به گزارش مجله خبری نگار،مصطفی کمال پورتراب در ۲۸ شهریور ۱۳۰۳ خورشیدی در تهران دیده به جهان گشود. وی موسیقی را از ۱۵ سالگی در هنرستان عالی شروع کرد و در ۱۳۲۴ خورشیدی به پایان رساند. در این دوره بسیاری از بزرگان موسیقی در این مدرسه مشغول فعالیت یا کسب دانش بودند به همین دلیل آن دوره، درخشانترین دوره هنرستان عالی بود. او علاوه بر فراگیری موسیقی کلاسیک در همین دوران با موسیقی ایران نیز آشنا شد و آن را فرا گرفت. از استادان برجسته وی در این دوران میتوان گیتی امیرخسروی، امانوئل ملیک اصلانیان و فریدون فرزانه را نام برد که نزد آنها پیانو، سلفژ و هارمونی، فرم و دشیفراژ را فرا گرفت. از دیگر استادان او میتوان به حسین ناصحی، فؤاد روحانی، مهدی برکشلی و پروفسور هایموتویبر اتریشی اشاره کرد.
پورتراب در ۱۳۴۲ خورشیدی بورس تحصیلی فرانسه را گرفت و برای ادامه تحصیل در رشته موزیکولوژی به پاریس رفت، سپس بعد از فراگیری علوم جدید به ایران بازگشت وی در این باره میگوید: من تنها عضو خانواده ام هستم که آن قدر عاشق ایرانم که نمیتوانم از اینجا دل بکنم و بروم. بچههای این مملکت همه در ذهنم شاگردم هستند و دوست دارم، خوب تربیت شوند و راهشان را درست انتخاب کنند.»
این موسیقیدان فرهیخته از اواخر دهه ۱۳۳۰ خورشیدی مشغول به تدریس در هنرستان موسیقی شد و در ۱۳۴۰ خورشیدی به عنوان سرپرست ۲ ارکستر اداره کل هنرهای زیبا مشغول به کار شد. وی حدود ۲ سال جانشین و دستیار پروفسور داوید بود. در ۱۳۵۶ خورشیدی هیأت بررسی و ارزشیابی هنری مدرسین هنرستان عالی به وی عنوان استادی اعطا کرد. او همچنین در هنرستانهای عالی و ملی، دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دانشگاه هنر، دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاههای علمی کاربردی، شاگردان زیادی را پرورش داده است. از جمله مطرحترین دانش آموزان وی میتوان لوریس چکناوریان، علی رهبری، داریوش دولتشاهی و حسین علیزاده را نام برد. وی در خصوص سالها تدریس و پرورش دانش آموزان گفته بود: من همیشه سعی کردم در حوزه فعالیتی خودم، چون موسیقی مقامی والا به دست بیاورم. البته برای آنکه بیاموزم باید بخوانم. من همیشه سعی کردهام آنچه در مغز دارم پیش از آنکه جسمم را به خاک بسپارم منتقل کنم.»
کامبیز روشن روان موسیقیدان و آهنگساز ایرانی که یکی از شاگردان پورتراب بوده درباره او گفته بود: «زمانی که در هنرستان موسیقی مشغول تحصیل بودم کمال پورتراب استاد ما بود و من در این مدت مطالب بسیاری از وی آموختم. پورتراب به باور من استاد چهار نسل موسیقی ایران است که من افتخار داشتم از اولین نسل شاگردان او باشم.
همچنین عضویت شوراهای متعدد تخصصی موسیقی در وزارت فرهنگ و هنر سابق، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، فرهنگستان زبان، انستیتو تحقیقات موسیقی شناسی ایران، انجمن ژونس موزیکال و چندین انجمن و مؤسسه بین المللی دیگر و همچنین ریاست هنرستانهای موسیقی را عهده دار بوده است.
آثار و تالیفات پورتراب نقش بسزایی در هنر موسیقی ایفا کرد. وی در طول عمر بابرکت خود توانست بیش از ۷۰ اثر مکتوب از خود بر جای بگذارد. یکی از مهمترین آثار این موزیسین نامدار تئوری موسیقی نام دارد. این کتاب برای نخستین بار به صورت جزوهای در ۱۳۴۵خورشیدی برای هنرجویان موسیقی هنرستان ملی موسیقی تنظیم شد. مولف در این کتاب با زبانی ساده و علمی به توضیح تئوری موسیقی در هفت فصل پرداخته است. این کتاب از بهترین و کاملترین کتابهای آموزش نت و الفبای موسیقی است که به روشی ساده به آموزش تئوری موسیقی پرداخته و مبانی موسیقی نظری را از ابتدا تا گامها و آکوردها تشریح کرده است. در پیشگفتار کتاب آمده است: «این کتاب "تئوری موسیقی" در سال ۱۳۴۵ با توجه به نیاز هنرجویان هنرستان عالی موسیقی ملی به شکل جزوهای تدوین شد که مشروح آن توسط مدرسان در کلاسهای گوناگون تدریس میشد. در سال ۱۳۵۸ جزوه یادشده را نگارنده تکمیل کرد و پارهای از اصلاحات فنی موسیقی به زبانهای انگلیسی، فرانسه، آلمانی و ایتالیایی را به آن افزود که در سال ۱۳۵۹ در قطع جیبی به چاپ رسید. امید است که مطالب این کتاب بیش از پیش مایه اعتلای دانش علمی موسیقی برای هنر دوستان باشد.»
از دیگر آثار وی میتوان به مقاله ربع پرده در موسیقی ایران، نگره کامل موسیقی با همکاری پروفسور هانری شلان در پاریس، سلفژ پوتسولی، کنترپوان به زبان ساده، درک و دریافت و تجزیه و تحلیل موسیقی برای نوجوانان، تألیف مقدمهای بر کتاب چند جلدی «زندگی بتهوون» ترجمه استاد مجلسی و صدها مقاله و رساله دیگر را نام برد.
پورتراب به دلیل سالها تلاش برای رشد و تعالی موسیقی در ایران و خلق آثار بسیار زیاد دیگر که به برخی از آنها اشاره شد در ۱۳۸۷ خورشیدی به عنوان چهره ماندگار موسیقی ایران انتخاب شد. وی در خصوص انتخابش به عنوان چهره ماندگار گفته بود: من بیشتر از سوی شاگردانم، مورد توجه هستم. دانشجویی دارم که همیشه شاگرد اول بوده و ۲ سال است که در دانشگاه هنر، دانشجوی من است. از وقتی با من آشنا شد، دیگر مرا رها نکرد. حتی هر چند روز یک بار، برایم غذا میآورد. اینها برای من ارزشمندتر است. چون این تقدیرها، گذراست. به من میگوید این قدر از شما یاد گرفتهام که این کارهایم با آنها قابل مقایسه نیستند.»
سرانجام این موزیسین نامدار در دوم تیر ۱۳۹۵خورشیدی پس از سالها تلاش برای رشد موسیقی و تربیت محصلین این رشته در تهران دیده از جهان فروبست و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.