با تنش و چالش گذراند و لطمات فراوانی به اقتصاد و روابط ترکیه وارد کرد.
طاها آک یول از تحلیل گران قدیمی ترکیه که در نوشتههای خود، همواره جنبههای حقوقی و تاریخی را نیز لحاظ میکند، درباره مواضع اخیر اردوغان در مورد رژیم صهیونیستی و دیگر حوزههای سیاست خارجی، اظهار نظر کرده است.
طاها آک یول در یادداشت تحلیل خود نوشته است: «رئیس جمهور اردوغان، تلاش میکند روابطی را که در حوزه سیاست خارجی به دست خودش خراب کرده و از میان برده، بازسازی و ترمیم کند. این البته خبر خوبی است. اما بگذارید در یک نگاه اجمالی و سریع، برخی از خطاهای او را مرور کنیم و به یاد بیاوریم: رفتارهایی مانند سخنان تند و مبارزات مداوم اردوغان علیه دولت مصر، به مدت چندین سال، تنش و اختلاف آفرید. چرا؟ به خاطر حمایت از اخوان المسلمین در مصر. البته اردوغان فقط علیه سیسی و مصر صحبت نکرد و بعدها خطاب به همه کشورهای عربی، چنین جمله تندی به کار برد: همه شما جمع شوید، باز هم به اندازه ترکیه نخواهید بود. حد خودتان را بدانید! بله. دادزدنها و سخنان تند اردوغان بود که اعراب را به سمت یونان سوق داد، جبهه علیه ترکیه ساخت روابط تجاری ما نیز به طرز قابل توجهی کاهش یافت.»
آک یول، درباره استراتژی تاریخی و قدیمی ترکیه در قبال اعراب و رژیم صهیونیستی نوشته است: «ما در طول تاریخ، همواره نگاه ثابتی به این موضوع داشته ایم. در واقع، دولتهای ترکیه همواره از اعراب در مسئله فلسطین حمایت کرده اند، اما مراقب بوده اند که با اسرائیل درگیر نشوند. در اینجا لازم است سخنان رئیس ملی مان عصمت پاشا را باید بیاوریم که در ۱ نوامبر ۱۹۴۹ گفته است: امنیت و رفاه کشورهای عربی، برای ترکیه یک مسئله حیاتی است. ما با آنها با یک احساس ارتباط عاطفی بسیار طبیعی و عمیق داریم و در قرون متمادی زندگی مشترکی را با آنها سپری کرده ایم و با آنها مرتبط هستیم.
البته این فقط عصمت اینونو نیست که چنین دیدگاهی داشته است. در همین چند دهه اخیر نیز، سلیمان دمیرل و تورگوت اوزال نیز، باز شدن دروازه دولت ترکیه به روی جهان عرب را به عنوان یک استراتژی مهم تلقی کردند. این اقدام آنها، هم دستاوردهای تجاری به همراه داشت و هم عامل قدرت نرم ترکیه را در منطقه و جهان تقویت کرد.»
آک یول به برخی حرکات نمایشی و ناگهانی اردوغان ایراد گرفته و نوشته است: «اردوغان در دو دوره اول حکومت خود دیپلماسی سنتی حفظ رابطه با اعراب را حفظ کرد، در امور داخلی اعراب دخالت نکرد، از لابیهای یهودی مدالهای قدردانی دریافت کرد و حتی به عنوان میانجی بین سوریه و اسرائیل نیز عمل کرد، زیرا هر دو طرف، به دولت ترکیه اعتماد داشتند. دقیقاً به همین دلیل بود که ترکیه در سال ۲۰۰۸ با حمایت کشورهای شرقی و غربی با رای ۱۵۱ کشور به عضویت شورای امنیت سازمان ملل متحد انتخاب شد. اما تغییر مواضع و چرخشهای اردوغان در سیاست خارجی، این وضعیت را تغییر داد و در انتخابات عضویت در اکتبر ۲۰۱۴ ترکیه به دور دوم رفت و در دور دوم تنها با کسب آرای ۷۳ در انتخابات شورای امنیت شکست خورد و برگزیده نشد. ۱۵۱ رای کجا و ۷۳ رای کجا؟ در نظر داشته باشید، روزی که ما در سال ۲۰۱۴ میلادی از انتخاب به عنوان عضو شورای امنیت بازماندیم، سیاست اردوغان در مسیری بود که ما، هم با اعراب، هم با اسراییل و اروپا دعوا داشتیم و قرار بود شدت بگیرد! فکرش را بکنید اگر امروز بخواهیم کاندید شویم، چند رای میآوریم؟!»
آک یول در ادامه، سیاست خارجی اردوغان در دوران موسوم به بهار عربی را زیر سوال برده و چنین نوشته است: «نقطه عطف بهار عربی ۲۰۱۱ میلادی بود. دولت اردوغان، تصورمی کرد که «جغرافیای قلبی و عاطفی ترکیه» شکل گرفته و در حال تحقق است. اردوغان در دانشگاه قاهره ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۲ در حال سخنرانی بود و چنین جملهای بر زبان آورد: یک قرن محکومیت و بی اعتقادی رو به پایان است. منظورش این بود که حالا مرسی و دوستانش دولت را در دست گرفته و عصر آنان آغاز شده است. شاید باور نکنید، اما همین یک جمله به ظاهر ساده، تمام کشورهای عربی مخالف اخوان المسلمین را به دشمن ترکیه تبدیل کرد. چرا؟ پاسخ ساده است. آنان اخوان المسلمین را یک تهدید میدانستند و اردوغان نباید با چنین ادبیاتی صحبت میکرد.»
هنوز آن روز را فراموش نکرده ایم که اردوغان در ۲۰ ژانویه ۲۰۰۹ در نشست داووس، عبارت کوتاه وان مینِت، وان مینِت را به زبان انگلیسی تکرار کرد و یک دقیقه وقت خواست تا به پرز رئیس جمهور اسرائیل پاسخ دهد.
اردوغان گفت: اینجا، صدای شما خیلی بلند است. تو از من بزرگتر هستی... این که صدایت را بلند میکنی، نشانهای از روانشناسی گناه است. وقتی صحبت از کشتن میشود، کشتن را خوب بلدی. من به خوبی میدانم که چگونه کودکان را در سواحل کشتید و به آنها شلیک کردید.»
طاها آک یول در ادامه به تلاش اردوغان برای به دست آوردن دل اسرائیلیها اشاره کرده و نوشته است: «می توانید به یاد بیاورید که چگونه کلمات آتشین اردوغان در داووس، هیجان و غوغا به پا کردند. در آن روزها من در روزنامه ملیت و در مقاله خودم پرسیدم: آیا اردوغان خوب عمل کرد؟ پاسخم این بود که واکنش اردوغان درست بود، اما لحن او مناسب نبود. چرا؟
به این دلیل که معتقدم اردوغان، نباید هیچگاه سختتر، عصبانیتر و تندتر از رهبران عرب باشد. این یک اشتباه بود. من به این اشاره کردم که منفعت ترکیه در این است: عدم پیروی از حماس، انتقاد از اسرائیل، حضور فعال در عملکرد صلح به عنوان کشوری که اعتماد همه طرفها را دارد و نه فقط یک طرف را! اما لحن و سبک اردوغان در مقام نخست وزیر ترکیه، بسیار دور از این بود.
البته اردوغان، بعداً به دنبال توجیه این سخنان بود و حتی اعلام کرد: من که منظورم پرز و مردم اسرائیل نبود. من فقط درباره مجری آن میزگرد عصبانی شدم! او میخواست با این حرف، اوضاع را تلطیف کند، اما ترکیه به دلیل این برخورد بسیار تند، نفوذ سابق خود را از دست خواهد داد. با این وجود اردوغان درس لازم را نگرفت و با مصر نیز چنان تند برخورد کرد که عملاً موجب انزوای ترکیه در شرق مدیترانه شد.»
در ادامه تحلیل آک یول آمده است: «اکنون رئیس جمهور اردوغان میخواهد روابط با اسرائیل را بهبود بخشد. در این مورد گفته است: اگر قرار است سیاست را پیش ببریم، با جنگ نمیتوان رابطه سیاسی را پیش برد.
این حرف اردوغان درست است و در واقع این پیام را میدهد که تنش و جدال ۱۰ ساله در سیاست خارجی را کنار گذاشته است. انزوا و تنهایی ترکیه در سیاست خارجی و عدم سرمایه گذاری خارجی در اقتصاد کشورمان، از نتایج و صورت حسابهای سنگین این دعواهاست.
اکنون او میخواهد روابط خود را اصلاح کند و معاملات مبادلهای انجام دهد که از امارات و عربستان شروع میشود. اما واقعاً باید بگوییم کهای کاش در دهه گذشته اردوغان تا این اندازه دعوا به راه نمیانداخت و روابط دیپلماتیک کشور را خراب نمیکرد. کاش در مورد اتحادیه اروپا، عبارت ائتلاف جنگهای صلیبی را به کار نمیبرد.»
آک یول در پایان نوشته است: «اردوغان مدتها سخنان خود را این گونه آغاز میکرد:ای بایدن! سپس کلی متلک و سخنان تند بار میکرد. اما حالا از این مواضع فاصله گرفته است. ولی درک این نکته هم مهم است که در سیاست خارجی، علاقه به دموکراسی و حاکمیت قانون از عوامل مهم بهبود روابط با غرب هستند و اردوغان هنوز قدمی در این زمینه برنداشته است. متأسفانه، با وجود آن که رئیس جمهور اردوغان در حوزه سیاست خارجی به تنش و دعوا پایان داده، اما کل آن دعواها را به سیاست داخلی آورده و به جدل مداوم، ادامه میدهد.»