به گزارش مجله خبری نگار، اکونومیست در این گزارش ادامه میدهد: در حالیکه دنیا در حال تلو تلو خوردن بر لبهٔ بدترین جنگ تجاری از دههٔ ۱۹۳۰ میلادی تاکنون است؛ از دیگر سو بخاطرِ انتقال یافتن سرمایهٔ بین المللی (در تجارت میان کشورها) و فرو افتادن این سرمایهها در جاهای مختلف دنیا همچنین بر اثر رکود در سرمایهگذاری در دنیا و فروپاشی روند جهانی شدن، نتیجهای خیره کنندهتر از تقویت شدن باندها و گروههای سازمان یافته تبهکاری بین المللی بدست نیامده است.
این گروههای تبهکار و مافیایی، سرخوش از فرصتهایی هستند که در سرتاسر دنیا برای آنها بوجود آمده است؛ فرصتهایی مثل انتقال هر نوع کالاها میان کشورها، راه اندازی زنجیرههای تأمین بین المللی برای کالاهای ممنوعه و به استخدام درآوردن افرادی نخبه و بااستعداد در دنیا برای کارهای مافیایی.
یورگن استاک دبیر کل پیشین اینترپل که نوامبر ۲۰۲۴ پس از هفت سال خدمت استعفا داد میگوید: «ترس من این است که میبینم دنیا در جنگ علیه تبهکاران و گروههای سازمان یافته بین المللیِ جرم و جنایت در حال شکست خوردن است. ما در افق شاهد رشد، تنوع و حرفهای شدن بی سابقهٔ جرائم سازمان یافته هستیم»!
در برداشت اولیه شاید خیال کنیم که آقای استوک قدری اغراق میکند!
در اغلب جاهای دنیا که هنوز تحت تأثیر جرائم سازمان یافته قرار نگرفتهاند بتدریج شاهد کاهش خشونت و اعمال هر چه بیشتر قانون هستیم. در فاصله سالهای ۲۰۲۰ - ۲۰۰۰ میزان قتل در دنیا به میزان یک چهارم کمتر شد یعنی از رقم هفت نفر به ازای یکصد هزار نفر به رقم ۵.۲ کاهش یافت.
در کشورهایی که طی سالهای اخیر نگران افزایش جرائم سازمان یافته بودهاند (مثل آمریکا) در مقایسه با سالهای ابتدای دههٔ ۱۹۹۰ میزان خشونت و جرائم نصف شد.
مارک شاو مدیر کل سمن موسوم به «ابتکار جهانی برای مبارزه با جرائم سازمان یافته فراملیتی» میگوید که از ابتدای قرن جاری میزان جرائم سازمان یافته رشد کرده است.
سه عامل جدید در توسعه و پیشرفت جرائم سازمان یافته عبارتند از: نفوذپذیری در فنآوریهای جدید از جمله اپها و ارزهای دیجیتالی؛ شیوع مواد مخدر صنعتی که ارزانتر و قویتر از مواد مخدر گیاهی است و سوم ظهور گروههای جرم و جنایت چند ملیتی با قابلیتهای وفق پذیری و تنوع.
اگر بخواهیم پیرامون نقش فنآوریهای نوظهور در جرائم سازمان یافته صحبت کنیم، میتوانیم بگوییم تا حدود ۱۰ سال پیش، اغلب رایانامهها و پیامهای موبایلی هنوز رمزگذاری نشده بودند در نتیجه آنها به راحتی توسط پلیس و ارگانهای امنیتی گشوده میشدند.
اکنن تقریباً هر کسی به پیامهای حفاظت شده دسترسی دارد بنابراین تبهکاران خیلی راحت میتوانند بصورتی پنهانی و محرمانه برای هر توطئهای برنامهریزی کند.
تارنماهای غیرقانونی و سیاه امکان فروش غیر قانونی کالا و نفوذ به رمز ارز (بمنظور پرداخت) را برای تبهکاران فرآهم کرده است بطوریکه امکان رد یابی آنها بسیار سخت میباشد. فنآوری دیجیتال همچنین نوعی جُرم جدید یعنی جرائم سایبری را ایجاد کرده است.
به گفته رئیس واحد مبارزه با جرائم در پلیس بینالملل، هر اختراعی، پدیدآورنده تهدیدی جدید است.
او مثال میزند که برخی برای ارسال پیامهای کلاهبرداری از چت GPT استفاده میکنند! طبق تحلیل دادهها در شرکت «chainalysis» برآورد میشود که درآمدهای حاصل از فریب، دزدی و اخاذی در سال ۲۰۲۳ به ۷.۶ میلیارد دلار رسیده باشد.
