به گزارش مجله خبری نگار/همشهری آنلاین افراد سالم میتوانند در هر سنی دچار از دست دادن حافظه یا تحریف حافظه شوند. برخی از این نقصهای حافظه با افزایش سن برجستهتر میشوند، اما این فراموشکاریها به عنوان نشانه بیماری آلزایمر یا سایر بیماریهای جدی مختلکننده حافظه در نظر گرفته نمیشوند، مگر اینکه شدید و مداوم باشند.
۱- گذرا بودن حافظه: گذرا بودن حافظه یعنی فراموش کردن حقایق یا رویدادها در طول زمان. بسیاری چیزها هستند که شما اندکی پس از یادگیری آنها را فراموش میکنید. حافظه ما دارای کیفیتی است که یا از آن استفاده میکنید یا آن را از دست میدهید:خاطراتی که مرتباً فراخوانی و استفاده میشوند، کمتر احتمال دارد فراموش شوند. اگرچه ممکن است گذرا بودن حافظه نشانهای از ضعف حافظه به نظر برسد، متخصصان علوم اعصاب آن را مفید میدانند، زیرا مغز را از خاطرات استفاده نشده پاک میکند و راه را برای خاطرات جدیدتر و مفیدتر باز میکند.
۲. حواسپرتی: این نوع فراموشی زمانی اتفاق میافتد که به اندازه کافی توجه نمیکنید. شما فراموش میکنید که خودکار خود را کجا گذاشتهاید، زیرا در وهله اول روی جایی که آن را گذاشتهاید، تمرکز نکردهاید. شما در آن هنگام به چیز دیگری فکر میکردید، بنابراین مغز شما اطلاعات در مورد جای خودکار را به طور ایمن رمزگذاری نکرده است. حواسپرتی همچنین شامل فراموش کردن انجام کاری در یک زمان مشخص، مانند مصرف دارو یا قرار ملاقات است.
۳. وقفه یا بازماندگی ذهنی: کسی از شما سؤالی میپرسد و جواب درست نوک زبان شماست - شما میدانید که آن را میدانید، اما نمیتوانید آن را به یاد آورید. شاید آشناترین نمونه بازماندگی ذهنی ناتوانی موقت در بازیابی یک خاطره باشد. در بسیاری از موارد، مانع، خاطرهای مشابه خاطرهای است که به دنبال آن هستید و شما خاطره اشتباهی را بازیابی میکنید. این حافظه رقابتی آنقدر مزاحم است که نمیتوانید خاطرهای را که میخواهید به خاطر بیاورید. یک مثال رایج، صدا زدن پسر بزرگترتان با نام پسر کوچکترتان یا برعکس است.
دانشمندان معتقدند که بازماندگی حافظه با افزایش سن شایعتر میشود و این بازماندگی حافظه دلیل مشکل افراد مسن در به خاطر سپردن نام دیگران است. تحقیقات نشان میدهد که افراد میتوانند حدود نیمی از خاطرات بازمانده را تنها در عرض یک دقیقه بازیابی کنند.
۴. نسبت دادن نادرست: نسبت دادن نادرست زمانی اتفاق میافتد که شما چیزی را تا حدی به طور دقیق به یاد میآورید، اما برخی جزئیات، مانند زمان، مکان یا شخص درگیر در آن را به اشتباه نسبت میدهید. نوع دیگری از نسبت دادن نادرست زمانی اتفاق میافتد که شما معتقدید فکری که ارائه میکنید، مال خودتان است، اما در واقع منشا آن چیزی است که قبلاً خوانده یا شنیدهاید، اما فراموش کردهاید. این نوع نسبت دادن نادرست، موارد سرقت ادبی غیرعمدی را توضیح میدهد، که در آن نویسندهای برخی از مطالب را حاصل خلاقیت خودش معرفی میکند، در حالی که قبلاً آن را در جایی خوانده است.
مانند چندین نوع دیگر از لغزشهای حافظه، نسبت دادن نادرست با افزایش سن رایجتر میشود. سن حداقل از دو جهت اهمیت دارد. اول، با افزایش سن، هنگام کسب اطلاعات، جزئیات کمتری را جذب میکنید، زیرا در تمرکز و پردازش سریع اطلاعات تا حدودی مشکل بیشتری دارید. دوم، با افزایش سن، خاطرات شما نیز قدیمیتر میشوند؛ و خاطرات قدیمی به ویژه مستعد نسبت دادن نادرست هستند.
۵-. تلقینپذیری: تلقینپذیری به معنای آسیبپذیری حافظه شما در برابر قدرت تلقین است - اطلاعاتی که پس از وقوع یک اتفاق، در حافظه شما از آن حادثه گنجانده میشوند، حتی اگر این جزئیات را تجربه نکرده باشید. اگرچه اطلاعات کمی در مورد نحوه دقیق عملکرد تلقینپذیری در مغز وجود دارد، اما این تلقین ذهن شما را فریب میدهد تا فکر کند که این یک خاطره واقعی است.
۶- سوگیری یا جانبداری: حتی واضحترین خاطره، تصویری بیعیب و نقص از واقعیت نیست. در حافظه شما، ادراکات شما توسط سوگیریهای یا جانبداریهای شخصی شما - تجربیات، باورها، دانش قبلی و حتی خلق و خوی شما در آن لحظه - فیلتر میشوند. سوگیریهای شما بر ادراکات و تجربیات شما هنگام رمزگذاری در مغزتان تأثیر میگذارند؛ و هنگامی که خاطرهای را بازیابی میکنید، خلق و خوی شما و سایر سوگیریهای شما در آن لحظه میتواند بر اطلاعاتی که واقعاً به یاد میآورید، تأثیر بگذارد.
۷- تداوم: اکثر مردم نگران فراموش کردن چیزها هستند. اما در برخی موارد، افراد از خاطراتی که آرزو میکنند فراموش کنند، اما نمیتوانند، عذاب میکشند. تداوم خاطرات از وقایع آسیبزا، احساسات منفی و ترسهای مداوم، شکل دیگری از مشکل حافظه است. برخی از این خاطرات به طور دقیق وقایع وحشتناک را منعکس میکنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است تحریفهای منفی از واقعیت باشند.
افرادی که دچار افسردگی هستند، به ویژه مستعد داشتن خاطرات مداوم و آزاردهنده هستند. افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) نیز همینطور هستند. PTSD میتواند ناشی از اشکال مختلف مواجهه با آسیبهای روانی باشد - به عنوان مثال، سوءاستفاده جنسی یا تجربیات زمان جنگ.