به گزارش مجله خبری نگار،خشونت چیزی است که اکثر مردم (امیدواریم) در زندگی واقعی از آن اجتناب کنند، اما ممکن است وقتی پای فیلم در میان باشد، گاهی اوقات افراد مشتاقانه به دنبال این خشونت باشند. تماشای اکشن روی صفحه نمایش میتواند باعث تخلیه هیجان شود، به خصوص اگر در حال تماشای یک فیلم اکشن باشید…، اما همین موضوع را میتوان در مورد فیلمهایی که به ژانرهای جنایی، تریلر یا ترسناک نیز تعلق دارند، گفت. در سالهای اخیر به دلیل کاهش سانسور و سختتر شدن شوکه کردن بینندگان، فیلمها خشنتر و ترسناکتر شدهاند. در این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ مورد از خشنترین، شوکهکنندهترین و خونینترین فیلمهای تاریخ سینما آشنا کنیم.
۱۰- Casino (۱۹۹۵)
۹- The Raid ۲ (۲۰۱۴)
۸- The Passion of the Christ (۲۰۰۴)
۷- Dead Alive (۱۹۹۲)
۶- Ichi the Killer (۲۰۰۱)
۵- Revenge (۲۰۱۷)
۴- I Saw the Devil (۲۰۱۰)
۳- Tokyo Gore Police (۲۰۰۸)
۲- The Night Comes for Us (۲۰۱۸)
۱- Cannibal Holocaust (۱۹۸۰)
در فیلمشناسی مارتین اسکورسیزی هیچ کمبودی برای خشونت وجود ندارد، برای تایید این موضوع به نقطه اوج به یاد ماندنی، اما ترسناک فیلم راننده تاکسی و سکانسهای واقعاً بیرحمانه بوکس در گاو خشمگین نگاه کنید. اما احتمالاً کازینو – که در مورد فعالیتهای مافیا در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ در لاس وگا است – بهعنوان بیرحمانهترین و خشنترین فیلم او در نظر گرفته میشود، فیلمی که رفقای خوب در مقایسه با آن شبیه یک فیلم انیمیشن خانوادگی ساخت دیزنی است.
قساوت غیرقابل انکاری در سکانسهای ارعاب فیزیکی و مرگ در این فیلم وجود دارد، همراه با برخی از بدترین وسیلههای ارعاب شامل اشیایی مانند چکش، گیره، و چوب بیسبال. هیچ چیز باشکوه یا حتی بامزهای در مورد زندگی جنایی که در کازینو به تصویر کشیده شده است وجود ندارد، و اسکورسیزی میخواهد وقتی اوضاع به سمت خشونت اغلب اجتناب ناپذیر پیش میرود، انتظار آن به بدترین شکل ممکن را داشته باشید.
در حالی که The Raid (۲۰۱۱) مطمئناً به شدت دارای خشونت بود، تا آنجا که به کشتار روی صفحه نمایش مربوط میشود، به حد و اندازه دنباله اش نمیرسد. Raid ۲ دارای اکشن بیشتر، تنوع بیشتر در طراحی و تمایل به نشان دادن خشونت بیشتری از طریق درد است. علاوه بر این، هر دو فیلم وقتی پای جراحات و مرگها در میان باشد، به طرز وحشتناکی اقناع کننده و واقعی به نظر میرسند. گاهی اوقات به نظر میرسد که شخصیتهایی را تماشا میکنید که واقعاً یکدیگر را تا سر حد مرگ یا حتی برای مرگ کتک میزنند.
شاید زمانی که فیلم شما شخصیتهایی به نام دختر چکشی و مرد چوب بیسبالی دارد و شخصیت آنها با ابزارهایی که برای کتک زدن افراد دیگر بدون ذرهای درنگ و پشیمانی انتخاب میکنند تعریف شده است، چنین حجمی از خشونت غیرمنتظره نباشد. فیلم یورش ۲ خشونت هنرهای رزمی را به سطوح جدیدی ارتقا میدهد و احتمالاً از زمان انتشارش تنها از یک فیلم هنرهای رزمی دیگر از نظر خشونت عقب افتاده است (که در ادامه بیشتر در مورد آن فیلم توضیح خواهیم داد).
وقتی صحبت از خشونت به میان میآید، تلاشهای کارگردانی مل گیبسون اغلب پرتنش و بی تعارف است، همانطور که در فیلمهایی مانند Braveheart، Apocalypto، و Hacksaw Ridge دیده میشود. با این حال، خشنترین فیلم او احتمالاً مصائب مسیح است که بر آخرین روز زندگی عیسی مسیح تمرکز دارد و او را در حال شکنجه روحی و جسمی قبل از مصلوب شدن به تصویر میکشد.
این فیلم تصاویری به شدت تکان دهنده و ناخوشایند ارائه میدهد که البته در کلیت خود برای دین مسیحیت موضوع حیاتی و پذیرفته شده است، بنابراین به همان اندازه که مصائب مسیح تکان دهنده است، هنوز حداقل توجیهی برای افراط و تفریط موجود در آن وجود دارد. فیلم گیبسون قطعاً بحث برانگیز است، اما چه از رویکردی که در اینجا اتخاذ شده حمایت کنید یا نه، یک چیز قطعی است: مصائب مسیح در میان خونینترین و تکان دهندهترین فیلمهای تمام دوران قرار دارد.
فیلمهای ترسناک زیادی ساخته نشدهاند که بتوانند خونینتر و/یا خشنتر از فیلم مخ تعطیل یا زندهی مرده باشند، که احتمالاً بهترین فیلمی است که پیتر جکسون قبل از اینکه به خاطر کارگردانی فیلمهای ارباب حلقهها به شهرت جهانی دست یابد، ساخته است. این یک فیلم در ژانر زامبی است که بیش از همه به سوق دادن همه چیز به سمت افراط میپردازد، با یک روایت قابل اعتماد و سرراست همراه با میل شدید به خونریزی و یک حس شوخ طبعی نامتداول که مانع از ساده بودن چیزها میشود.
این فیلم از همان ابتدا خونین و خشن است، اما با ادامه Dead Alive همه چیز تشدید میشود و حجم عظیم کشتار اوج داستان را باید ببیند تا باور کنید. این واقعیت که فیلم مخ تعطیل خنده دار هم هست، تا حدودی تأثیر خشونت را کاهش میدهد، اما در پایان، هنوز هم فیلمی است که به عنوان جنبهای مثبت از فیلم، در حجم زیادی از خونریزی غوطه میخورد.
ایچی قاتل ترکیبی پر هرج و مرج، اما خوشایند از ژانرهای اکشن، ترسناک و جنایی و فیلمی است که تاکاشی میکه را در تحریک آمیزترین حالت خود میبیند (که مطمئناً چیزهای زیادی برای گفتن در مورد این کارگردان و فیلمش دارد). این فیلم در مورد دو شخصیت روانی است که در درگیری بین یاکوزاها گرفتار شدهاند و در تمام این مدت از ایجاد یا دریافت درد لذت میبرند.
بنابراین، ایچی قاتل، فراتر از نمایش مقدار زیادی از آشفتگی خشونت آمیز و مرگ، به سادومازوخیسم نیز اشاره میکند، و در هیچ نقطهای از داستان، علاقهای به عقبنشینی و/یا به مهار شدن به هر شکل و در هر اندازهای نشان نمیدهد. این ویژگی باعث میشود که این فیلم چیزی شبیه به سلیقه اکتسابی باشد که رفته رفته به آن علاقمند میشویم و فیلمی باشد که میتواند به خوبی حتی کسانی را که تحمل تماشای سکانسهای وحشیانه و خونین را دارند نیز به چالش بکشد، اما اگر شما به دنبال فیلمی تحریک آمیز هستید، Ichi the Killer بهترین گزینه برای رسیدن به این موضوع است (گاهی اوقات، در برخی سکانس ها، حتی بیشتر از آن چیزی که میخواهید).
مطمئناً، The Substance یک حمام خون بسیار تکان دهنده بود، اما فیلم قبلی کورالی فارگیت، Revenge، احتمالاً وحشتناکتر از این فیلم است. انتقام فیلمی است که تماماً در مورد – درست حدس زدید – انتقام است، با محوریت زن جوانی که مورد تعرض قرار گرفته و با این تصور که مرده است، در بیابان رها میشود. اما او به طور معجزه آسایی زنده مانده و نزد سه مردی که به او تجاوز کردهاند باز میگردد تا بتواند از آنها انتقام بگیرد.
در تمام مدت زمان روایت فیلم انتقام هیچ مماشات و خودداری در به تصویر کشیدن خشونت وجود ندارد، و برخی از سکانسهای این فیلم آنقدر پرجزییات و وحشتناک هستند که باید انسان بسیار سرسخت و نترسی باشید که حالتان بد نشود. گرفتن چنین روایت سادهای و تبدیل آن به چیزی اینچنین جسورانه و شگفتانگیز نیازمند مهارت است، و اگر فارگیت بتواند در مسیر انواع کارهایی که در این فیلم و در ماده انجام داده است، ادامه دهد، میتواند به عنوان یکی از بزرگهای ژانر وحشت شناخته شود.
در اصل، من شیطان را دیدم تا جایی که به فیلمهای جنایی/تریلر/ترسناک مربوط باشد، روایت و فضایی کاملاً آشنا دارد: یک قاتل زنجیرهای در حال ارتکاب جنایت است و یک کارآگاه مصمم که میخواهد او را پیدا کند. ماهیت موش و گربه این فیلم ممکن است در ابتدا شبیه فیلمهای دیگر این ژانر به نظر برسد، اما من شیطان را دیدم به سرعت تبدیل به روایتی منحصربهفرد و متمایز میشود، و هر چه بیشتر پیش میرود، ناآشناتر و متفاوتر میشود.
اساساً، همه چیز به نهایت و مرز خود میرسد و سپس بدتر از آن، با خشونت شدید و غیرقابل تحملی که توسط هر دو شخصیت اصلی انجام میشود، و در طول یک زمان نسبتا طاقت فرسا که به دو ساعت و نیم نزدیک میشود، باید نظاره گر تمام این تصاویر تکان دهنده باشید. اگر این فیلم را برای تماشا انتخاب میکنید، باید برای سفری که این فیلم برایتان مهیا کرده کاملاً آماده باشید، اما تا زمانی که با تنش و خشونت تقریباً غیرقابل تحمل و تصویرسازی بی پروایانه از انواع خشونتهای پلید مشکلی ندارید، تماشای این فیلم ارزشش را خواهد داشت.
چه کسی میتوانست انتظار این فیلم را در این فهرست داشته باشد: فیلمی به نام پلیس کشتار توکیو که در نهایت بسیار منزجر کننده و هولناک است؟ عنوان فیلم مطمئناً به شما هشدار میدهد، اما حتی در آن صورت، میزان خشونت موجود در فیلم ممکن است همچنان کمی غافلگیر کننده و غیرقابل تحمل باشد. این خونریزی بی وقفه است، و هر نوع خونریزی و کشتاری که تصور کنید، در این فیلم اتفاق میافتد.
اگر حس شوخ طبعی شیطانی و دل و جرات زیادی دارید و فکر میکنید ایده فیلمی به نام «پلیس کشتار توکیو» جالب به نظر میرسد… خوب، پس از این فیلم دوری نکنید و به تماشایش بنشینید. در غیر این صورت، بهتر است از هر فیلمی که واژه Gore را در عنوان ترسناک خود دارد دوری کنید.
همانطور که قبلاً گفته شد، فیلم یورش ۲ در میان خشنترین فیلمهای رزمی تمام دوران قرار دارد، اما The Night Comes for Us احتمالاً از نظر خشونت و خونریزی توانسته این فیلم را شکست دهد. این یکی انصافاً تکان دهنده است و احتمالاً همه چیز را کمی فراتر از تصور پیش میبرد، فیلمی که احساسی – احتمالاً تصادفی – شبیه ترکیبی از یک فیلم اکشن و یک فیلم غرق در خونریزی و کشتار است؛ تقریباً شبیه یک فیلم ترسناک به شدت شوکه کننده.
از نظر روایی، این فیلم در مورد … اه، چه اهمیت داره؟ آدمهایی در داستان هستند، با هم اختلاف دارند، و بعد دعواهای زیادی اتفاق میافتد، فقط شب به سراغ ما خواهد آمد، در تمام سکانسهای مبارزه وحشیانهاش، به شکلی عمیق روی آسیب وارد شده به بدنهای مختلف تمرکز میکند. باز هم، همه چیز کمی زیاده روی است، اما اگر میتوانید با خونریزی و کشتار فراتر از تصور کنار بیایید و دوست دارید فیلمهای اکشن موردنظرتان بیش از حد خشن باشند، دیدن فیلمهایی اینچنینی که همه چیز را از محدودههای قبلی فراتر میبرند خالی از لطف نخواهد بود.
برای بیش از ۴۰ سال، کانیبال هولوکاست مقدار زیادی بدنامی اجتناب ناپذیر همراه با نام خود میدید که دست از سر این فیلم بر نمیداشت، و بعید است که همه این بدنامی به این زودیها از بین برود. مانند پلیس کشتار توکیو، اینجا نیز میتوانید از عنوان فیلم متوجه شوید که همه چیز ناخوشایند خواهد بود، جایی که «کانبیال هولوکاست» دقیقاً همانند عنوانش نهایت خشونت و بیرحمی ممکن را به تصویر میکشد.
حالا که صحبت از وقاحت و پلیدی شد، این فیلم به خاطر نمایش برخی تصاویر کشتار واقع گرایانه در کنار صحنههای بحثبرانگیزتر از بیرحمی نسبت به حیوانات، بدنام است که در موضوع دوم قطعاً همه حد و حدود را زیر پا میگذارد. اما… یک حال و هوای هجوآمیز در فیلم کانیبال هولوکاست وجود دارد که نقدی اجتماعی را مطرح میکند و تا جایی که پای یک فیلم ترسناک با فضای ویدیوهای پیدا شده در میان باشد، یک فیلم دوراندیشانه است، بنابراین در کنار همه چیزهایی که به راحتی میتوان از آنها منزجر شد، چیزهایی برای تحسین کردن نیز در این فیلم وجود دارد. تماشای این فیلم قطعاً تجربه ناخوشایند و تکراری است پس توصیه میکنیم تا جایی که میتوانید از آن دوری کنید.
منبع:روزیاتو