تمامی چنین اخاذیهایی صرفاً توسط گروههای تبهکار انجام نمیشود چنانکه کره شمالی واحدی متشکل از ۱۰ هزار نفر هکر و دیگر افراد ایجاد کرده است و این افراد حدود نیمی از درآمد خارجی این کشور را (عمدتاً از طریق دزدی از رمزارزها) تأمین کردهاند.
در زمان همه گیری کرونا که مردم ناچار شدند به اینترنت روی بیاورند، بسیاری از ایشان متوجه مخاطرات استفاده از اینترنت نبودند در نتیجه فضای مناسب تازهای برای گروههای تبهکار جهت اخاذی و کلاهبرداری از مردم فراهم شد.
طبق اظهارات مدیر کل سابق دفتر منطقهای سازمان ملل (در امور مواد مخدر و جرائم سازمان یافته)، در ایام همه گیری کرونا، بویژه در جنوب شرق آسیا، مردم در اینترنت از باندهای تبهکار فریب خوردند!
کرونا باعث شد تا در منطقه موسوم به مثلث طلایی در جنوب شرق آسیا، بخاطرِ خالی شدن کازینوها از مراجعه کنندگان، قمارهای برخط رونق بگیرند؛ کلاهبرداران بسرعت دریافتند که میتوانند از طریق راه انداختن وبگاه هایی، نه تنها به قمار بازان در سرتاسر دنیا دسترسی پیدا کنند بلکه با کلاهبرداریهای سازمان یافته اقدام به پولشویی وجوهی نمایند که از راههای نامشروع به دست آوردهاند.
اکونومیست ادامه داد: عامل دیگر رونق یافتن جرائم سازمان یافته، افزایشِ استفاده از مواد مخدر مخصوصاً مواد مخدر صنعتی بوده است. مواد مخدر صنعتی، باعث شده است تا گروههای جُرم و جنایت از محدودیتهای جغرافیایی ناشی از مواد مخدر گیاهی خلاص شوند، زیرا تولید مواد مخدر صنعتی متکی به جای خاصی نیست (برخلافِ انواع گیاهی آن مثل کوکائین یا خشخاشِ تریاک که در جاهای خاصی کشت میشوند).
مثلاً تولید متاآمفیتامین در شرق و جنوب شرقی آسیا، در فاصله زمانی ۲۲ - ۲۰۱۳ چهار برابر شده است.
از زمان افزایش تولید مواد مخدر صنعتی، قیمتهای مواد مخدر بیشتر از ۵۰ درصد کاهش یافته در حالیکه تقاضا برای این مواد بیشتر شده است.
در سطح جهانی (در فاصله زمانی ۲۰ - ۲۰۱۰) به میزان یک پنجم بر تعداد افرادی که مواد مخدر استفاده میکنند افزوده شده است و البته مواد مخدری هم که استفاده میکنند قویتر شده است.
فنتانیل ۵۰ برابر قویتر از هروئین است؛ فنتانیل حتی در مقایسه با مواد مخدر جدیدتر (مثل etonitasen) ضعیفتر است، چون etonitasen حدود ۵۰۰ برابر قویتر از هروئین است.
سومین پیشرفت و دگرش مهمی که گروههای تبهکار جهانی پیدا کردهاند این است که به مراتب زیرکتر و هوشیارتر شدهاند. طبق آنچه مسئولان پلیس بینالملل «اینترپل»، آن را «جُرم چند وجهی» نام نهادهاند شاهد نوعی تنوع بخشی به فعالیتهای فراگیر و مشترک در میان گروههای تبهکار جهانی هستیم؛ مثلاً در گذشته باندهای تبهکار غالباً در یک حوزهٔ خاص فعالیت میکردند (حوزهای که در آن تبحر و مزیت پیدا کرده بودند) در نتیجه کار بررسی و رسیدگی به جرائم برای پلیس راحتتر بود در حالیکه این روزها هر گروهی ممکن است همزمان در چندین رشته و حوزه از جُرم و جنایت فعالیت داشته باشد؛ حوزههایی مثل مواد مخدر، دزدی دریایی معمولی و متداول یا قاچاق حیات وحش از طریق دریا و غیره.
برخی گروههای تبهکار بین المللی (بخاطرِ رونق گرفتن مهاجرت در دنیا همچنین افزایش تعداد پناهندگان در جهان) بتازگی وارد کارها و فعالیتهای جدیدی شدهاند؛ فعالیتهایی که مربوط به افرایش انفجار آمیز قاچاق انسان است! بطور مثال، قویترین گروه تبهکاری در ونزوئلا تقریباً تمامی پول و سرمایه خود را از راه قاچاق انسان به دست میآورد نه قاچاق مواد مخدر!
بسیاری از گروههای تبهکار همزمان در مناطق گوناگون جغرافیایی فعالیت میکنند. اگرچه قبلاً سازمانهای تبهکار بین المللی، ارتباطات فرامرزی داشتند، اما این ارتباطات ناشی از تماس آنها با مهاجرین و افرادی بود که خارج از سرزمینهای خود زندگی میکردند.
مثلاً در بین مهاجرین چینی در خارج از چین، مثلثی میان این مهاجرین با یک باند بزرگ مافیایی چینی موسوم به (Ndrangheta) و یک شبکه مافیایی ایتالیایی درست شده بود؛ شبکه ایتالیایی مزبور شعبههایی در نقاط مختلف جهان از جمله کانادا، استرالیا و غرب اروپا داشت.
شیوه رهبری و مدیریت در مهمترین دستهٔ مافیایی در برزیل موسوم به (The first Capital command) درست مشابه شیوه حکومتداری در نظام دیکتاتوری هابسبورگ است به عبارتی این باند مافیایی در چارچوب فعالیتهای پنهانی و زیرزمینی خود درست مثلِ یک حکومت اقدام به ائتلاف سازی و زد و بندهای سیاسی میکند.
طبق گفته یکی از اساتید دانشگاه در سائوپائولو، این باند مافیایی، به مثابه «ارگان نظارت بر بازار جرائم» عمل میکند.
بر اساس گفتههای یاد شده باند مافیایی مزبور، مقرراتی را بمنظور کاهش منازعات وضع کرده است بگونهای که نوعی پیش بینی پذیری در بازار بوجود آمده است و چنین وضعیتی باعثِ تثبیت قواعد و مقررات بازار شده است.
این دستهٔ مافیایی در برزیل اکنون چهل هزار نفر عضو و حدود ۶۰ هزار نفر شریک در ۲۶ کشور دنیا دارد. بر مبنای گزارش پلیس بینالملل، Ndrangheta هم در ۴۰ کشور گسترش یافته است و گردش مالی سالانه آن ۵۰ میلیارد دلار یعنی بیشتر از دو برابر تولید ناخالص داخلیِ بوتسوانا (کشوری غنی از منابع معدنی) است.
در اینجا مثالی از نحوه بینالمللی شدن یک گروه تبهکار آلبانیایی ارائه میکنیم. تا پیش از دهه ۱۹۹۰ میلادی، حزب کمونیست آلبانی فعالیتهای مرتبط با تبهکاری را محدود کرده بود.
محدودیتهایی نظیر ممنوعیت انجام سفر یا بازرگانی خارجی عملاً باعثِ مهار تبهکاری شده بود. امروزه باندهای تبهکار آلبانیایی تبدیل به عناصر کلیدی در فعالیتهای غیر قانونی و زیرزمینی در کشور اکوادور شدهاند؛ اکوادور در آمریکای لاتین، دومین تولیدکننده کوکائین در دنیا است.
فارک (گروه شبه نظامی کلمبیایی) در کنار کارتل مکزیکی موسوم به Sinaloa، سالهاست که مشغول تجارت دریایی کوکائین از کلمبیا به بندر بزرگ Guayaquil هستند و این محمولهها از این بندر به اروپا و آمریکا فرستاده میشوند.
پس از متوقف شدن فعالیتهای گروه فارک که متعاقب انعقاد پیمان صلح انجام گرفت همچنین پس از دستگیری سرکرده کارتل مکزیکی Sinaloa، دست و پای این دو گروه برچیده شد.
طبق اظهارات مسئول ارگان نظارت بر جرائم سازمان یافته در اکوادور، خلأ ناشی از فقدان دو گروه اخیرالذکر توسط دیگر سازمانهای تبهکاری از جمله مافیای آلبانیایی پر شد. نتایج بُهت آور است! اکوادور تا سال ۲۰۱۸ در میان آرامترین کشورهای آمریکای جنوبی قرار داشت و میزان قتل در این کشور کمتر از ۶ نفر در میان صد هزار نفر بود (رقمی مشابه آمریکا).
در سال ۲۰۲۳ اکوادور با نرخ ۴۵ نفر قتل در میان صد هزار نفر، تبدیل به خطرناکترین کشور در آمریکای جنوبی شد!
با وجودی که تولید، تجارت و قاچاق مواد مخدر از خشنترین انواع جرائم در دنیاست ولی موضوع عجیب آن است که بیشترین و بالاترین گردش مالیِ تجارت کثیف در دنیا مربوط به تجارت کالاهای تقلبی و کالاهای دزدیده شده است.
بر اساس دادههای مشترک میان سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی OECD و دفتر مالکیت معنوی در اتحادیه اروپا، در سال ۲۰۱۳ تجارت کالاهای تقلبی و کالاهای دزدیده شده حدود ۲.۵ درصد از تجارت جهانی را شامل میشده است.
در صورتیکه وضعیت به همین منوال بوده باشد برآورد میشود رقم تجارت مزبور در سال ۲۰۲۳ بیشتر از ۷۶۰ میلیارد دلار بوده باشد؛ رقمی به مراتب بیشتر از تخمینها و برآوردهای صورت گرفته در حوزه تولید، تجارت و قاچاق مواد مخدر.
گروههای تبهکار نه تنها حوزههای فعالیت خود را به موضوعاتی جدید (در تجارت کثیف و مافیایی) بلکه به کشورهایی تازه نیز گسترش دادهاند چنانکه برخی از این گروهها به دنبال تغییرات سیاسی در کشورها هم هستند.
پارسال مزدوران کلمبیایی متهم به قتل نامزد انتخابات ریاست جمهوری در اکوادور شدند؛ نامزدی که وعده مبارزه با فساد در اکوادور داده بود.
در سال ۲۰۲۲ چهار نفر هلندی در بلژیک به اتهام طراحی برای ربایش وزیر دادگستری بلژیک دستگیر شدند. در مکزیک پیش از برگزاری انتخابات در ژوئن ۲۰۲۴ چهل نامزد انتخاباتی کشته شدند.
در برخی جاهای دیگر هم باندهای تبهکاری تصمیم سازان اصلی هستند. بر اساس پژوهشهای صورت گرفته توسط دانشگاه شیکاگو، بیشتر از نیمی از پرسش شوندگان در آمریکای لاتین گفتهاند در مجاورت یکی از باندهای تبهکاری یا جُرم و جنایت زندگی میکنند؛ حدود ۱۴ درصد از جمعیت در آمریکای لاتین یعنی تقریباً ۸۰ میلیون نفر تحت حاکمیت برخی اَشکال از گروههای تبهکاری زندگی میکنند.
یک مورد حاد کشور هائیتی است؛ جایی که برای اولین مرتبه در تاریخ، شورای امنیت سازمان ملل متحد بمنظور بازگرداندن نظم و قانون در کشوری که بدست سازمانهای تبهکاری و جُرم و جنایت افتاده است اقدام به اعزام نیروی چند ملیتی کرد.
پلیس در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۰ موفقیتهایی بویژه در دستیابی به دو سامانه محرمانه ارتباط گیری میان باندهای تبهکاری بدست آورد بطوریکه پلیس توانست چند هزار نفر را در دنیا شناسایی و دستگیر نماید. پلیس بینالملل هم در مقایسه با گذشته، عملکرد بهتری در ردیابی نقل و انتقالات غیر قانونی پول و وجوه مالی داشته است. پلیس در هر حال، ملی و محلی عمل میکند و مشکلات و نارساییهای خاص خودش را دارد؛ به تعبیر مدیر اجرایی پلیس بینالملل، نیروی انتظامی هر کشوری، بیشتر گرفتار ذهنیتهای ملی و محلی خود است تا فعالیتی جهانی! نیروی انتظامی کشورها بیشتر مراقب هستند تا از قلمروهای ملی خود محافظت نمایند در حالیکه برای مقابله با باندهای تبهکاری بین المللی نیازمند نگرشی هستیم تا اقداماتی فراملیتی انجام بشود.
به هر حال اراده سیاسی برای بوجود آوردن نگرشی تازه و جهانی پیرامون عملکرد پلیس و نیروی انتظامی در کشورها وجود ندارد. کمبود بودجه پلیس بینالملل (در مقایسه با بودجههای پلیس در هر کشوری)، بیانگر بسیاری از مشکلات است. مثلاً بودجه یک ناحیه پلیس در انگلستان که امنیت ۱.۵ میلیون نفر را تأمین میکند بیشتر از ۲ برابر بودجه پلیس بینالملل است.