کد مطلب: ۹۰۸۵۰۶
|
|

کاهش تحرک و فعالیت بدنی در سالمندان با تاثیر باور‌های منفی

کاهش تحرک و فعالیت بدنی در سالمندان با تاثیر باور‌های منفی
سالمندی مرحله‌ای طبیعی از زندگی است که همه انسان‌ها دیر یا زود آن را تجربه می‌کنند، اما کیفیت این دوران به میزان زیادی تحت تأثیر باور‌ها و نگرش‌های ما نسبت به پیری قرار دارد. بسیاری از افراد تصور می‌کنند که سالمندی برابر است با ضعف جسمانی، کاهش توان ذهنی، انزوا و کاهش رضایت از زندگی.

به گزارش مجله خبری نگار،با این حال، پژوهش‌های روان‌شناختی نشان داده‌اند که این باور‌ها تنها افسانه یا تصور ذهنی نیستند؛ بلکه می‌توانند واقعاً بر سلامت جسم، روان و حتی طول عمر تأثیر بگذارند.

زهرا نیازاده نویسنده کتاب مسیر تاب آوری در ادامه تاکید میکند تصویر ذهنی ما از پیری تعیین‌کننده کیفیت سال‌های پایانی زندگی است. مطالعات نشان داده است افرادی که نگرش منفی بیشتری نسبت به پیری داشتند، ریسک مرگ بالاتری داشتند. نکته مهم این است که همبستگی بین باور منفی و خطر مرگ زیاد است، اما این به معنای رابطه علت و معلولی ساده نیست. باور‌های منفی ممکن است با کاهش فعالیت جسمی، کاهش تعاملات اجتماعی و کاهش سلامت روان در تعامل باشند و از طریق این عوامل میانجی، اثر خود را بر سلامت و طول عمر نشان دهند.

سالمندی؛ واقعیت یا برداشت ذهنی؟

سالمندی مفهومی پیچیده است که تنها به سن تقویمی محدود نمی‌شود.

روان‌شناسان معمولاً بین سه نوع سن تمایز قائل می‌شوند: سن تقویمی، سن بیولوژیکی و سن ذهنی.

سن تقویمی همان عدد واقعی است که از تولد فرد محاسبه می‌شود، اما سن بیولوژیکی به وضعیت سلامت جسمی و ذهنی فرد مربوط است و سن ذهنی به احساس فرد درباره خودش و میزان انرژی، توانایی و پویایی او بازمی‌گردد.

یک فرد ممکن است از نظر تقویمی ۷۰ سال داشته باشد، اما به دلیل سبک زندگی فعال، تغذیه مناسب و تعاملات اجتماعی مستمر، از نظر بیولوژیکی و ذهنی بسیار جوان‌تر باشد. این مثال نشان می‌دهد که تجربه سالمندی بسیار شخصی و ذهنی است و باور‌های ما درباره پیری نقش مهمی در شکل‌دهی این تجربه دارند.

باور‌های منفی درباره پیری؛ ریشه‌ها و مصادیق

بسیاری از باور‌های منفی نسبت به سالمندی ریشه در کلیشه‌ها و فرهنگ عمومی دارند. برخی از این باور‌ها شامل ضعف جسمی، کاهش توان ذهنی، فراموشی، انزوا و کاهش رضایت از زندگی هستند. رسانه‌ها، فرهنگ، تجربه‌های شخصی و حتی رفتار‌های خانواده و جامعه می‌توانند این باور‌ها را تقویت کنند.

مفهوم «ایجیزم» یا تبعیض سنی نیز در این زمینه اهمیت دارد. ایجیزم زمانی رخ می‌دهد که افراد به دلیل سنشان با محدودیت، کم‌اهمیتی یا کلیشه مواجه شوند. این رفتار‌ها و نگرش‌ها می‌توانند باور‌های منفی فرد را درباره سالمندی خود تقویت کرده و اثرات روانی و جسمی جدی به همراه داشته باشند.

تحقیقات علمی نشان داده است که باور‌های منفی درباره سالمندی بیش از یک تصور ذهنی ساده هستند و می‌توانند پیامد‌های واقعی بر سلامت و طول عمر داشته باشند. تحقیقات نشان داده است افرادی که باور‌های منفی بیشتری درباره سالمندی داشتند، احتمال مرگ آنها در طی این دوره طولانی بالاتر بود، حتی پس از کنترل عوامل دیگری مانند سن، جنسیت، وضعیت اقتصادی-اجتماعی و سلامت فعلی.

همچنین پژوهش‌ها نشان داده‌اند افرادی که خود را جوان‌تر احساس می‌کنند، کیفیت زندگی بالاتری دارند، سلامت روان و جسم بهتری دارند و طول عمر بیشتری تجربه می‌کنند. این یافته‌ها اهمیت تصویر ذهنی و باور‌های شخصی را در سالمندی روشن می‌کنند.

عوامل میانجی بین باور منفی و پیامد‌های منفی

باور‌های منفی درباره سالمندی به تنهایی نمی‌توانند مرگ یا کاهش سلامت را ایجاد کنند، بلکه از طریق عوامل میانجی اثر خود را نشان می‌دهند.

یکی از مهم‌ترین عوامل میانجی، فعالیت جسمی است.

فردی که باور منفی دارد ممکن است کمتر فعالیت بدنی انجام دهد، ورزش را کنار بگذارد و از تحرک روزانه فاصله بگیرد.

کاهش فعالیت جسمی به نوبه خود باعث کاهش توان عضلانی، مشکلات قلبی-عروقی و افزایش ریسک بیماری‌ها می‌شود.

عامل میانجی دیگر تعاملات اجتماعی است. باور‌های منفی می‌توانند باعث انزوا و کاهش مشارکت در جمع‌های خانوادگی و اجتماعی شوند. تحقیقات نشان داده‌اند که کاهش تعامل اجتماعی با افزایش افسردگی، کاهش کیفیت زندگی و حتی کوتاه شدن طول عمر مرتبط است.

همچنین سلامت روان نقش میانجی مهمی دارد. باور‌های منفی نسبت به پیری می‌توانند اضطراب و افسردگی را افزایش دهند و باعث شوند فرد احساس کند توانایی کنترل زندگی خود را از دست داده است. این وضعیت روانی بر عملکرد جسمی و روانی تأثیر منفی دارد و می‌تواند به ایجاد چرخه معیوب منجر شود: باور منفی → کاهش رفتار‌های سالم → پیامد‌های واقعی جسمی و روانی.

باور‌ها فقط نظرات شخصی نیستند

بسیاری از افراد فکر می‌کنند باور‌های منفی درباره پیری صرفاً یک نظر شخصی یا یک تصور ذهنی هستند که تأثیری واقعی ندارند، اما تحقیقات روان‌شناختی نشان داده‌اند که این باور‌ها می‌توانند پیش‌بینی‌کننده واقعی سلامت و طول عمر باشند.

مکانیزم‌های روان‌تنی توضیح می‌دهند که چگونه ذهن می‌تواند بر بدن اثر بگذارد. اضطراب و باور منفی نسبت به سالمندی باعث افزایش سطح هورمون‌های استرس، کاهش ایمنی و اختلال در عملکرد قلب و عروق می‌شوند. بالعکس، باور مثبت به توانایی‌ها و پویایی در سالمندی می‌تواند سیستم ایمنی و سلامت جسمی را تقویت کند و رضایت از زندگی را افزایش دهد.

نقش تصویر ذهنی از «پیر شدن»

چگونگی تصور فرد از پیری اهمیت زیادی دارد. فردی که خود را فعال، توانمند و مشارکت‌کننده در جامعه می‌بیند، رفتار‌های سالم بیشتری انجام می‌دهد، روابط اجتماعی خود را حفظ می‌کند و نگرش مثبتی به زندگی دارد. برعکس، کسی که خود را ضعیف، تنهاتر و ناتوان تصور می‌کند، بیشتر از جمع‌ها فاصله می‌گیرد، فعالیت بدنی کمتری دارد و خطرات روانی و جسمی بیشتری تجربه می‌کند.

این تصویر ذهنی حتی می‌تواند بر تصمیمات روزمره فرد تأثیر بگذارد. برای مثال، باور مثبت می‌تواند باعث شود فرد بیشتر به پیشگیری‌های پزشکی اهمیت دهد، ورزش کند و تغذیه سالم داشته باشد. باور منفی، اما ممکن است انگیزه کاهش وزن، ورزش یا درمان بیماری‌ها را کاهش دهد.

فرهنگ و تفاوت‌های بین‌المللی

نگرش به سالمندی تحت تأثیر فرهنگ قرار دارد. در جوامع غربی فردگرا، سالمندی غالباً با انزوا، کاهش قدرت و افت توانایی مرتبط دانسته می‌شود. در مقابل، در بسیاری از فرهنگ‌های شرقی و سنتی، سالمندان محترم شمرده می‌شوند، نقش مشاور و رهبر خانواده را دارند و تجربه و دانش آنها ارزشمند تلقی می‌شود.

این تفاوت فرهنگی اهمیت بومی‌سازی پژوهش‌ها و مداخلات روان‌شناختی را نشان می‌دهد. روش‌های آموزش نگرش مثبت و ترویج تصویر سالمندی فعال باید با فرهنگ و بافت اجتماعی هماهنگ باشد تا تأثیر واقعی داشته باشد.

راهکار‌ها برای تغییر باور‌ها

برای تجربه سالمندی مثبت و فعال، می‌توان اقدامات متعددی انجام داد. آموزش عمومی و نقش رسانه‌ها در تغییر نگرش جامعه بسیار مهم است. رسانه‌ها می‌توانند تصویر مثبت از سالمندی را نشان دهند و کلیشه‌های منفی را کاهش دهند.

مداخلات روان‌شناختی مانند درمان شناختی-رفتاری و ذهن‌آگاهی می‌توانند باور‌های منفی فرد را شناسایی و اصلاح کنند.

همچنین تعامل بین نسلی و نقش خانواده در تقویت تصویر مثبت از سالمندی اهمیت دارد. وقت گذاشتن برای ارتباط با سالمندان و مشارکت آنان در تصمیم‌گیری‌های خانوادگی باعث می‌شود فرد سالمند احساس ارزش و توانمندی کند و باور‌های مثبت تقویت شود.

باور‌های ما درباره سالمندی بازتاب ذهنی یا فرهنگی هستند و می‌توانند واقعاً بر کیفیت زندگی، سلامت جسم و روان و طول عمر تأثیر بگذارند. پژوهش‌ها نشان داده‌اند افرادی که نگرش مثبت‌تری به سالمندی دارند، طول عمر بیشتری دارند، رضایت بیشتری از زندگی تجربه می‌کنند و سلامت روان و جسم بهتری دارند.

همبستگی بین باور منفی و پیامد‌های منفی از طریق عوامل میانجی مانند فعالیت جسمی، تعاملات اجتماعی و سلامت روان ایجاد می‌شود. این بدان معناست که تغییر نگرش، فعال بودن، حفظ روابط اجتماعی و مراقبت از سلامت روان می‌تواند اثرات واقعی بر زندگی سالمندان داشته باشد.

زهرانیازاده روانشناس و مترجم خانه تاب آوری در پایان تاکید کرده است تصویر ذهنی ما از پیری تعیین‌کننده کیفیت سال‌های پایانی زندگی است. سالمندی مثبت، فعال و مشارکت‌کننده، نه تنها می‌تواند تجربه‌ای رضایت‌بخش و پرانرژی باشد، بلکه می‌تواند طول عمر را افزایش دهد و سلامت جسم و روان را تقویت کند.

بنظر میرسد ایجاد نگرش مثبت نسبت به سالمندی، هم در سطح فردی و هم در سطح جامعه، یک ضرورت روان‌شناختی و اجتماعی است که می‌تواند مسیر زندگی سالمندان را به طور چشمگیری بهبود دهد.

منبع:عصر ایران

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر