کد مطلب: ۹۰۸۳۶۸
|
|
۳۱ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۳:۵۶

۲۰ دقیقه‌ای که ۸ سال به درازا کشید!

۲۰ دقیقه‌ای که ۸ سال به درازا کشید!
صدام که گمان می‌کرد یک هفته‌ای تهران را تسخیر می‌کند با مقاومت جانانه نیرو‌های ارتش، سپاه و بسیج مردمی ایران مواجه شد و تمام رویاهایش بر باد رفت.

به گزارش مجله خبری نگار،ساعت ۱۲ ظهر روز دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ بود که صدای انفجار بمب‌افکن‌های عراقی آرامش فرودگاه‌ها و شهر‌های ایران را بر هم زد، عراق با ۱۹۲ جنگنده به ایران حمله کرده بود. ۲۰ دقیقه بعد صدام با کمربندی از فشنگ و چفیه قرمز مقابل دوربین‌ها وارد اتاق عملیات شد. وزیر دفاع وقت عراق، عدنان خیرالله گفت: «سیدی! جوانان ۲۰ دقیقه پیش پرواز کردند» و صدام با لبخندی فاتحانه پاسخ داد: «۲۰ دقیقه بعد کمر ایران را خواهند شکست» ۲۰ دقیقه‌ای که ۸ سال به درازا کشید!

صدام حسین با پاره کردن پیمان ۱۹۷۵ الجزایر ادعای مالکیت مطلق عراق بر «اروندرود» یا به اصطلاح خود او «شط‌العرب» را مقابل دوربین تلویزیون مطرح و چند روز بعد تجاوز به خاک ایران را آغاز کرد؛ ساعت ۱۳:۴۵ دقیقه فرودگاه اهواز و ساعت ۱۴ فرودگاه مهرآباد تهران بمباران شد. بعدازظهر همان روز خرمشهر و همه پاسگاه‌های مرزی در زیر آتش وسیع دشمن قرار گرفتند و بدین ترتیب جنگ تحمیلی علیه ایران آغاز شد و طی اولین روز آن ۱۵ شهر یعنی تهران، تبریز، آبادان، همدان، دزفول، امیدیه، بوشهر، کرمانشاه، اصفهان، ارومیه، دهلران، ایلام، اهواز، مریوان و مهران مورد حمله قرار گرفت.

آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، نماینده وقت امام (ره) در ارتش، در پیامی رادیویی گفت: «دولت دست‌نشانده و مزدور عراق تجاوز هوایی را به حریم جمهوری اسلامی ایران آغاز و به چند پایگاه هوایی حمله کرده است. ما تاکنون نمی‌خواستیم حمله کنیم، اما ارتش جمهوری اسلامی تجاوز این بعثی‌های دست‌نشانده را تحمل نمی‌کند و درس تلخی به صدام خواهد داد.»

ناخدا یکم حسن مسعودی‌راد، جانباز ۸۷ درصد و از تکاوران نیروی دریایی ارتش پیش از این در گفت‌و‌گو درباره روز‌های آغازین جنگ تحمیلی گفت: «با شروع هجوم، صدام به تیپ و گردان تفنگداران دریایی و تکاوران خود دستور داده بود که ۲۴ ساعت بعد در خرمشهر، ۴۸ ساعت بعد در آبادان و ۷۲ ساعت بعد در ماهشهر باشند و بعد به سایر نیرو‌ها برای تصرف بوشهر، ملحق شوند، اما ۶۰۰ نفر تکاور به همراه عناصر باقیمانده پادگان دژ و ژاندارمری خرمشهر، نیرو‌های مردمی و شهید محمد جهان‌آرا با ۳۵ نفر از یارانش همان هفته اول گردان و تیپ عراق را نابود کردند...»

مرتضی قربانی، فرمانده لشکر ۲۵ کربلا نیز بیان کرد: «در زمان حمله عراق به فرودگاه‌های کشور در اصفهان بودم. سریعا یک گروه ۷۲ نفری از بچه‌های اصفهانی را جمع کردیم و به سرپرستی من، راهی اهواز شدیم. سه روزی از جنگ گذشته بود که وارد خرمشهر شدیم و به رزمندگان و مدافعان شهر پیوستیم.»

موضوع جالب توجه در خصوص آغاز جنگ و غافلگیری نیرو‌های نظامی این بود هشدار تحرکات عراق در مرز‌ها بار‌ها توسط نیرو‌های ارتش به مقامات اعلام شده بود، اما به دلیل بدبینی به ارتش و اطلاعات غلطی که به مسئولان داده می‌شد؛ هشدار‌ها جدی گرفته نمی‌شدند.

سرهنگ زرهی نجات براتی‌بختیاری؛ رئیس ستاد لشکر ۹۲ زرهی اهواز در این باره می‌گوید: «چند روز مانده به شروع جنگ، تیمسار ظهیرنژاد وارد مجلس می‌شود و گزارش تحرکات عراق را بیان می‌کند، اما نمایندگان با خنده به او می‌گویند عراق جرأت حمله به ایران را ندارد. ۲۲ شهریور، افسر اطلاعات لشکر، استاندار خوزستان را برای بازدید به مرز خوزستان برده است، استاندار از بالای پاسگاه متوجه حضور حدود ۲۰۰ تانک عراقی شده و رو به افسر اطلاعاتی می‌پرسد: اینها برای چه اینجا هستند؟! و امیر ذاکری در جواب این‌طور پاسخ داده بود که آمده‌اند برای حمله به ایران. استاندار ناراحت می‌شود که چرا می‌گویید عراق می‌خواهد به ایران حمله کند.

ارتش مدام از وضعیت موجود به مسئولان گزارش می‌داد، بهترین افسران اطلاعاتی در لشکر ۹۲ حضور داشتند. امیر ذاکری از افسران اطلاعاتی است که مرز را می‌شناسد و با همه قواعد و اصول اطلاعاتی آشنا است، او گزارش داده که ارتش عراق در حال آماده شدن برای حمله به ایران است، اما از آنجا که گرو‌های نفوذی بین مسئولان نفوذ دارند، به مسئولان القا می‌کنند که ارتش اطلاعات غلط می‌دهد و عراق جرأت حمله به ایران را ندارد، در آن شرایط فرماندهان ارتش هم نمی‌توانستند وارد عمل شوند. ۲۵ شهریور، امیر ذاکری، شهید چمران و فرمانده سپاه و نماینده‌های خوزستان را برای بازدید از بستان برده بود که ببینند در مرز چه خبر است، اما به محض رسیدن به چزابه توپخانه عراق آنها را زیر آتش گرفته بود که اینها همه نشانه آغاز جنگ بود. در نهایت ساعت ۱۳ و ۳۰ دقیقه ۳۱ شهریور سال ۵۹ صدام در مراسم جشنی با پرتاب یک توپ نمادین به سمت ایران جنگ ایران و عراق را رسماً آغاز کرد.»

حدود دو ساعت بعد از این هجوم وسیع و همه‌جانبه به مناطق مسکونی و نظامی کشور٬ عملیات تلافی دو مرحله‌ای با نام‌های «البرز» و «الفارد» تا ساعت سه بعدازظهر در پایگاه‌های بوشهر و همدان طرح‌ریزی می‌شود که طبق آن پایگاه بوشهر موظف می‌شود طی عملیات «البرز» پایگاه هوایی شعیبیه در استان بصره عراق را با چهار فروند F۴ مورد حمله قرار دهد. جنگنده‌ها پرواز می‌کنند و یک ساعت بعد همه آنها بعد از انجام ماموریت سالم به پایگاه بازمی‌گردند.

عملیات آلفارد هم برای بمباران پایگاه هوایی «کوت» در استان میسان عراق از همدان برنامه‌ریزی شد؛ حدود ساعت ۱۵:۴۵ دقیقه بعدازظهر، چهار فروند F۴ به سمت کوت پرواز می‌کنند که سه جنگنده یک ساعت بعد به پایگاه همدان باز می‌گردند و مشخص می‌شود که یکی از جت‌ها با اصابت گلوله سقوط کرده و به رود دجله افتاده است.

عملیات‌های تلافی تنها پس از دو ساعت نه دو روز یا دو هفته؛ انجام شدند تا نشان دهند ۲۰ دقیقه پس از حمله عراق نه تنها کمر ایران شکسته نیست، بلکه می‌تواند کمر متجاوز را بشکند!

منبع: ایسنا
برچسب ها: ایران شهر
ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر