به گزارش مجله خبری نگار/همشهری آنلاین - حوادث: نخستین قاتلی که پیش از طلوع خورشید امروز، پای چوبه دار رفت و پرونده زندگی اش برای همیشه بسته شد، مردی بود که آبان سال ۹۶، دختری جوان را به قتل رسانده و جسدش را در بیابانهای شهر اندیشه رها کرده بود. عامل این جنایت پس ازدستگیری، گفت:
مدتی قبل با آزیتا (مقتول) آشنا شدم و مدتی که از این آشنایی گذشت، او به گفت میخواهد در پروژه اقتصادی سرمایه گذاری کند و از من پول قرض خواست. وی ادامه داد: ۴۵ میلیون تومان به او پول قرض دادم و قرار شد پس از مدتی آن را برگرداند، اما یک سال گذشت و آزیتا بدهی اش را پرداخت نکرد. هرچه به او میگفتم پولم را برگرداند، امروز یا فردا میکرد تا اینکه روز حادثه با او قرار گذاشتم تا درباره طلبم صحبت کنم. وقتی آزیتا سوار ماشینم شد، به مشاجره با یکدیگر پرداختیم و ناخواسته او را خفه کردم. سپس جسدش را در بیابانهای اندیشه رها کردم.
این مرد پس از محاکمه در دادگاه به قصاص محکوم شد و سحرگاه دیروز در زندان قزل حصار به دار مجازات آویخته شد.
دومین قاتلی که سحرگاه امروزدر زندان قزل حصار رجایی شهر پای چوبه دار، ۱۱ سال قبل با انگیزه سرقت مرتکب جنایت شد. ماجرا از این قرار بود که ۲۳ دی ماه سال ۹۳، گزارش ناپدید شدن مردی به نام کمال به پلیس اعلام شد. چند روز بعد جسد کمال در اطراف روستایی واقع در پردیس پیدا شد. بررسیها نشان میداد که کمال در جای دیگری به قتل رسیده و جسدش توسط عامل جنایت در آنجا رها شده است. تحقیقات برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت ادامه داشت تا اینکه مشخص شد که از حساب او مقداری زیادی پول برداشت و خانه اش نیز با سند جعلی فروخته شده است. در این شرایط بود که تحقیقات بر روی دوستان و آشنایان مقتول متمرکز و به بازداشت مرد ۴۰ سالهای به نام فرهاد منجر شد.
او در بازجوییها اسرار قتل را فاش کرد و گفت: مدتی قبل از طریق یکی از دوستانم با مقتول آشنا شدم. او وضع مالی خوبی داشت و من هم مشکل مالی داشتم و به همین دلیل ۱۰۰ میلیون تومان از او قرض گرفتم.
وی ادامه داد: وضع مالیام روز به روز بدتر میشد و من توان پرداخت بدهیام را نداشتم و از طرفی هم کمال اصرار داشت بدهیام را هر چه زودتر پرداخت کنم. خیلی تلاش کردم پول فراهم کنم، اما موفق نشدم تا اینکه در نهایت تصمیم به قتل او گرفتم.
متهم درباره نقشه قتل گفت: شب حادثه مقدار زیادی قرص داخل شربتی ریختم و به او خوراندم. وقتی شربت را خورد خوابید و دیگر بیدار نشد. پس از قتل خیلی ترسیدم و پس از پتو پیچ کردن جسد به سمت بیابانهای اطراف پردیس رفتم و در آنجا رها کردم.
این مرد پس از محاکمه در دادگاه به قصاص محکوم شد و با قطعی شدن رای، در یک قدمی مجازات قرار گرفت. سحرگاه دیروز او پای چوبه دار رفت، اما اولیای دم در زندان حاضر نشدند و تلفنی اعلام کردند که به قاتل مهلت دادهاند؛ بنابراین قاتل از پای چوبه دار به زندان برگشت و حکم مرگش اجرا نشد.