کد مطلب: ۶۷۱۰۳۱
۱۹ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۴:۵۵

«طوفان برادری» مرحله بعد از «طوفان الاقصی» حماس خواهد بود

در نگاه رهبر جدید حماس قدس شریف و فلسطین تنها با «برادری» آزاد می‌شود. در غیر این صورت «مقاومت» به تنهایی راه به جایی نخواهد برد.

به گزارش مجله خبری نگار، ظهر روز شنبه ۲۵ مارس ۲۰۱۷ جمع زیادی از رهبران و اعضای جنبش حماس در مسجد العمری، از قدیمی‌ترین مساجد نوار غزه گردهم آمدند تا بر پیکر «مازن فقها»، یکی از فرماندهان عزالدین قسام نماز بخواندند که شب گذشته مقابل خانه‌اش ترور شده بود.

فقها از اسرای آزادشده در سال ۲۰۱۱ بود که به دلیل نقش بسیار مهمش در تشکیل هسته‌های حماس در کرانه باختری تحت پیگرد اسرائیل بود. او پس از آزادی فعالیت‌هایش را این‌بار در نوار غزه شروع کرده بود.

نماز و دعا برای شهید پایان یافت و پیکر فقها تقریبا در سکوت خبری به خاک سپرده شد، حتی بیانیه حماس هم آنگونه که باید شدید اللحن نبود. در صف دوم مسجد، رهبران حماس نشسته بودند و در میان آنها مردی ۵۰ ساله لاغر با مو و محاسنی جوگندمی دیده می‌شد، او کسی جز «یحیی السنوار» نبود که یک ماه قبل به عنوان رهبر حماس در غزه انتخاب شده بود.

اسرائیل با این ترور یک پیام مهم برای السنوار داشت، این‌که اسرائیل او را تا عمق خانه‌اش دنبال می‌کند و جدیت و آمادگی وی برای مقابله با اسرائیل راه به جایی نمی‌برد.

وقتی می‌خواستند، فقها را ببرند، السنوار خم شد، سر دوست ۹ ساله و هم‌بندش در زندان را بوسید، چیزی در گوشش گفت، بعد بلند شد، اشک‌هایش را که بی‌اختیار می‌آمد، پاک کرد. 

این‌که السنوار در گوش فقها چه گفت، کسی نمی‌داند، اما آنچه می‌دانیم، این است که چند هفته بعد سه فلسطینی در غزه به اتهام همکاری با اسرائیل و اجرای ترور بازداشت شدند.

در همه این مدت السنوار علاقه‌ای به پاسخ مستقیم از خود نشان نداد، تا به هفتم اکتبر ۲۰۲۳ می‌رسیم. در آن روز بخشی از شخصیت واقعی او که سه زندان بزرگ در شکل گیری آن تأثیر بسزا داشتند، نمایان شد: زندان مخیم، سلول انفرادی و نوار غزه بزرگ‌ترین زندان دنیا.

این زندان‌ها تأثیر روحی، فرهنگی و سیاسی بسیاری بر السنوار داشتند و بی‌رحمی هریک از آنها مقاومت بیشتری او ایجاد کردند، شاید این بیانگر یکی از دلایل انتخاب السنوار به عنوان جانشین شهید اسماعیل هنیه باشد.

این مطلب تلاش دارد، سیری در اندیشه‌های السنوار داشته باشد و بگوید که چگونه تلاش دارد، قوانین بازی جدیدی را بر اسرائیل تحمیل کند و «برادری» نزد او چه جایگاهی دارد.

بازی با افعی‌ها

«غزه زیبا بود، جوانانی با آرزو‌های بسیار داشت. ۲۵ سال زندان بودم. بسیاری از دوستانم را از دست دادم. این دوست من است که همسرش را به خاطر نبود آنتی‌بیوتیک ساده از دست داد. این‌جا زندگی سخت. باید به فکر آتش‌بس باشیم و به کودکان‌مان زندگی ببخشیم.»

این بخشی از مصاحبه السنوار ملقب به ابوابراهیم با فرانچسکا بوری، خبرنگار روزنامه ایتالیایی لاریپابلیکا بود که جنجال زیادی در زمان خود به راه انداخت.

در این مصاحبه نه تنها خبری از مقاومت نبود، بلکه السنوار مدام از آتش‌بس و زندگی مسالمت‌آمیز می‌گفت و مهم‌تر از همه این‌که السنوار آن را نفی کرد. در آن زمان بسیاری در نوار غزه این مصاحبه را ناامید کننده خوانده بودند. او گفته بود، جنگ نمی‌خواهد، خواهان مذاکره است.

اسرائیل باور کرده بود، می‌تواند، سیستمی همچون تشکیلات خودگردان در کرانه باختری حالا در نوار غزه پیاده کند. به همین منظور اولین گام را برداشت و با درخواست السنوار برای اشتغال به کار ۱۸ هزار فلسطینی در سرزمین‌های اشغالی موافقت کرد. السنوار از آنها خواسته بود، نقشه‌های دقیقی از مناطق مختلف برای او بکشند و بیاورند.

برآورد‌های دستگاه‌های امنیتی اسرائیل این بود که السنوار خواهان قدرت است، لذا نظارت‌های خود را بر زندان بزرگ نوار غزه کاهش دادند و حتی نظامیان خود را از نوار غزه به شهرک‌های کرانه باختری منتقل کردند. تحلیلگران اسرائیلی هم ایران و سوریه را تهدید واقعی دیدند.

در مراسم سالگرد تأسیس حماس وقتی السنوار در سخنانی گفت: «با طوفانی ویرانگر می‌آییم» هیچ‌کس نه در نوار و نه اسرائیل حرف او را باور نکرد.

السنوار در زندان

وقتی اوریت اداتو مسئولیت سازمان زندان‌های اسرائیل را در سال ۲۰۰۰ برعهده گرفت، ۶۰۰ اسیر فلسطینی در زندان‌های اسرائیل بودند که السنوار یکی از آنها بود.

انتفاضه الاقصی که شروع شد و اسرای جدید از رهبران فلسطینی مانند مروان البرغوثی، احمد سعدات و عباس السید بازداشت شدند، السنوار دیگر چندان به چشم نمی‌آمد. این فرصتی بود تا السنوار خود را به برادران نزدیک کند. حالا اسرائیل می‌فهمد، مرتکب چه خطای بزرگی شده و مهم‌تر آن وقتی بیمار شده، چرا او را درمان کرده است. 

السنوار اولین‌بار در سال ۱۹۸۲ وقتی ۱۹ سال بیشتر نداشت، به خاطر رفتن به ملاقات زنان فلسطینی که اسرائیل سعی داشت، آنها را مسموم کند، بازداشت و به زندان افتاد. او در این مرحله با صلاح شحاده آشنا می‌شود، این آشنایی وی را سیستم‌های امنیتی آشنا می‌کند، چراکه شحاده در آن زمان مسئول دستگاه امنیتی اخوان المسلمین در نوار بود.

السنوار سال ۱۹۸۵ برای بار دوم به دلیل همکاری با جنبش اسلامی بازداشت می‌شود. این جنبش را شیخ احمد یاسین تأسیس کرده بود و السنوار توانسته بود، خیلی زود اعتماد شیخ را به دست آورد. او پس از آزادی از زندان همچنان رابطه خود را با شیخ حفظ کرده بود و مأمور به انجام برخی مأموریت‌ها بود.

السنوار سومین بار ژانویه ۱۹۸۸ یک ماه بعد از آغاز انتفاضه اول و تأسیس عملی حماس بازداشت شد. او در بازجویی‌ها یک کلام گفته بود که چیزی از من نخواهید شنید و مرگ را بر صحبت کردن ترجیح می‌دهد. 

در سال ۱۹۸۹ وقتی در اوج انتفاضه اسرائیل شیخ را به همراه صد‌ها عضو جنبش تازه تأسیس بازداشت می‌کند و برخی از بازداشت‌شدگان به نقش‌های السنوار اعتراف می‌کنند، اسرائیل می‌فهمد، او چه صید گران‌بهایی است.

آن‌چه همه درباره السنوار اتفاق نظر داشتند، مهارت وی در شکار جاسوس‌ها و مزدوران بود، اتفاقی که در زندان نیز افتاد و او به خاطر کشتن چهار مزدور فلسطینی همدست با زندانبانان اسرائیلی به ۴۲۶ سال زندان محکوم شد.

بعد از محکومیت او دست از شکار جاسوس‌ها و مزدوران برداشت، اما کار را تعطیل نکرد، بلکه شروع به مطالعه روی ذهنیت و افکار دشمن کرد و در یک کلام به اسرائیل شناسی روی آورد.

او در این مقطع زمانی فراگرفت که ظرف ۲۰ سال آینده اختلافات داخلی، اسرائیل را از پا خواهد انداخت و آن وقت است که باید به اسرائیل یورش آورد؛ این گفته‌ها را پزشک السنوار به خوبی به یاد می‌آورد که به او گفته بود.

السنوار در این مدت همواره تلاش داشت، به رهبران دیگر جنبش‌ها و گروه‌های فلسطینی به دور از دیدگاه‌های‌شان برای یکپارچه کردن تلاش‌های اسرا نزدیک شود.

این باعث شد، روابط خوبی با مروان برغوثی، دبیرکل جنبش فتح و عباس السید، فرمانده قسام در کرانه باختری برقرار کند. گزارش شاباک تأکید می‌کند که وی در زندان مورد اعتماد همه است.

قدرت مذاکره السنوار در قرارداد شالیت آشکار شد. وی با محمود الزهار، مسئول پرونده مذاکرات و خالد مشعل تماس گرفت، گفت که مذاکرات و قرارداد چگونه باید باشد.

اکتبر ۲۰۱۱ بود که السنوار به زادگاهش در خان یونس قهرمانانه برگشت و با قدم زدن در خیابان‌های آن گانتز را به مبارزه طلبید.

چندماه بعد السنوار به عنوان یکی از اعضای دفتر حماس انتخاب شد، این فرصتی بود تا اصلاحاتی را در جنبش ایجاد کند و این چیزی بود که رهبران حماس اعتقاد داشتند، جنبش به آن نیاز دارد. اصلاحاتی که حماس را قدرتمندتر کرد، اما فشار بر آن را نیز تشدید کرد.

تیر خلاص.

اما فشار‌ها نتوانست، السنوار را از عمل باز دارد. در این دوره جنبش با اخوان المسلمین قطع رابطه کرد و به رویکرد آشتی و توافق ملی با گروه‌های فلسطینی برمبنای تأسیس دولتی فلسطینی به پایتختی قدس و در مرز‌های ۶۷ را پیش گرفت و نشست‌هایی بین فتح و حماس برگزار شد.

شرکت‌کنندگان در این نشست‌ها بر دو چیز اتفاق‌نظر داشتند، شخصیت کاریزمای السنوار و تلاش او برای متحد کردن فلسطینی‌ها.

در سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱ السنوار رویکرد مبازره مسالمت‌آمیز و عدم ورود حماس به هرنوع درگیری را پیش گرفت که یاسر عرفات منادی آن بود. حماس در این مدت امتیازات بسیاری داد تا محاصره غزه لغو شود، در عین حال که السنوار به مبارزه هدفمند باور داشت و سعی می‌کرد، اشتباهات گذشته گروه‌های فلسطینی را این‌بار حماس مرتکب نشود. در عین حال که السنوار می‌دید، برخی با تحریک فلسطینی‌ها درصدد بودند، حماس را مقصر محاصره جلوه دهند و او نمی‌خواست چنین بهانه‌ای به دست آنها بدهد.

او در تمام این مدت درحال آماده‌سازی جنبش و بسترسازی برای اقدامی بزرگ بود. اما آنقدر باهوش بود که این اقدام را با دو شرط اساسی همراه کند:

اول: تقویت «برادری» بین گروه‌های فلسطینی که در اتحاد آنها نمود می‌یافت

دوم: همراهی مردمی؛ مردمی که حالا به آنها ثابت شده بود، اتهام‌زنی به حماس در محاصره غزه دروغی بیش نیست، چون این خوی و منش اسرائیل است

حالا دیگر السنوار شریط را آماده می‌دیدید تا حماس دوباره از خاک بلند شود.

در این مدت بزرگ‌ترین دغدغه خاطر السنوار در هم شکستن همه آن چیز‌هایی بود که بر غزه و فلسطینی‌های نوار غزه تحمیل کرده بود، به هر قیمت که شده!

او در این مدت بار‌ها تأکید کرده بود که غزه درحال انفجار است.

این موضوعی بود که باسم نعیم از رهبران حماس یک ماه پیش از طوفان الاقصی در مصاحبه با واشنگتن پست به آن اشاره کرد و نسبت به وقوع «زلزله‌ای» هشدار منطقه را به لرزه در خواهد آورد.

السنوار بسیار امیدوار است، «وعده آخر» در آزادسازی مسجد الاقصی و فلسطین به دست او محقق شود و این در دعا‌های او به خوبی مشهود است: «خدایا سرنوشت آنها را به دست ما رقم بزن و با ما آرزو‌های مردم‌مان را در بازگشت و آزادی محقق کن.»

برای تحقق این وعده السنوار روی رویکرد «برادری» تأکید دارد. به اعتقاد او بدون برادری یعنی، اتحاد گروه‌های فلسطینی و کنار گذاشتن اختلافات از یک سو و اتحاد با محور مقاومت از سوی دیگر، نمی‌توان به هدف رسید.

در این دیدگاه محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان و عبدالملک الحوثی، رهبر انصارالله یمن هر دو برادرند، برای او سوریه اسد بی‌معنی است، همان‌گونه که رهبر انقلاب را برادر و مرشد بزرگ خود می‌بیند.

حال باید دید، با انتصاب السنوار به جانشینی شهید اسماعیل هنیه حماس در آستانه چه تغییراتی قرار خواهد گرفت. آیا «برادری» السنوار وعده آخر او را محقق می‌کند.

مرور کارنامه السنوار نشان می‌دهد، هرجا بوده حضورش با تغییرات گسترده همراه بوده و عملیات طوفان الاقصی این گفته را ثابت کرده است. شاید نگرانی اسرائیل از انتصاب السنوار به عنوان جانشین شهید هنیه صرف نظر دیدگاه وی نسبت به مبارزه و مقاومت، رویکرد «برادری» وی باشد. 

این‌که درباره قاطعیت، اراده یا شجاعت السنوار چه‌ها گفته شده، مهم نیست، آنچه مهم است، اندیشه و دیدگاه‌های اوست و حماس با انتخاب او به عنوان رئیس دفتر سیاسی خود به همه آرا ثابت کرد، موافق دیدگاه‌های اوست و می‌خواهد، جنبش براساس این دیدگاه‌ها هدایت شود و در رأس این دیدگاه‌ها «برادری» است.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر