به گزارش مجله خبری نگار،تعداد زیادی فیلم انیمه فوق العاده با داستانهای کاملاً اورجینال وجود دارد که تماشای آنها برای طرفداران انیمه ضروری است. بیشتر اوقات، برترین فیلمهای انیمه در میان طرفداران عموماً فیلمهای اقتباسی هستند. با این حال، این بدان معنا نیست که این رسانه کاملاً خالی از داستانهای اورجینال است. مجموعه بزرگی از فیلمهای انیمه وجود دارد که در مفهوم و اجرا کاملاً اورجینال هستند. در واقع، برخی از کارگردانان به جای روی آوردن به مانگا یا کتابهای از قبل موجود، با خلق آثار کاملاً بدیع نامی برای خود دست و پا کردهاند. در این مطلب شما را با ۱۰ مورد از جذابترین فیلمهای انیمه با داستانهای فوق العاده اورجینال آشنا خواهیم کرد.
۱۰- Mirai
۹- Weathering with You
۸- Castle in the Sky
۷- Princess Mononoke
۶- Suzume
۵- ۵ Centimeters Per Second
۴- The Boy and the Heron
۳- Wolf Children
۲- Spirited Away
۱- Your Name
در حال حاضر تنها فیلم انیمیشنی است که توسط استودیو جیبلی ساخته نشده، اما نامزد دریافت جایزه اسکار شده است، Mirai فیلمی است که به دلیل داستانش در مورد رقابت خواهر و برادری مورد توجه منتقدان و تماشاگران قرار گرفت. این فیلم انیمه داستان پسری به نام کان را دنبال میکند که خانواده اش دارای دختری به نام میرای میشوند. او بلافاصله نسبت به توجهی که این دختر نورسیده دریافت میکند حسادت میکند. با این حال، وقتی او به باغی نزدیک خانه اش فرار میکند، متوجه میشود که میتواند در زمان سفر کند. این اتفاق کان را به ماجراجوییهایی در گذشته و آینده سوق میدهد در حالی که به آرامی شروع به برقراری ارتباط با یک دختر دبیرستانی مرموز میکند.
میرای فیلمی است که برای داستانش مقدمه چینیهای آشنای زیادی دارد. ایده حسادت در خانواده بین خواهر و برادر چیز جدیدی نیست. با این حال، نحوه روایت این ایده است که آن را بسیار منحصربهفرد میکند. عنصر سفر در زمان، یک خط داستانی فانتزی هیجان انگیز را ایجاد میکند که داستان سفر ماجراجویانه کان را به روایتی تبدیل میکند که نمیتوان به راحتی از دست داد. علاوه بر این، وقتی حقیقت پشت دختر مرموز شروع به آشکار شدن میکند، منجر به یک نقطه اوج احساسی میشود که همه روایت فیلم را مشخص و کامل میکند.
این دومین فیلم در سه گانه فاجعه ماکوتو شینکای، به اندازه فیلم قبلی او، نام تو، مورد استقبال قرار نگرفت. با این حال، این باعث نمیشود که داستانی فوق العاده نباشد. این فیلم انیمه داستان پسری به نام هوداکا را دنبال میکند که با هینا، دختری که قدرت کنترل آب و هوا را دارد، دوست میشود. این دو سرویسی را آغاز میکنند که به مردم ژاپن آب و هوایی را میدهد که همیشه میخواستند. با این حال، همانطور که هینا به اعمال قدرت خود ادامه میدهد، متوجه میشود که چیزی او را از دوستان و خانواده اش دور میکند.
فرزند آب و هوا فیلمی است که باید دید تا باورش کرد. انیمیشن زیبایی که برای جان بخشیدن به این تغییرات آب و هوایی استفاده میشود، به خصوص در طول سکانسهای فاجعهای فیلم، کاملاً باورنکردنی است. علاوه بر این، این مفهوم که دو کودک عامل فاجعه هستند، ایدهای است که به خوبی مدیریت شده است، و به جای فرو رفتن عمیقتر در عنصر انسانی، یک پیچش منحصربهفرد در ژانری ایجاد میکند که مملو از فیلمهایی است که بر وسعت فاجعه هایشان تکیه دارند.
این فیلم استودیو جیبلی که اغلب نادیده گرفته میشود، تجربهای است که طرفداران انیمه باید در اسرع وقت آن را داشته باشند. قلعهای در آسمان به عنوان دومین فیلم میازاکی در فیلموگرافی چشمگیرش، و اولین فیلمی که پس از تأسیس استودیو جیبلی به طور رسمی ساخته شد، داستان پسری را دنبال میکند که دختری را که از آسمان به سمت زمین در حال سقوط است میگیرد. آن دو به سرعت متوجه میشوند که این دختر توسط یک عنصر مرموز در گردنبندش نجات یافته است، عنصری به او اجازه میدهد تا به راحتی به سمت مکانی امن برود. بدین ترتیب یک ماجراجویی حماسی با حضور دزدان دریایی، معدنچیان و رباتها آغاز میشود، در حالی که این دو به دنبال قلعهای مرموز در آسمان هستند تا حقیقت پشت گردنبند دختر و گذشته مرموز او را کشف کنند.
چیزی که قلعهای در آسمان را چنین سرگرم کننده میکند این است که چقدر یادآور داستانهای ماجراجویی کلاسیک است که در همان زمان منتشر میشدند. هیجانات و سرگرمیهای بی وقفهای در داستان وجود دارد، در حالی که شخصیتهای اصلی درگیر تعقیب و گریزهایی برای یافتن قلعهای در آسمان قبل از هر کس دیگری هستند. با این حال، پیامهای پشت فیلم لایه خوبی از عمق را به داستان اضافه میکند. مضامین محیطزیستگرایی و طمع انسان، ابعاد جذابی در یک داستان ماجراجویی معمولی را نشان میدهد که بهتر از اکثر فیلمهای محیط زیستی منتشر شده در آن زمان است. در بیشتر دقایق روایت، قلعهای در آسمان فیلمی است که اجازه میدهد ماجراجویی خودش حرف بزند، اما تصاویر و شخصیتها، داستان را گسترش میدهند تا چیزهای بیشتری را بیان کنند.
در حالی که قلعهای در آسمان فیلمی است که اشتیاق میازاکی به محیط زیست و حفاظت از آن را نشان میدهد، شاهزاده مونونوکه این پیام را کامل کرد. این داستان افسانهای مدرن در مورد آشیتاکا است، مردی که توسط یک شیطان نفرین شده و به دنبال درمانی برای بیماری خود میگردد. در طول سفرهایش، او از افسانه شاهزاده مونونوکه، دختری انسانی که از جنگل در برابر مزاحمان محافظت میکند، مطلع میشود. آشیتاکا عمیقتر در این افسانه فرو میرود تا حقیقت را کشف کند، اما نمیداند که تحقیقات او میتواند به دریچهای برای ورود آهنگران منجر شود تا به سمت جنگل حرکت کرده و منابع آن را کشف کنند.
بهترین جنبه شاهزاده مونونوکه کاوش آن در تضاد بین محیط زیست گرایی و صنعتی شدن است. میازاکی مردی است که نسبت به رشد سریع ماشینآلاتی که منابع طبیعی را تحلیل میبرند، نگرانی نشان میدهد، بنابراین فیلم او پیامدهای مخرب این اقدامات را به نمایش میگذارد. به علاوه، با آمیختن این مفاهیم با فولکلور، خود جنگل را به تصویر میکشد تا صدمهای را که صنعتیسازی برای محیطزیست در پی دارد، به گونهای نشان دهد که مردم بتوانند تجسمش کنند. شاهزاده مونونوکه در بهترین حالت خود یک داستان سرایی زیست محیطی و به راحتی یکی از بهترین انیمههای میازاکی است.
آخرین فیلم در سه گانه فاجعه ماکوتو شینکای با سروصدای کامل منتشر شد، زیرا سوزومه تماشاگران را شگفت زده کرد. این فیلم انیمه داستان دختری به نام سوزومه را دنبال میکند که راز جالبی را کشف میکند: بزرگترین بلایای طبیعی دنیا توسط کرمهای غولپیکری از دنیایی دیگر ایجاد میشوند که موفق میشوند از دروازهها عبور کنند. هنگامی که او به طور تصادفی یک موجود گربه مانند را که از درهای ورود به جهان دیگر محافظت میکرد آزاد میکند، متوجه میشود که باید با سوتا همکاری کند، یک “متخصص بستن” که بعد از تبدیل شدن به یک صندلی، برای نجات ژاپن از فاجعه تلاش میکند.
این انیمه فانتزی روایت عجیبی دارد، اما نحوه اجرای داستان، تماشای آن را لذتبخش میکند. زمانی که سوزومه به سراسر کشور سفر میکند تا آشفتگیهایی را که ایجاد کرده است، از بین ببرد، داستان سرشار از احساسات و اکشن است. با این حال، چیزی که واقعاً باعث درخشش این انیمه میشود، انیمیشن فوق العادهای است که در سراسر آن استفاده شده است. سکانسهای فاجعه فوقالعاده روان هستند و برخی از بهترین نماهایی را که میتوان در یک فیلم انیمه دید، ایجاد میکند. علاوه بر این، رنگهای متفاوت به هر نما عمق لازم را میبخشد تا نشان دهد این بلایا چقدر جدی هستند، که باعث میشود فیلم به یک پیروزی برای طرفداران انیمیشن تبدیل شود.
این فیلم از روزهای اولیه انیمه سازی ماکوتو شینکای، در حالی که حتی یک ساعت هم طول ندارد، به عنوان یک روایت قدرتمند، به خوبی از پس امتحان زمان برآمده است. این انیمه پسر و دختری را نشان میدهد که سالها با هم دوست هستند، فقط یک تابستان از هم جدا میشوند. مابقی داستان نشان میدهد که هر شخصیت چگونه در طول زندگی خود به تغییر واکنش نشان میدهد، روایتی که در سه فصل اتفاق میافتد. در حالی که هر داستان میتواند به تنهایییک داستان منسجم باشد، موضوع اصلی آنها کمک میکند تا این سه به عنوان یک روایت منسجم در کنار هم قرار گیرند.
بهترین چیز در مورد روایت این فیلم این است که چگونه پیام خود را با گره زدن هر داستان به یکدیگر منتقل میکند. ۵ سانتیمتر در ثانیه فیلمی است که به شکلی عمیق به فراموش کردن گذشته و به پیش رفتن با مسیر زندگی میپردازد در حالی که دوستان جدید میآیند و میروند. این دو شخصیت مسیرهای متفاوتی را در پیش میگیرند، در حالی که یکی گذشته را فراموش میکند و دیگری در مورد آنچه میتوانست رخ دهد بیشتر فکر میکند. همه اینها به یک نتیجه گیری احساسی منتهی میشود که با لحنی که فیلم در تمام مدت روایت خود شکل داده، هماهنگی دارد، موضوعی که آن را به یک شاهکار دست کم گرفته شده تبدیل میکند که برای طرفداران انیمیشن و درام نیز یک تماشای ضروری است.
در حالی که نامی مشترک با یک رمان ژاپنی نوشته سال ۱۹۳۷ دارد، جدیدترین فیلم میازاکی، پسر و مرغ ماهیخوار، دقیقاً یک اقتباس در نظر گرفته نمیشود، به خاطر تفاوتهای چشمگیری که با منبع اصلی دارد. در عوض، این انیمه داستان پسری به نام ماهیتو ماکی را دنبال میکند که مادرش را در سنین کودکی از دست داده است. وقتی پدرش دوباره ازدواج میکند، پدر و پسر به خانه این زن نقل مکان میکنند تا زندگی جدیدی را آغاز کنند. با این حال، ماهیتو با این تغییر مکان زندگی به خوبی کنار نمیآید، زیرا به نامادری جدید خود اعتماد ندارد. با این حال، هنگامی که این زن ناپدید میشود، ماهیتو برای یافتن او و بازگرداندن اوش خانه به ماجراجویی میپردازد.
این داستان شخصی میازاکی نگاهی جالب به ذهن او پس از سالها خلق داستانهای دوستداشتنی و به چالش کشیدن مسیر بعدی زندگی اش است. همه اینها با یک فیلم فوقالعاده متعادل شده است که تا حد زیادی خارقالعادهترین داستان او از زمان Spirited Away است. با جهانهای مختلف و شخصیتهایی با طراحیهای متفاوت، جای تعجب نیست که این فیلم به دومین انیمیشنی تبدیل شد که برنده بهترین فیلم انیمیشن در اسکار شده است. پسرک و مرغ ماهیخوار ممکن است برای بسیاری از طرفداران میازاکی رتبه اول را نداشته باشد، اما نمیتوان انکار کرد که دیدن این اثر خارق العاده برای هر کسی که کارهای این نابغه ژاپنی را تحسین میکند، ضروری است.
فرزندان گرگ یا بچه گرگها که اغلب به عنوان شاهکار بزرگ مامورو هوسادا شناخته میشود، داستانی است که شادیها و درماندگیهای پدر و مادر بودن را نشان میدهد. وقتی زنی به نام هانا با مردی که میتواند تبدیل به گرگ شود آشنا میشود و عاشق او میشود، با هم صاحب دو فرزند میشوند. با این حال، هنگامی که پدر میمیرد، هانا از کودکی تا نوجوانی، به تنهایی از فرزندانشان مراقبت میکند. همانطور که او با مشکلات پدر و مادر بودن دست و پنجه نرم میکند، به زودی با یک چالش حتی دشوارتر روبهرو میشود: ایدههای شکوفا شده فرزندانش و تغییراتی که آنها برای تبدیل شدن به آن چیزی که هستند از سر میگذرانند.
چیزی که Wolf Children بیشتر در آن موفق میشود این است که فرزندپروری تا چه حد میتواند غیرقابل پیش بینی باشد. برای والدین معمول است که یک زندگی کامل و بی نقص را برای فرزندان خود برنامه ریزی کنند تا بتوانند رشد آنها را برای موفق شدن ببینند. با این حال، دیدن اینکه فرزندانش که شروع به طرح این سوال میکنند که آیا میخواهند انسان بمانند یا گرگ شوند، جنبه دشوارتر والد بودن غیر از استرس را نشان میدهد. به هر حال، بچهها هم شخصیتهای متفاوت خود را دارند. والدین هیچ کاری نمیتوانند انجام دهند تا آنها را از یک مسیر دور کنند، اگر مسیری که آنها انتخاب میکنند چیزی است که فکر میکنند درست است. این پیامی است که هر پدر و مادری باید تجربه کرده، و فیلم انیمه Wolf Children را به یک تماشای ضروری تبدیل میکند.
این انیمه پیشگامانه از استودیو جیبلی اغلب به عنوان یکی از بهترین انیمههای این استودیو در نظر گرفته میشود و دلیل خوبی هم برای این اعتبار وجود دارد. شهر اشباح یک فانتزی احساسی در قلمرو روح است که برخی از بهترین روابط بین شخصیتها در تاریخ فیلمسازی را نشان میدهد. این انیمه داستان چیهیرو را دنبال میکند که بعد از نقل مکان به یک شهر جدید، با یک منطقه متروکه روبهرو میشوند. وقتی والدین او تبدیل به خوک میشوند، چیهیرو باید به تنهایی تلاش کند تا راهی برای بازگرداندن آنها به شکل انسانی شان پیدا کند. در طول راه، او با گروهی از شخصیتهای متفاوت روبهرو میشود که تجربه او را در قلمرو روح جذاب میکند.
این انیمه مفهومی نسبتا ساده دارد، اما ترکیبی از تصاویر زیبا با لحنی احساسی، آن را به تجربهای تبدیل میکند که نمیتوان از دست داد. استفاده از رنگها و طرحهای عجیب شخصیتها، بینندگان را به دنیایی کاملاً متفاوت منتقل میکند، با این حال آداب و رسوم آنها به راحتی قابل درک است و امکان ساخت جهانی غنی را فراهم میکند. علاوه بر این، مضامین فیلم چند لایه است که امکان تحلیل از دیدگاههای مختلف را فراهم میکند تا بیشترین بهره را از داستان فیلم برد. تا قبل از The Boy and the Heron، شهر اشباح تنها انیمهای بود که جایزه اسکار بهترین انیمیشن را در اختیار داشت و کاملاً شایسته این جایزه بود.
با نزدیک به یک دهه از انتشارش، نام تو همچنان مرکز گفتگوی بسیاری از طرفداران انیمه است، به خاطر تغییری که در دنیای فیلمهای انیمه آینده ایجاد کرد. داستان این فیلم انیمه در مورد میتسوها، دختری از یک شهر حاشیهای، و تاکی، پسری از توکیو است. یک روز، آنها متوجه میشوند که به طور تصادفی بدنشان را در زمانهای غیرمنتظرهای با هم عوض میکنند. این دو به سرعت توافق میکنند که باید با هم کار کنند تا بفهمند چه خبر است. با این حال، هنگامی که مبادله متوقف میشود، یکی از آنها تصمیم میگیرد تا بفهمد چه اتفاقی برای دیگری افتاده است.
احساساتی که از این داستان ساده ناشی میشود، یک شاهکار داستان سرایی است. وقتی بحث سناریو نویسی به میان میآید، هیچ چیز شبیه نام تو نیست، از این جهت که چگونه مخاطب را به دنیای شخصیت هایش میبرد و آنها را با شرایطشان مسحور میکند. تم تعویض بدن در طول روایت کاملاً دگرگون شده است که منجر به یک افشاگری باورنکردنی میشود که طرز فکر مردم را نسبت به این خطوط داستانی برای همیشه تغییر میدهد. شکی نیست که Your Name به عنوان یکی از بهترین فیلمهای انیمه با داستان اورجینال شناخته میشود و با توجه به اینکه امروزه هنوز مردم درباره آن صحبت میکنند، همیشه در رتبه و اعتبار بالایی قرار خواهد داشت.
منبع:روزیاتو