کد مطلب: ۹۰۶۷۰۵
|
|
۲۹ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۴:۳۲

ویروس‌شناسان و اپیدمیولوژیست‌ها منشأ طبیعی کووید-۱۹ را تأیید کردند

ویروس‌شناسان و اپیدمیولوژیست‌ها منشأ طبیعی کووید-۱۹ را تأیید کردند
هیچ بحث علمی تاکنون با نظرسنجی عمومی حل نشده است و بسیاری از محققان مشهور خود را در سمت اشتباه تاریخ علمی یافته‌اند.

به گزارش مجله خبری نگار، هیچ بحث علمی تاکنون با نظرسنجی عمومی حل نشده است و بسیاری از محققان مشهور خود را در سمت اشتباه تاریخ علمی یافته‌اند. اما گروهی از متخصصان ریسک با انجام آنچه که آنها اولین نظرسنجی سیستماتیک از نظرات علمی در مورد این موضوع می‌نامند، نگاهی تازه به یکی از بحث‌برانگیزترین سوالات علمی زمان ما - منشأ ویروس SARS-CoV-۲ که باعث بیماری همه‌گیر کووید-۱۹ شد - انداخته‌اند.

گزارشی که اخیراً منتشر شده است، بیان می‌کند که ویروس‌شناسان و سایر دانشمندان با تخصص‌های مرتبط، موافقند که این بیماری همه‌گیر زمانی آغاز شد که یک ویروس طبیعی از حیوانات به انسان‌ها منتقل شد، نه به دلیل حادثه‌ای در یک آزمایشگاه تحقیقاتی که در حال مطالعه یا دستکاری ویروس‌های کرونا بود. این نظرسنجی، مانند هر اطلاعات دیگری در مورد ریشه‌های این بیماری همه‌گیر، بحث داغی را در رسانه‌های اجتماعی برانگیخت، به طوری که این گزارش همزمان به عنوان «تحقیقات مهم جهانی» مورد ستایش و به عنوان «تحقیقات جعلی» مورد انتقاد قرار گرفت.

در اینجا چند نکته کلیدی که باید در مورد نظرسنجی بدانید، آورده شده است.

چه کسی و چرا این نظرسنجی را سازماندهی کرده است؟

این ایده از جان هالستید، فیلسوف سیاسی و فیلمساز اهل آکسفورد انگلستان، که در حال ساخت مستندی درباره ریشه‌های کووید-۱۹ است، گرفته شده است. او توضیح داد: «ادعا‌ها و ادعا‌های متقابل زیادی در مورد آنچه اکثر کارشناسان فکر می‌کنند وجود داشته است، اما هیچ داده محکمی برای تأیید آن وجود نداشته است.»

او برای انجام این مطالعه، به موسسه ریسک فاجعه جهانی (GCRI)، یک اندیشکده آمریکایی غیرحزبی که «رویداد‌هایی را که می‌توانند به طور قابل توجهی به تمدن بشری در مقیاس جهانی آسیب برسانند یا حتی آن را نابود کنند» مطالعه می‌کند، مراجعه کرد. کارکنان GCRI در طراحی سوالات کمک کردند و Nemesys Insights، شرکتی در آلبانی، نیویورک، را برای طراحی نظرسنجی و ارسال آن به دانشمندانی که در این موضوع تخصص دارند، طبق یک پروتکل از پیش تعیین شده، استخدام کردند. هدف، بررسی گروهی بسیار بزرگتر و از نظر جغرافیایی متنوع‌تر از تعداد انگشت‌شماری از دانشمندانی بود که معمولاً در رسانه‌ها مورد بحث قرار می‌گیرند.

پاسخ دهندگان چه کسانی بودند؟

از ۱۱۳۸ متخصص دعوت‌شده برای شرکت، ۱۶۸ نفر داده‌های مفیدی ارائه دادند - نرخ پاسخ نسبتاً پایینی است، اما برای نظرسنجی‌هایی از این نوع غیرمعمول نیست. این افراد شامل اپیدمیولوژیست‌ها (۴۴٪)، ویروس‌شناسان (۴۶٪) و همچنین چندین متخصص امنیت زیستی و ژنتیک‌دانان تکاملی از ۴۷ کشور بودند. دانشمندانی از ۶۰ کشور و منطقه، از جمله چین، که سازمان طرفدار دموکراسی فریدم هاوس آن را در فهرست «غیرآزاد» قرار داده است، از این مطالعه حذف شدند. اگرچه این نظرسنجی ناشناس بود، اما تیم نگران بود که محققان ممکن است در ابراز نظرات خود احساس ناراحتی کنند یا اینکه انجام این کار آنها را در معرض خطر قانونی یا جسمی قرار دهد.

این مطالعه چه چیزی را آشکار کرد؟

از پاسخ‌دهندگان خواسته شد تا احتمال هر یک از سه سناریو را ارزیابی کنند: اینکه این بیماری همه‌گیر نتیجه یک بیماری مشترک بین انسان و دام باشد؛ اینکه یک حادثه تحقیقاتی زیست‌پزشکی مقصر باشد؛ یا اینکه علت دیگری وجود داشته باشد. (انتظار می‌رفت مجموع این سه احتمال به ۱۰۰٪ برسد). به‌طور متوسط، پاسخ‌دهندگان ۷۷٪ احتمال را به بیماری مشترک بین انسان و دام، ۲۱٪ به سناریوی نشت آزمایشگاهی و ۲٪ به دسته «سایر» اختصاص دادند. به نظر می‌رسید یک چهارم پاسخ‌دهندگان کاملاً از منشأ مشترک بین انسان و دام مطمئن بودند و احتمالی بین ۹۶٪ تا ۱۰۰٪ را به دست آوردند.

با این حال، این به سختی به این معنی است که پاسخ دهندگان معتقدند که مشکل حل شده است. از هر پنج محقق، یک نفر احتمال ۵۰٪ یا بیشتر را برای سناریویی غیر از یک بیماری مشترک طبیعی بین انسان و دام قائل شد.

آیا ویروس‌شناسان قاطعانه‌تر طرفدار سناریوی مشترک بین انسان و دام بودند؟

این چیزی است که ممکن است انتظار داشته باشید؛ به هر حال، اگر یک حادثه آزمایشگاهی میلیون‌ها نفر را بکشد، لکه ننگی بر ویروس‌شناسی خواهد بود که به طور بالقوه منجر به محدودیت‌های جدید در تحقیقات می‌شود. اما این مطالعه هیچ تفاوت آماری معنی‌داری در دیدگاه‌های ویروس‌شناسان و اپیدمیولوژیست‌ها پیدا نکرد. (همچنین هیچ تفاوت معنی‌داری بین پاسخ‌دهندگان از کشور‌های در حال توسعه و توسعه‌یافته وجود نداشت.) با این حال، تفاوت‌های دیگری بین این دو گروه وجود داشت. به عنوان مثال، وقتی از آنها خواسته شد احتمال اینکه همه‌گیری بعدی ناشی از یک حادثه آزمایشگاهی باشد را تخمین بزنند، ویروس‌شناسان به طور متوسط ​​گفتند که این احتمال ۸٪ است، در حالی که اپیدمیولوژیست‌ها گفتند که این احتمال ۲۱٪ است.

آیا هشدار‌هایی وجود دارد؟

خود این مطالعه تردید‌هایی را در مورد صلاحیت متخصصان ایجاد می‌کند. در این مطالعه از آنها پرسیده شده است که آیا با تعدادی از اسناد داغ مورد بحث در مورد ریشه‌های ویروس کرونا، از جمله گزارشی از ماموریت سازمان بهداشت جهانی در چین، مقالاتی در مجلات نیچر و ساینس و یک برگه اطلاعات وزارت امور خارجه ایالات متحده در سال ۲۰۲۱، آشنا هستند یا خیر. همچنین در این فهرست، مقاله‌ای ساختگی با عنوان «هانلن و همکاران (۲۰۲۲)» در مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم وجود داشت که برای آزمایش دقت و توجه پاسخ‌دهندگان به جزئیات، گنجانده شده بود. از هر سه پاسخ‌دهنده، یک نفر ادعا کرد که با این مقاله ساختگی آشنا است.

در مقابل، تنها ۲۲٪ از پاسخ‌دهندگان گفتند که با یک طرح تحقیقاتی به نام DEFUSE آشنا هستند که در سال ۲۰۱۸ توسط سازمان غیرانتفاعی EcoHealth Alliance و آزمایشگاه‌های همکار در ایالات متحده و موسسه ویروس‌شناسی ووهان به آژانس پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته دفاعی ایالات متحده (DARPA) ارائه شد. دومی، تأسیسات چینی است که برخی معتقدند SARS-CoV-۲ از آنجا سرچشمه گرفته است و بسیاری از طرفداران نشت آزمایشگاهی، DEFUSE - که DARPA آن را رد کرد - را به عنوان نمونه‌ای از ویروس‌شناسی خطرناک و شواهدی از "نقشه" برای ایجاد ویروس می‌دانند.

ژیل دمانف، دانشمند داده و عضو گروهی به نام DRASTIC که از فرضیه منشأ آزمایشگاهی حمایت می‌کند، خاطرنشان کرد: «حداقل ۷۸٪ از متخصصان اطلاعات بسیار کمی دارند (حتی یک سند کلیدی را نمی‌دانند). ۳۳٪ از متخصصان یا دروغ می‌گویند یا به راحتی گمراه می‌شوند. اساساً، این متخصصان، از جمله توهماتشان، چیزی بهتر از پیتیا در دلفی نیستند.»

ست باوم، یکی از بنیانگذاران و مدیر اجرایی GCRI که با هالستد در نگارش این مطالعه همکاری داشته است، می‌گوید: «من موافقم که پاسخ‌ها در این بخش از مطالعه، به ویژه در مورد مطالعه جعلی، جذاب هستند، اگرچه ما همچنین توجه داریم که ممکن است کسی دانش قابل توجهی در مورد یک موضوع داشته باشد بدون اینکه لزوماً با تمام تحقیقات مربوط به آن آشنا باشد.» او می‌افزاید: «با این حال، با وجود این، ما هیچ ارتباط معناداری بین پاسخ‌ها به دانش مطالعات قبلی و پاسخ‌ها به سوالات مربوط به ریشه‌های کووید-۱۹ پیدا نکردیم.»

برخی نیز از این واقعیت ابراز نارضایتی کردند که برخی از پاسخ‌دهندگان بالقوه با استفاده از «نمونه‌گیری گلوله برفی» شناسایی شده‌اند، که در آن متخصصان دعوت‌شده می‌توانند دیگران را توصیه کنند - روشی که اگر دانشمندان افراد همفکر را ترجیح دهند، می‌تواند نمونه را منحرف کند.

به نظر می‌رسد بسیاری از پاسخ‌دهندگان از قبل تصمیم خود را گرفته‌اند. آیا این به آن معناست که آنها معتقدند تحقیقات بیشتر در مورد ریشه‌ها غیرضروری است؟

به هیچ وجه. تنها ۱۲٪ از پاسخ‌دهندگان گفتند که تحقیقات بیشتر لازم نیست. سی و هفت درصد گفتند که «مقداری» تحقیقات بیشتر مورد نیاز است و بیش از نیمی از آنها، از جمله ۴۳٪ از ویروس‌شناسان، گفتند که تحقیقات باید ادامه یابد، زیرا «شکاف‌های عمده‌ای» در تحقیقات انجام شده تاکنون باقی مانده است.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر