به گزارش مجله خبری نگار، پلنگ دماوند تلف شد! این خبری بود که ساعتهای اولیه صبح روز چهارشنبه منتشر شد. خبری که دوباره سبب انتقادات مردم و دوستداران محیط زیست شد، آن هم در شرایطی که این چندمین پلنگی است که بعد از زندهگیری زنده نمانده است. ماجرا در در دیماه ۱۴۰۳ اتفاق افتاد. جایی که گزارشی از مشاهده یک پلنگ نر بالغ ۵ تا ۶ساله در نزدیکی روستای مغانک دماوند به سازمان حفاظت محیط زیست ارسال شد. این پلنگ که در وضعیتی نامساعد و ناتوان در حرکت مشاهده شده بود، نگرانیهایی درباره سلامت و احتمال حمله به دامهای محلی ایجاد کرد. نیروهای یگان حفاظت محیط زیست پس از چند ساعت تلاش، موفق به زندهگیری و انتقال این حیوان به مرکز بازپروری حیاتوحش پارک پردیسان شدند.
مطابق با اعلام سازمان محیط زیست؛ آزمایشهای اولیه و تکمیلی وجود ویروس کرونای ویژه گربهسانان FIP در خون این پلنگ را نشان داد. از اینرو، کمیته دامپزشکی تشکیل شده از دامپزشکان با گرایشهای مختلف برای درمان این پلنگ تشکیل شد و روشی درمانی با دورهای ۸۴روزه آغاز شد، اما در نهایت درمانها جواب نداد و پلنگ از دست رفت!
وضعیت وخیم حفاظت از پلنگ مرگ پلنگ دماوند نمونهای از مشکلات جدی در حفاظت از گونههای نادر حیاتوحش در ایران است ازجمله کمبود تخصصی، تجهیزات و امکانات پزشکی برای درمان حیاتوحش. فارغ ازینکه ایران فاقد مراکز پیشرفته و مجهز برای درمان گونههای در معرض خطر است، رشتهای به نام دامپزشکی حیاتوحش در ایران وجود ندارد که این موضوع سبب شده تقریباً اکثریت افرادی که به پروسه درمان این گونهها رسیدگی میکنند، در حقیقت درحال یادگیری و کسب تجربه باشند و بابت همین معضل که تاکنون اقدامات توانمندسازی خاصی در سازمان حفاظت محیط زیست در این رابطه به چشم نمیخورد، تا به حال حیوانات زیادی از دست رفتهاند.
بسیاری از حیوانات وحشی که دچار آسیب یا بیماری میشوند، به دلیل مشکلات اساسی موجود در حوزه دانش و تجربه و تخصص دامپزشکی حیاتوحش، کمبود تجهیزات مناسب، فقدان امکانات لازم در اکثریت استانها، نیاز به جابهجاییهای حیوان بدحال به دنبال نبود امکانات در اکثر قریب به اتفاق مناطق، ارزشگذاری سلیقهای گونهها توسط نیروهای دامپزشکی محیط زیست بر روی گونهها و اینکه فارغ از وظیفه ذاتی دامپزشکی، فقط برخی از گونهها برایشان آنقدر ارزش دارد که روی آن اقدامی انجام دهند، از درمان موثر محروم میمانند.
همزمان عدم وجود پایگاههای استاندارد برای نگهداری و تیمار و رهاسازی وضعیت را وخیمتر کرده است. درحال حاضر، مراکز بازپروری حیاتوحش ایران بهاندازه کافی مجهز نیستند. پردیسان یکی از معدود مراکزی است که پذیرای حیاتوحش آسیب دیده است، اما این مرکز نیز با توجه به آنچه که گفته شد با کمبود اساسی در ارتباط با نیروی متخصص در حوزه حیاتوحش مواجه است. آن هم در شرایطی که نظارت کافی بر زیستگاههای طبیعی نمیشود؛ با تخریب زیستگاهها و کاهش منابع غذایی و دستاندازی پیوسته انسان به منابع مورد نیاز پلنگ و دیگر گونهها، بسیاری از پلنگها برای یافتن طعمه به خارج از مناطق دارای امنیت مناسب رانده میشوند.
این مساله احتمال درگیری با دامداران و خطر زندهگیری یا تلف شدن آنها را افزایش میدهد.
نمونههای مشابه؛ آیا مرگ پلنگ دماوند استثنا بود؟ متاسفانه، مرگ پلنگ دماوند اولین مورد از این دست نبوده است. در سالهای اخیر، چندین مورد مشابه ثبت شده است:
ارس: پلنگ ایرانی است که در سال ۱۳۹۱ از متخلفان گرفته شد از سال ۱۳۹۶ به دلایل نامشخص دچار حملات تشنجی و عصبی میشود و پس از درمانهای طولانی هماکنون در باغوحش مشهد زندگی میکند.
ماوی: ماده پلنگی دوماههای که در سال ۱۳۹۸ در شهرستان میانه پیدا شد و دو ماه از سنش به پارک پردیسان تهران منتقل و دیماه ۹۸ از پارک پردیسان به باغوحش ارم سپرده شد. این پلنگ در سال ۱۴۰۰ به یک بیماری فوق حاد تنفسی مبتلا و تلف شد.
پلنگ قائمشهر: پلنگی که بالای تابلوی بانک صادرات مشاهده شد و آنقدر در استرس جمعیت انسانی قرار گرفت که رفتارهای تدافعی از خود نشان داد در نهایت پس از ۶ ساعت معطلی برای رسیدن دارت بیهوشی، در اثر حراحات وارده ناشی از تیر ماموران نیروی انتظامی و دارت بیهوشی در سمسکنده تلف شد.
پلنگ تندوره: ماده پلنگ تندوره بدون تشخیص دقیق علت عارضهای که بینایی و بویایی جانور را از بین برده بود و پس از بهبود علائم بالینی، در سال ۱۳۹۸ در پارک ملی تندوره رهاسازی شد.
پلنگ ایلامی: پلنگ نری که در بررسیهای اولیه مشخص شد استخوانهای بازوی هر دو دست دارای شکستگیهای متعدد است. پس از درمانهای اولیه برای انجام عمل جراحی مجدداً به بیمارستان دامپزشکی تهران انتقال یافت و پیش از انجام بیهوشی و هرگونه اقدام درمانی، به دنبال ایست قلبی و تنفسی تلف شد.