کد مطلب: ۶۶۷۶۵۷
۱۳ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۶:۲۱

حلواخوری صهیونیست‌ها در راه است؟ اسرائیلی‌ها! دنبال لانه موش نگردید، فرار کنید

حالا فصل حلواخوری صهیونیست‌ها پیش‌روست. محور مقاومت تصمیم گرفته با سرعتی بالاتر از عملیات وعده صادق ۱- که در شامگاه ۲۵ و بامداد ۲۶ فروردین‌ماه به اجرا درآمد- پاسخی عظیم‌تر به رژیم بدهد.

به گزارش مجله خبری نگار/فرهیختگان-سیدمهدی طالبی: صهیونیست‌ها پس از شهادت اسماعیل هنیه، برجسته‌ترین رهبر فلسطینی در حرارت خوشحالی در شهرک‌های خود شیرینی پخش کردند بدون آنکه متوجه شوند باید چند روز بعد حلوا بپزند. حالا فصل حلواخوری صهیونیست‌ها پیش‌روست. محور مقاومت تصمیم گرفته با سرعتی بالاتر از عملیات وعده صادق ۱- که در شامگاه ۲۵ و بامداد ۲۶ فروردین‌ماه به اجرا درآمد- پاسخی عظیم‌تر به رژیم بدهد.

اهداف اساسی پاسخ

محور مقاومت در پاسخ سنگین خود که چند روز به طول خواهد انجامید، اهداف مهمی دارد. این اهداف با توجه به مخمصه‌ای که رژیم را وادار به ترور‌های هوشمند کرده است، انتخاب شده‌اند. رژیم‌صهیونیستی به دلیل وقوع بحران مهمات و تسلیحات، برای پوشش ضعف‌ها و به زعم خود نشان دادن چنگ و دندان، تصمیم به ترور‌های هوشمند گرفت. در ذهن مقامات رژیم، احتمال داشت دشمنان با درک ابعاد تجهیزات نابود‌شده و مهمات مصرفی در طول ۱۰ ماه نبرد به فکر استفاده از این فضا علیه تل‌آویو بیفتند. از این رو آنان با ترور فرماندهان و دست زدن به جنایت تلاش کردند به طرف مقابل تاکید کنند استفاده از فرصت ضعف نظامی‌شان چه تبعاتی دارد. هرچه که بود، نقشه صهیونیست‌ها درست از آب درنیامده است. اقدام صهیونیست‌ها تنها مجوز مشروع بهره‌برداری از ضعف‌های رژیم را در اختیار محور مقاومت قرار داد، بدون آنکه این محور را از بیم ترور‌ها و جنایت‌های بیشتر باز دارد. 

بر همین اساس هدف محور مقاومت به‌طور ویژه‌ای وارد آوردن فشار بیشتر بر پاشنه‌آشیل صهیونیست‌ها در بحران مهمات-سلاح است. هدف‌های احتمالی به شرح ذیلند. 

۱- زنجیره تولیدات نظامی

در این حوزه مراکز، تاسیسات و کارخانه‌های طراحی، توسعه، آزمایش و تولید سلاح و مهمات هدف قرار می‌گیرند. در این صورت رژیم نه‌تن‌ها توانایی خود برای دفاع از سرزمین‌های اشغالی را از دست می‌دهد، بلکه ابزار کارآمد خود برای اقدامات و نفوذ فراسرزمینی که در قالب قرارداد‌های فروش سلاح صورت می‌گیرد را نیز از دست می‌دهد. 

۲- ذخایر سلاح

محل‌های انبار و ذخیره مهمات از هرنوع به همراه کلیه تدارکات نظامی از جمله منابع سوخت اضطراری نظامی از اهداف اصلی هستند. با این ضربات صهیونیست‌ها حتی در صورت ارسال فوری مهمات توسط متحدان‌شان قادر به انبار آنها نیستند؛ چه اینکه در این وضعیت انباشت غیرایمن مهمات ارسالی، خود به بلای جان تل‌آویو تبدیل می‌شود. 

۳- چشم‌های نظارتی

پایگاه‌های اطلاعاتی-امنیتی رژیم در نقاط حساس که شامل تجهیزات گران‌قیمت جاسوسی و کنترلی هستند از بین می‌روند. این مساله باعث دشواری رژیم در استفاده از تسلیحات باقی‌مانده در دستانش می‌شود. 

نقاط ثقل ضربه 

نیروی زمینی رژیم در ابعاد سه‌گانه سلاح، مهمات و نفرات آسیب‌دیده است. ۱۲۰۰ تانک خارج‌شده از وضعیت عملیاتی، مهمات اندک و هزاران نفر تلفات، نفسی برای نیروی زمینی باقی نگذاشته است. نیروی دریایی رژیم نیز تقریبا از معادلات خارج است. در این میان تنها نیروی هوایی جان در بدن دارد. نیروی هوایی در بعد مهمات آسیب دیده، اما در ابعاد سلاح و نفرات سالم مانده است. برای کشیدن نیش نیروی هوایی، آسیب به استعداد تسلیحاتی و انسانی مدنظر است. 

در وعده صادق زمان چند‌ساعته حملات باعث شد جنگنده‌ها بتوانند با پرواز در آسمان از مهلکه بگریزند، اما قرار است در حملات آتی، موج تهاجمات چند‌روزه باشد که امکان در آسمان ماندن را از جنگنده‌ها می‌گیرد. جنگنده‌های رژیم یا در فرودگاه‌ها فرود آمده و هدف قرار می‌گیرند یا مجبور می‌شوند به‌طور موقت از فلسطین اشغالی خارج شوند. بااین وجود، نیروی زمینی هم شامل ضربه‌ها خواهد شد. در نیروی زمینی جنایت‌کارترین یگان‌ها، نیرو‌های نخبه هستند. آنها بار اصلی جنگ غزه را بر دوش کشیده و امید تل‌آویو برای ادامه نبرد هستند. 
تعداد یگان‌های نخبه رژیم چندان زیاد نیست و در مقر‌های محدودی مستقرند. ضربه به این نیرو‌ها که زخم‌خورده جنگ غزه هستند، کار تل‌آویو برای بازیابی توانش را چند سال دیگر به تعویق می‌اندازد.

مختصات و ویژگی‌های حمله

حملات آتی محور مقاومت ویژگی‌های خاصی دارد؛ به‌گونه‌ای که شاید از نظر ابعاد چند برابر وعده صادق-۱ باشد. 

۱- جغرافیای پرتاب و عملیات 

جغرافیای پرتاب سلاح‌ها و عملیات شامل فلسطین اشغالی به شمول نوار غزه، کرانه باختری و سرزمین‌های ۱۹۴۸، لبنان، سوریه، عراق، یمن و ایران خواهد شد. بر این اساس سرزمین‌هایی به وسعت ۲ میلیون کیلومتر مربع مبدا حملات به منافع رژیم خواهد بود. آنچه مشخص است، رژیم و متحدانش نه برای رهگیری پرتابه‌ها، بلکه تنها برای مشخص کردن منشا حملات ۲ میلیون کیلومتر مربع را تحت نظر داشته باشند. 

۲- جغرافیای اصابت 

با توجه به عملیات‌های رژیم از بیروت تا تهران و از پاراچنار در پاکستان تا یمن و سودان، وسعت جغرافیایی پاسخ محور مقاومت محدود به فلسطین اشغالی نخواهد شد. بر این اساس منابع صهیونیست‌ها در جغرافیای گسترده‌ای زیر ضربه می‌رود. 

۳- محتویات انتقام 

رژیم در مدت اخیر جنایت‌های گسترده‌ای مرتکب شد که شامل قتل‌عام غیرنظامیان در پاراچنار پاکستان و ضاحیه بیروت و همچنین ترور رهبران در لبنان، ایران و سودان می‌شود. رژیم‌صهیونیستی باید بداند انتقام از عملیات پهپادی علیه سران این دولت نیز در دستورکار قرار دارد و بخشی از برنامه است. با توجه به هدف‌گیری سودان توسط رژیم در روز‌های گذشته و سابقه حمله هوایی آمریکا به این کشور، سودان باید از برخی قابلیت‌های حملات دوربرد برخوردار شود. محور مقاومت متحدان خود را فراموش نکرده و خونخواه آنان است. 

۴- تسلیحات

به لحاظ سلاح، طیف وسیعی از تسلیحات از تفنگ‌های انفرادی و راکت‌های ضد‌زره گرفته تا موشک‌های بالستیک به کار گرفته می‌شوند. حملات همه‌جانبه و از هرسو و در زوایای مختلف خواهد بود. 

۵- حجم

حجم عملیات پیش رو نسبت به عملیات وعده صادق-۱ از دو سو گسترش یافته است. از یک سو هدف عملیات رسیدن سطح تهاجم به میزانی است که خارج از توان پدافندی غرب و رژیم در منطقه باشد. این مساله مستلزم به‌کارگیری حجم بالایی از تسلیحات است. از سوی دیگر در عملیات باید اهداف متعددی نابود شوند که این مساله خود باعث افزایش بیشتر حجم سلاح‌های به کاررفته می‌شود. 

۶- زمان

باتوجه به اهداف، جغرافیای وسیع تهاجمات و تسلیحات به کار رفته، زمان بسیار بیشتری نسبت به عملیات وعده صادق-۱ نیاز است. این عملیات ۶ تا ۷ ساعت طول کشید، اما وعده صادق-۲ چند‌روزه خواهد بود. 

در وعده صادق-۱ تنها صرف اصابت پرتاب‌ها کفایت می‌کرد، اما در وعده صادق-۲ قرار است برخی اهداف به‌طور موثری نابود شوند. بر این اساس وعده صادق-۲ دارای چند مرحله است که هریک از آنها می‌تواند معادل یک وعده صادق-۱ باشد. به‌عنوان مثال در اولین مراحل وعده صادق-۲ باید پدافند هوایی رژیم اشباع شده و از دور خارج شود. در مراحل بعدی نیز مراکز متعددی باید تخریب شده و تلفات قابل توجهی در تقاص خون‌های ریخته‌شده غیرنظامیان در پاراچنار و بیروت گرفته شود. 

۷- دستورکار ویژه

سرکوب پدافند هوایی غرب در منطقه در دستور‌کار است. این مساله شامل پدافند زمین‌پایه، دریاپایه و هواپایه می‌شود. بر این اساس هرکدام از پایگاه‌ها، شناور‌ها و جنگنده‌هایی که تلاش داشته باشند پرتابه‌های محور مقاومت را رهگیری کنند، مورد حمله واقع می‌شوند. این مساله لزوما با مسئولیت‌پذیری همراه نخواهد بود. برخی از تسلیحات مبتنی‌بر هوش مصنوعی بوده و به‌طور مستقل تصمیم خواهند گرفت به نقاط اختلال حمله کنند. همچنین احتمال دارد بهانه اصابت موشک به برخی پایگاه‌ها، نقص فنی در آنها اعلام شود. راه عاقلانه عدم اختلال در پرواز پرتابه‌هاست. 

۸- تعیین‌تکلیف انحصار کنترل دریا‌های مجاور

در درگیری پیش‌رو انحصار دریایی غرب بر منطقه به چالش کشیده خواهد شد. دریا‌ها شامل شرق مدیترانه، دریای سرخ، خلیج عدن، شرق آفریقا و اقیانوس هند است. برد سلاح‌های محور مقاومت در این پهنه به همگان اثبات خواهد کرد دیگر انحصار کنترل دریای منطقه در دستان پیشینیان نیست.

۹- قیمت 

در حملات پیش‌رو به هرقیمتی توان تهاجمی رژیم از بین می‌رود. خط قرمز باقی مانده موجودیت رژیم است که اگر خطای مجدد سربزند، آن نیز از بین می‌رود. خط قرمزی که رژیم از آن عبور کرد، توان تهاجمی‌اش بود. 

۱۰- تحول‌زایی

پس از پایان عملیات خونخواهی محور مقاومت به‌طور کلی حملات در چهارچوب غزه نیز با تحول کمی- کیفی مواجه می‌شود. از این رو در فردای عملیات خونخواهی، عملیات‌هایی که برای پایان جنگ غزه صورت می‌گیرند، به‌شدت افزایش خواهند یافت. یمن با حمله به تل‌آویو به‌وسیله پهپاد یافا مسیر تشدید بر مبنای غزه را آغاز کرده بود و این راه با ارتقای مجددی از سرگرفته می‌شود.

آمادگی محور

محور مقاومت برای زنجیره زد و خورد‌ها آماده است. بالاتر از آن محور برای ورود به جنگ بزرگ و فراگیر آماده شده است. بر این اساس اعضای محور با اعتمادبه‌نفس و بدون رعایت خطوط قرمز پیشین دست به حمله می‌زنند. این مساله به معنای آمادگی و تمهید محور مقاومت برای کشیدن جنگ به سناریو‌های آخرالزمانی توسط محور مقابل است. درصورت ورود زد و خورد‌ها به سناریو‌های سنگین‌تر، جنگ همه هست و نیست دشمن را بر باد می‌دهد. 

مجوز ترور در هرجا

ترور برجسته‌ترین رهبر فلسطین در خاک یک کشور دیگر به فلسطینی‌ها اجازه می‌دهد برای دفاع از حیثیت و شرف خود، کشور‌ها و افراد دخیل در این ترور را مجازات کنند. احتمال دارد در آینده‌ای نزدیک گروه‌های فلسطینی دست به ترور مقامات صهیونیست در کشور‌های دیگر بزنند. این احتمال بسیار قوی بوده و با شکسته شدن خطوط قرمز در دسترس قرار گرفته است. دامنه و تعداد این ترور‌ها قابل توسعه هستند. 

ترور نتانیاهو؛ منافع و زیان‌ها

احتمال ترور نتانیاهو چندان بالا نیست. در تل‌آویو بدون نتانیاهو تصمیماتی تا این میزان احمقانه اتخاذ نمی‌شوند. برای آشکار شدن این موضوع باید چند سوال پرسید. آیا فردی غیر از نتانیاهو می‌توانست ۱۲۰۰ تانک رژیم در نوار غزه را از چرخه عملیاتی خارج کند؟ اگر کسی غیر از نتانیاهو بر سر کار بود بالاخره در جایی انصراف می‌داد. نتانیاهو یک تهدید قابل توجه، اما همزمان یک فرصت غیرقابل تکرار است. او بود که فرصت تضعیف ارتش رژیم، تخریب اقتصاد، آواره کردن صهیونیست‌ها و حمله مستقیم به فلسطین اشغالی را در اختیار محور مقاومت قرار دارد. نتانیاهو به‌دلیل غرور و قدرت‌طلبی به جنگ ادامه می‌دهد و رژیم را با سرعت بالایی به فروپاشی نزدیک می‌کند. بدون او تل‌آویو خیلی زودتر به آتش‌بس تن می‌داد. نتانیاهو با نخست‌وزیری طولانی‌مدتش و تغییر ویژگی‌های سیاسی رژیم، این موجودیت را در خود خلاصه و به شیشه عمر تل‌آویو تبدیل شده است. او شیشه عمری آماده است تا در زمان مناسب بشکند. او بود که پایه‌های اخلاقی در سیاست‌خارجی رژیم را شکسته و در داخل بذر انشقاق و بی‌اعتمادی را کاشت. اگر نتانیاهو ترور شود یک دستاورد است، اما اگر برود با خود دستاورد‌های زیادی را می‌برد. 

تناقض ناکارآمد

حوزه اطلاعاتی- امنیتی، مزیت رژیم است و به همین دلیل صهیونیست‌ها با ناکامی در میدان نظامی آن را به دستورکار اصلی تبدیل کرده‌اند. جالب آنکه تل‌آویو قصد دارد محور مقاومت را با تهدید به جنگ گسترده از آن برای کسب آزادی عمل در حوزه اطلاعاتی- امنیتی استفاده کند. در معنایی دقیق‌تر رژیم در میدان نظامی شکست خورده است و برای جبران آن به مزیت خود در حوزه اطلاعاتی- امنیتی کوچ کرده است. با این حال تلاش دارد برای جلوگیری از روبه رو شدن با تبعاتش اقداماتش در حوزه اطلاعاتی- امنیتی مانند ترور رهبران مقاومت به توان نظامی خود اتکا کرده و محور مقاومت را از میدان جنگ نظامی بترساند؛ نقطه حماقت سران رژیم دقیقا اینجاست. اگر مقامات رژیم گوشه‌چشمی به قابلیت‌های نامتعارف خود دارند نیز بهتر است نگاهی به نقشه خود و توانمندی‌های نامتعارف طرف مقابل بیندازند. 

خانه‌نشینی کاتص

یسرائیل کاتص، وزیر خارجه رژیم است، اما امروزه بیشتر شبیه به پیرمردی خانه‌نشین شده است. او به‌جای سفر، تنها وزیرخارجه‌ای است که توئیت می‌کند و شاید به آمریکا نیز سفری داشته باشد تا در اطراف نشست‌هایی مانند ناتو، التماس کند. تحرکات او پس از حمله ایران آزمونی برای اثبات این خواهد بود که کاتص وزیر خارجه است یا وزیری در داخل.

نکات

۱- رژیم در ترور هنیه، همانند بسیاری از حوزه‌ها به‌تن‌هایی دست به اقدام نزده است. این رژیم به‌دلیل ابعاد کم و مشکلات بسیار بدون حمایت قادر به حیات نیست، چه رسد به آنکه قادر به اقدامات بزرگ باشد. توسعه فناوری، سلاح و ساخت سلاح هسته‌ای و ساختار‌های اطلاعاتی عظیم همه با کمک حامیان غربی صورت گرفته است. مشکلات رژیم به‌اندازه‌ای زیاد است که با وجود در اختیار داشتن سیستم اطلاعاتی قوی که در آن یهودیان مهارتی تاریخی دارند، همچنان برای عملیات‌ها از کمک متحدان بهره می‌گیرد. صهیونیست‌ها نه‌تن‌ها قادر به اجرای مستقل عملیات ترور هنیه نبوده‌اند، بلکه در زمینه دفع پیامد‌های زیانبار ترور نیز بر توانمندی متحدان‌شان حساب بازکرده‌اند.

۲- ایران در شهادت رئیس‌جمهور سابق و تحلیف رئیس‌جمهور فعلی شاهد ترافیک دیپلماتیک بود. ترور هنیه یک روز پس از تحلیف رئیس‌جمهور ایران انفجار خشم غرب و حسادت رژیم منزوی نسبت به این ترافیک دیپلماتیک فشرده در زمانی کوتاه را نشان داد. این ترور همچنین از جهاتی ضربه غرب و رژیم، حیثیت ایران در رخداد‌های بین‌المللی را هدف گرفت. این مساله خود زاویه‌ای مستقل نسبت به نقض حاکمیت و تمامیت ارضی ایران و همچنین ترور متحدان تهران است.

۳- رژیم نقطه اتکای مهمی برای غرب است و با از بین رفتنش، دیگر دولتی برای حملات گسترده و منعطف در غرب آسیا وجود نخواهد داشت. دیگر متحدان غرب در منطقه قادر به جایگزینی با رژیم نیستند.

۴- غرب درصدد به آشوب کشیدن تمام مناطق رقیب در شرق اروپا، شرق آسیا و غرب آسیاست. محور مقاومت باید امکانات و زمینه‌ها را از بین ببرد.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر