کد مطلب: ۹۳۷۹۱۸
|
|
۱۸ آبان ۱۴۰۴ - ۲۲:۱۸

فلسطین یک دوست واقعی را از دست داد| صهیون اسیدون، یهودی که با چفیه فلسطینی زندگی می‌کرد و در برابر صهیونیسم ایستادگی می‌کرد

فلسطین یک دوست واقعی را از دست داد| صهیون اسیدون، یهودی که با چفیه فلسطینی زندگی می‌کرد و در برابر صهیونیسم ایستادگی می‌کرد
در یک عصر جمعه غم‌انگیز، مراکش و جهان عرب یکی از شجاع‌ترین صدا‌های یهودی را در حمایت از آرمان فلسطین و مقابله با اسرائیل از دست دادند.

به گزارش مجله خبری نگار، صیون اسیدون، فعال و مدافع حقوق بشر مراکشی و هماهنگ‌کننده شاخه مراکشی جنبش بایکوت، عدم سرمایه‌گذاری و تحریم اسرائیل (BDS)، پس از ماه‌ها کما، در سن ۷۷ سالگی درگذشت.

آسیدون در سال ۱۹۴۸ در آگادیر در یک خانواده یهودی مراکشی متولد شد. او در فرانسه در رشته ریاضیات تحصیل کرد، سپس در سال ۱۹۶۷ برای مشارکت در تأسیس جنبش چپ مراکش به وطن خود بازگشت و به دلیل مواضع سیاسی خود ۱۲ سال را در زندان گذراند.

آسیدون با یک زن فلسطینی-آمریکایی ازدواج کرد و از او صاحب یک پسر شد.

آسیدون علیرغم تعلقات مذهبی خود، در اعلام خصومت شدید خود نسبت به «اسرائیل» که آن را موجودیتی مبتنی بر نژادپرستی و جنایات جنگی توصیف کرد، تردیدی به خود راه نداد و در اظهاراتی تند گفت: «اسرائیلی‌ها شهروندان عادی نیستند... همه آنها مشمول خدمت سربازی هستند، و بنابراین در جنایات جنگی شرکت دارند».

او معتقد بود که ایستادن در کنار مردم فلسطین، پیش از آنکه یک موضع سیاسی باشد، یک وظیفه اخلاقی و انسانی است و می‌گفت: «غزه، تازا است و تازا، غزه. همه آرمان‌های عادلانه با هم رقابت نمی‌کنند، بلکه مکمل یکدیگرند.»

پس از آزادی از زندان، اسدیون فعالیت خود را متوقف نکرد. او سازمان شفافیت مراکش را تأسیس کرد و در هر نبردی مربوط به حقوق بشر، آزادی بیان و مبارزه با فساد شرکت کرد. با این حال، او همچنان معتقد بود که مبارزه اصلی، فلسطین است و مقاومت در برابر عادی‌سازی، بخش جدایی‌ناپذیر مقاومت در برابر بی‌عدالتی در هر کجا که باشد، می‌باشد.

او از جایگاه خود به عنوان هماهنگ‌کننده جنبش BDS در مراکش، نبرد‌های فکری و فرهنگی شدیدی را علیه تلاش‌ها برای نفوذ به آگاهی اعراب از طریق هنر، ورزش و دانشگاه‌ها آغاز کرد و تأکید داشت که «هیچ دانشگاه یا مؤسسه‌ای در اسرائیل وجود ندارد که با ارتش همکاری نکند، حتی در روانشناسی و علوم اجتماعی... تحریم فرهنگی سلاح ماست تا اشغالگری را به همان شکلی که هست، افشا کنیم.»

مراکشی‌ها او را به خاطر رفتار آرام و چفیه فلسطینی همیشگی‌اش که در راهپیمایی‌ها و سمینار‌ها به سر می‌گذاشت، می‌شناختند. برای او، چفیه نمادی از وقار و بیانیه‌ای عمومی علیه سکوت بود. او آن را در دانشگاه‌ها، اتحادیه‌ها، موزه‌ها و هر مکانی که اعتقاد خود را مبنی بر اینکه صهیونیسم قبل از اینکه دشمن فلسطین باشد، دشمن بشریت است، ابراز می‌کرد، به سر می‌گذاشت.

آسیدون از اینکه به عنوان یک «یهودی مراکشی» توصیف شود، امتناع می‌کرد و معتقد بود که تعلق انسانی فراتر از هرگونه طبقه‌بندی مذهبی یا قومی است. او می‌گفت: «ما با یک دین نمی‌جنگیم، بلکه با یک پروژه نژادپرستانه به نام صهیونیسم می‌جنگیم.»

او در نامه‌هایی به یاسر عرفات، رهبر فقید، تمایل خود را برای پیوستن به صفوف سازمان آزادی‌بخش فلسطین (ساف) به همراه دوستش ابراهیم سرفاتی ابراز کرد و حمایت خود را از مقاومت در همه اشکال آن، از جمله حق مردم فلسطین برای حمل سلاح علیه اسرائیل، تأیید کرد.

او در توصیف اسرائیلی‌هایی که در سرکوب فلسطینی‌ها شرکت داشتند، به عنوان «جنایتکاران جنگی» تردیدی نداشت و اظهار داشت که «ریشه مراکشی آنها به آنها مصونیت از محکومیت نمی‌دهد».

آسیدون تا آخرین روز‌های زندگی‌اش همچنان خواستار افشای ماهیت نژادپرستانه پروژه صهیونیستی بود و معتقد بود که وظیفه روشنفکران عرب این است که «به نسل‌ها بیاموزند که مخالفت با صهیونیسم، خصومت با یهودیان نیست، بلکه رد اشغال و نژادپرستی است.»

او می‌گفت: مدارا با جنایتکاران نیست و ظالم و مظلوم نمی‌توانند به نام صلح، سر یک سفره بنشینند.

با درگذشت صهیون اسیدون، فلسطین یک دوست واقعی و مراکش یک صدای نادر و آزاد را از دست داد که تا آخرین روز عمرش به ارزش‌های آزادی و کرامت وفادار ماند.

او چفیه فلسطینی خود را که نماد همیشگی او بود، و صدایش را که از قلب کازابلانکا تا غزه علیه صهیونیسم طنین‌انداز می‌شد، به جا می‌گذارد، با این باور که مبارزه دین و مرز نمی‌شناسد و انسان آزاده کسی است که همیشه در کنار مظلومان می‌ایستد.

منبع: آر تی

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر