مجله خبری-سبک زندگی نگار: ناامنی یک احساس و یا یک تفکر است که اکثر ماها در شرایط مختلفی از زندگی با آن مواجه شده ایم و آن را لمس کرده ایم. احساس ناامنی که در لاتین آن را با عبارت Insecurity، میشناسند، یک موضوع نشات گرفته از حالات روانی افراد است که این حس و حال میتواند در برخی از موارد با توجه به مستنداتی که در واقعیت وجود دارند، واقعی باشند و در برخی از موارد میتوانند از یک سری تفکرات پوچ و عدم اعتماد به نفس و پایین بودن عزت نفس در فرد، به وجود آیند. اینجاست که باید به موضوع ناامنی در زندگی پرداخته شود.
در واقع در شرایطی که هیچ مستند و مدرکی دال بر اینکه مثلا رابطهی زناشویی شما در خطر است و یا رابطه تان با دوستانتان در حال متلاشی شدن است و غیره، وجود ندارد، باید این سوال را خودتان بپرسید که پس من برای چه تا این حد نگران هستم و احساس ناامنی میکنم؟
شاید با خودتان فکر کنید که من هم گاهی احساس نگرانی و ناامنی کرده ام؛ آیا این مشکل در من هم میتواند موجبات به هم خوردن آرامش را فراهم کند؟
خیر! موضوع در این حد نیست؛ افرادی که احساس ناامنی در آنها به یک مشکل تبدیل شده، در واقع در تمامی حالات و در تمامی ساعات روز، دچار اضطراب و فکر و خیال ناشی از به هم خوردن یک رابطه، مطلوب نبودن در جامعه و یا یک رابطهی عاطفی و هزار و یک فکر و خیال دیگر میباشند. دلایل زیادی وجود دارند که میتوانند احساس ناامنی در زندگی را به وجود آورند که در ادامه به شرح هر کدام از این دلایل خواهیم پرداخت:
نشانههای احساس ناامنی در زندگی زناشویی
گفتیم که مشکلات و دلایل مختلفی در زندگی وجود دارند که میتوانند موجبات احساس ناامنی در زندگی را فراهم کنند. مثلا یک نفر با مقایسهی بیش از اندازهی خود با دیگران به این حس ناامنی میرسد که به اندازهی کافی جذاب و دوست داشتنی و یا موفق نیست؛ یا مثلا با بررسی استانداردهای ترند شده در جامعه، به این حس میرسد که همیشه عقب است و نمیتواند یک شخص مورد تایید در جامعه و یا در رابطهی خود باشد.
یا مثلا شکستهای مختلفی که در گذشتهی فرد رخ داد و باعث شده تا او دیگر نتواند مانند قبل، در راهی پشتکار کافی را داشته باشد. وجود ترسها و فوبیاهای مختلفی که در گذشته و یا کودکی فرد وجود داشته هم میتواند مواردی دال بر پیدایش احساس ناامنی در زندگی معنا شود.
رخ دادن اتفاقات وحشتناک و ناگوار مانند تجاوز، بیماری، تصادف، دزدی و ... نیز میتوانند زمینههای احساس ناامنی در زندگی را به راحتی فراهم کنند. در واقع هزار و یک دلیل متنوع وجود دارند که میتوانند باعث شوند تا یک فرد احساس ناامنی در زندگی اش داشته باشد.
خیلی از این دلایل قابل قبول و خیلی از آنها غیر قابل قبول هستند. اما چیزی که دربارهی تمامی دلایل قابل قبول و غیر قابل قوبل احساس ناامنی بسیار واضح میباشد این است که این حس کاملا قابل درمان و کنترل خواهد بود. به طور کلی میتوانیم دلایل پیدایش احساس ناامنی در زندگی را در ۳ دستهی مشخص و جداگانه، قرار دهیم:
احساس ناامنی در زندگی زناشویی به دلیل شکستها و ناکامیهای فرد
ریز به ریز اتفاقاتی که زندگی ما رخ میدهند، میتواند بر احساس خوشبخت بودن و احساس امنیت ما در زندگی تاثیر مثبت و یا منفی بگذارند. در واقع چه بخواهیم و چه نخواهیم، گذشتهی ما و اتفاقی که در آن زمان برای ما رخ داده، میتوانند تعیین کنندهی احوالات اکنون ما باشند.
کما اینکه شرایطی که فرد در لحظه در آن قرار دارد نیز میتواند کیفیت حال او را مشخص کند. اتفاقاتی همچون از دست دادن یک عزیز، تمام شدن یک رابطهی عاطفی که بسیار به آن علاقه داشتید، شکست خوردن در یک پروژهی کاری که برایتان مانند یک هدف بوده، ورشکستگی، معلولیت و نقصان جسمی و غیره، همگی مواردی هستند که میتوانند این حس را به شما تلقین کنند که شما هرگز خوشبخت نخواهید بود و هرگز حس امنیت را در زندگی تجربه نخواهید کرد.
در واقع تمامی این مواردی که گفتیم، دو حس بسیار بزرگ را در انسان ایجاد میکنند؛ ترس و شکست. این دو فاکتور میتوانند اعتماد به نفس و عزت نفس یک فرد را به طور کامل از بین ببرند و مانع از این شوند که او بتواند تجلی بخش حس امنیت در زندگی خود باشد.
احساس ناامنی در زندگی زناشویی بر اثر کمال گرایی
خیلی از ما این حس را تجربه کرده ایم؛ بهترین و شیکترین خانه، کاملترین همسر، مودبترین موفقترین فرزندان، بیشترین موفقیت در زندگی شغلی، شیکترین در لباس پوشیدن و استایل کردن، مهربانترین و جذابترین فرد در آداب و معاشرت، مورد تایید همه بودن و دوست داشتنی بودن تحت هر شرایطی، بالاترین مدارک تحصیلی و غیره؛ بله! همهی اینها حتی برای یک بارهم که شده از ذهن ماها عبور کرده، اما یک سری از افراد هستند که به راحتی از این استانداردها و بهترینها و بالاترینها نمیگذرند.
آنها میخواهند تحت هر شرایطی که شده به این بالاترینها دست پیدا کنند؛ این افراد را به لحاظ روانشناسی کمال گرا مینامند و این صفت به هیچ وجه، صفت خوبی نیست و نخواهد بود. چرا که چرخهای زندگی هیچ وقت به میل ما نمیچرخند و ما هیچ گاه نمیتوانیم کاری کنیم که دقیقا همه چیز مطابق میل ما در زندگی اتفاق بیفتد. پس برای اینکه بتوانید در این مسیر پرفراز و نشیب زندگی تاب بیاورید، نیاز است که منعطف باشید. چون در غیر این صورت، چیزی جز ناکامی و شکست، در انتظار شما نخواهد بود.
احساس ناامنی در زندگی زناشویی بر اثر اضطرابهای اجتماعی
یک سری از افراد هستند که همیشه قضاوت و خواست دیگران برایشان در ارجحیت قرار دارد. این افراد عموما در هیچ چارچوبی نمیتوانند خودشان را قرار دهند و همیشه مهر عدم تایید بر روی خودشان و شخصیت شان میزنند.
مهمترین چیزی که میتواند در پیدایش چنین افرادی در سطح جامعه تاثیر بگذارد، خانواده است. این افراد کودکی سختی داشتند و مدام زیر ذره بین خانواده قرار گرفته و دائم به آنها این حس القا میشد که باید مورد تایید خانواده باشند تا موفق شوند.
همین موضوع میتواند عزت نفس یک کودک را کاملا از بین ببرد و همین نبود عزت نفس باعث میشود که او دائما در دیگران به دنبال تایید بگردد و به محض اینکه تایید دلخواهش را نگرفت، به هم بریزد و احساس ناامنی و ناکافی بودن به او دست دهد. او به راحتی به هم میریزد و گاهی هم ممکن است دوری از اجتماع، خانواده، جمع دوستان و آشنایان را به عنوان راهی برای فرار از این مشکل، انتخاب کند.
راهکارهایی برای مقابله با احساس ناامنی در زندگی زناشویی
خوب! ما دربارهی زمینههای مختلف بروز احساس ناامنی برایتان توضیح دادیم و گفتیم که هر چیزی در گذشته و آیندهی فرد میتواند باعث ایجاد ناامنی در رابطه و زندگی شود و کیفیت زندگی فرد را تا حد خیلی زیادی تحت تاثیر قرار دهد.
یکی از مهمترین بسترهایی که موجب میشود تا فرد در آن احساس ناامنی کند، زندگی زناشویی است. حس ناکافی بودن، دوست داشتنی نبودن و مورد تایید نبودن و غیره، خیلی راحت در یک زندگی زناشویی مشخص میشود و این حس میتواند موجبات به هم خوردن این ارتباط را نیز فراهم کند. برای اینکه نه تنها در یک زندگی زناشویی، بلکه در ابعاد مختلف زندگی خود، با چنین حسی مواجه نشوید و بتوانید آن را کنترل کنید، نیاز است که یک سری راهکار ساده را به کار گیرید:
• متوجه باشید که خیلی از وقتها اصلا مشکلی که در ذهن شما به وجود آمده و شما دربارهی آن احساس ناامنی میکنید، اصلا ماهیت خارجی ندارد و شما بیخود نگران هستید. مثلا زنی که هیچ مدرکی دال بر خیانت همسرش ندارد، دائم این فکر که همسرش در حال خیانت به اوست را نشخوار میکند و همیشه مضرب است. یادتان باشد که در واقعیت هیچ دلیلی که ثابت کند موضوع مورد اضطراب شما حقیقت دارد، موجود نیست. پس متوجه و آگاه باشد که این نگرانی فقط ساختهی ذهن شماست.
• برای اینکه بتوانید اضطراب و حس ناامنی خود را کنترل کنید، گاهی نیاز است که کنترل کردن همه چیز را رها کنید و به زندگی اعتماد کنید. مثلا در یک رابطهی زناشویی، کنترل اینکه همسرتان نسبت به شما چه رفتارها و عکس العملهایی دارد، گاهی فقط شما را مضطربتر میکند. پس اجازه دهید که هر چیزی حالت طبیعی خودش را خارج از کنترل شما طی کند.
• به جای بقیه فکر نکنید. یادتان باشد که این کار فقط تصورات خودتان نسبت به شماست و شما هرگز جای شخصی نمیتوانید دربارهی خودتان فکر کنید. کما اینکه در اکثر مواقع، خیلی از افراد اصلا آن طوری که شما تصور میکنید دربارهی شما فکر نمیکنند.
• خودتان را در هیچ چارچوبی از مقایسه قرار ندهید و سعی کنید با تقویت خودباوری و اعتماد به نفستان، خود خود خودتان باشد. برای این کار میتوانید از یک مشاور و یا روانشناس کمک بگیرید. آنها میتوانند با حل مشکلات موجود در ناخودآگاه شما، شرایط را فراهم کنند که شما بتوانید از نو شروع کنید.