کد مطلب: ۹۵۵۵۲۲
|
|
۱۶ آذر ۱۴۰۴ - ۰۲:۱۲

پیاده روی در تهران به خاطرات پیوست!

پیاده روی در تهران به خاطرات پیوست!
در بسیاری از محلات تهران، دو نفر نمی‌توانند کنار هم قدم بزنند و با هم صحبت کنند. پیاده‌رو‌ها یا باریک‌اند، یا پر از مانع، یا در اختیار مغازه‌دار‌ها و خودروها.

به گزارش مجله خبری نگار، پیاده‌روی و قدم‌زدن، یکی از ساده‌ترین و لذت‌بخش‌ترین فعالیت‌های شهری است، اما برای تهرانی‌ها تبدیل به یک حق فراموش‌شده شده است. بسیاری از پیاده‌رو‌های تهران باریک هستند و عبور دو نفر کنار هم به سختی ممکن است. زمین برخی از مسیر‌ها ناصاف و پر از چاله و چوله است و هنگام بارندگی این چاله‌ها پر از آب می‌شوند، در حالی که جوب‌ها پر از آشغال و زباله هستند و آب باران را به خیابان و پیاده‌رو‌ها هدایت می‌کنند.

این شرایط باعث می‌شود پیاده‌روی در تهران نه تنها لذت‌بخش نباشد، بلکه خطرناک هم شود؛ پیاده‌رو‌ها لغزنده یا مسدود هستند و عبور از آنها به یک چالش روزمره تبدیل شده است. این وضعیت، نمایانگر ضعف مدیریتی و بی‌توجهی به زیرساخت‌های شهری است و به تدریج تهران را از شهری که بتوان در آن راحت زندگی کرد، دور می‌کند، شهری که شهروندانش بتوانند با خیال راحت قدم بزنند و از فضا‌های عمومی استفاده کنند.

کوروش قاسمیان در سایت «پیام ما» نوشت:

قدم‌زدن، حق فراموش‌شده تهرانی‌ها

در بسیاری از محلات تهران، دو نفر نمی‌توانند کنار هم قدم بزنند و با هم صحبت کنند. پیاده‌رو‌ها یا باریک‌اند، یا پر از مانع، یا در اختیار مغازه‌دار‌ها و خودروها. در بعضی نقاط حتی نشت آب فاضلاب و هدایت آن به جوی شهری دیده می‌شود. پارک خودرو روی پیاده‌رو، تردد بی‌قانون موتورسیکلت‌ها و نبود پارکینگ ایمن برای دوچرخه، چهره شهری را ساخته‌اند که انگار به‌جای انسان، ماشین در آن اولویت دارد.

برای سالمندان، پیاده‌روی ایمن و انجام امور ساده روزمره شاید تنها راه حفظ سلامت باشد، اما در شهری با پیاده‌رو‌های ناهموار، لغزنده یا مسدود، همین فعالیت ساده می‌تواند با یک لغزش یا برخورد، به خانه‌نشینی دائمی منجر شود. خط‌کشی‌های عابر پیاده به‌ندرت ترمیم می‌شوند و موتورسواران و رانندگان کمتر به اولویت عبور انسان احترام می‌گذارند. پلیس راهور هم، که باید حافظ حقوق پیاده‌ها و دوچرخه‌سواران در برابر خودرو‌ها باشد، معمولاً در این زمینه به وظیفه ذاتی خود درست عمل نمی‌کند، چون واژه انسان محور برایش بی‌معنا است.

اما آنچه شهر تهران را از مسیر رشد انسانی دور کرده، فقط ضعف در مدیریت یا نظارت نیست؛ بلکه نادیده گرفتن فلسفه اصلی شهر است: شهری برای زندگی انسان. رشد بی‌رویه خودرو و خیابان‌های پهن، آرام‌آرام زندگی را از خیابان‌ها گرفته و شهر را از مردم تهی کرده است. درحالی‌که تجربه جهانی نشان می‌دهد هر جا که خیابان برای مردم بازطراحی شده، زندگی، تعامل و نشاط به آن بازگشته است.

هنر شهرداری هم در این میان، نه در ایجاد فضا‌های انسانی، بلکه در افتخار به متراژ آسفالت‌ریزی از تهران تا چین خلاصه شده است. درختان نیز، به‌جای آنکه به‌عنوان ریه‌های شهر پاس داشته شوند، در پای پل‌های غیرهم‌سطح و پروژه‌های عمرانی قربانی می‌شوند؛ گویی توسعه تنها با قیر و بتن معنا دارد، نه با انسان و درخت.

درحالی‌که شهر انسان‌محور از یک پروژه عمرانی فراتر است و به سیاستی میان‌بخشی تبدیل می‌شود؛ سیاستی که با سلامت عمومی پیوند دارد، با محیط‌زیست و کاهش آلودگی هوا هم‌سوست، بر عدالت فضایی و دسترسی برابر به فضا‌های شهری اثر می‌گذارد و درعین‌حال، محرک اقتصاد محلی است. تصمیم برای گسترش مسیر‌های دوچرخه و پیاده، فقط یک طرح شهری نیست؛ بخشی از سیاست اجتماعی، زیست‌محیطی و حتی فرهنگی کشور است.

وقتی فضا برای دوچرخه‌سواری و پیاده‌روی امن فراهم باشد، مردم بیشتر در محله خود تردد می‌کنند، به مغازه‌ها و کافه‌های محلی سر می‌زنند، خرید‌های کوچک و مکرر انجام می‌دهند و اقتصاد خرد شهری جان می‌گیرد. حضور مداوم انسان در فضا‌های عمومی امنیت طبیعی ایجاد می‌کند، حس تعلق را بالا می‌برد و محله را از یک فضای عبور به فضای گفت‌و‌گو و دیدار تبدیل می‌سازد.

دوچرخه‌سواری و پیاده‌روی ساده‌ترین شکل فعالیت بدنی روزمره‌اند. شهری که زیرساخت امن و جذاب برای این دو فراهم می‌کند، با کاهش بیماری‌های قلبی، چاقی، دیابت و افسردگی روبه‌رو می‌شود. این فعالیت‌ها بدن را فعال، ذهن را آرام و جامعه را شاداب‌تر می‌سازند. حضور مردم در خیابان، خود عاملی برای زیبایی و پویایی شهر است. خیابان‌هایی که در آن انسان حرکت می‌کند، زنده‌تر و دلپذیرتر از خیابان‌هایی هستند که فقط ماشین از آن عبور می‌کند.

درنهایت، شهر انسان‌محور یعنی شهری که به‌جای سرعت، به زندگی اهمیت می‌دهد؛ جایی که مردم آزادانه قدم می‌زنند، رکاب می‌زنند، گفت‌و‌گو می‌کنند و احساس تعلق دارند. بازگرداندن تهران به چنین وضعیتی، نیازمند نگاهی هماهنگ میان حوزه‌های مختلف سیاستگذاری است؛ از حمل‌ونقل و بهداشت گرفته تا محیط‌زیست، آموزش و پلیس راهنمایی و رانندگی.

اجرای این نگاه در تهران نه یک انتخاب لوکس، بلکه ضرورتی حیاتی است؛ زیرا شهری که برای انسان طراحی شود، سالم‌تر، منظم‌تر، آرام‌تر و درنهایت، زیست‌پذیرتر.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر