به گزارش مجله خبری نگار، کافی است توی تل هندوانههای پشت وانت نیسان چشمی بچرخاند تا شیرینترین و آبدارترین آنها را گلچین کند. تشخیصاش خطا هم ندارد و وقتی قاچهای کوچک و بزرگ این هندوانه سرخ و خوشرنگ روی سقف اتاقک نیسان آبیرنگش دلبری میکند، رهگذران تشنه و گرمازده بسیاری را به پای بساط کاسبی او میکشاند، اما مشتریان ناصر، مثل او دکترای هندوانهشناسی ندارند و برای اینکه خاطرشان جمع باشد هندوانهای رسیده به خانه میبرند، آنقدر با ضربات کف دست و سرانگشتانشان هندوانههای بختبرگشته را مینوازند تا صدای «تاپ تاپ» آنها به گوششان برسد. ناصر این روش گلچین کردن هندوانهها را به مشتریانش آموخته و عشقش این است که هر روز پای بساط هندوانهفروشی او تعدادی از مردم این شهر قلقها و فوت و فنهای انتخاب هندوانه رسیده را میآموزند. ناصر شبهای بسیاری را داخل اتاقک نیسانش به صبح رسانده تا طعم دسترنج کشاورزان خراسانی را به پایتختنشینان بچشاند.
پیش از آنکه لهجه غلیظ ناصر مشهدیبودنش را آشکار کند، کد ۱۲ پلاک نیسان آبیرنگش نشان میدهد برای کاسبی در پایتخت راه درازی را طی کرده است. دیروز قبل از سحر کارگران برداشت و بار زدن محصول هندوانه جالیز اجارهای پدرش را شروع کردهاند و او ظهر با ۲ تن بار هندوانه گرد راهراه یا به قول خودش «هندوانه چیتی» به سمت تهران راه افتاده است. از سپیده صبح هم که رسیده تا الان توی اتاقک نیسانش خوابیده و به قول خودش تا نیمروز، هم قوز هیکل مچاله او باز و آثار ماشینخوابیاش از بین میرود و هم سروکله مشتریانش پیدا میشود.
تیزی آفتاب هنوز از پیادهرو به سمت خیابان شهید محمدی راهش را کج نکرده و او درحالیکه لقمه نان بربری و پنیر دمچاشتش را با اشتها توی دهانش میچرخاند، مشغول انتخاب هندوانههایی است که رنگ و رخی مشتریپسند دارند. دست پهن و بزرگش لابهلای هندوانهها چندان حیران نمیماند و نخستین هندوانه پوستکاغذی نسبتا بزرگی را که کنار دستش میبیند، به تیزی چاقوی دستهزردش به ۲ نیم میکند. رنگش سرخ سرخ است. نیمی از آن را روی تل هندوانههای دربسته میگذارد و لبههای نیمه دیگرش را دالبری برش میدهد تا روی سقف نیسان آبیرنگش خوب برای مشتریانش دلبری کند.
هنوز زائدههای برشهای دالبر را لای لقمه بزرگ نان و پنیرش نچیده که نخستین مشتریاش از راه میرسد و هندوانه کوچکی انتخاب میکند که بردنش آسان باشد، اما ناصر هندوانه دیگری را به طرف مشتری سنوسالدارش میگیرد و میگوید: «مادر این ۲ تا اندازه هم هستند، ولی این را ببر. هر چه هندوانه توپرتر باشد شیرینتر است.» ناصر به رسم عمدهفروشان میدانهای میوهوترهبار هندوانههایی را که وزن آنها زیر ۴ کیلوگرم است ارزانتر از هندوانههایی میفروشد که وزن آنها بیشتر از ۴ کیلوگرم است. او میگوید: «هندوانههای کموزن نارس و بیمزه هستند و قیمت هر کیلو هندوانه کموزن ۳ هزار تومان از هندوانههای سنگینوزن کمتر است.» ناصر روی مقوای بزرگی که وسط هندوانهها چپانده، نوشته است «به شرط چاقو، یک کیلو ۱۴ هزار تومان». مرد جوانی که از کسبه خیابان است، مقوا را نشان میدهد و میگوید: «برایم یک هندوانه شیرین کنار بگذار. نمیخواهم آن را ببری. خانم من تا ۱۰ بار هندوانه را نشوید آن را قاچ نمیکند.»
انگار دلش رضایت نمیدهد وظیفه انتخاب هندوانه را تمام و کمال به کاسب جوان بسپارد و چند هندوانه خوش بروروی بزرگ را با ضربههای جانداری مینوازد. ناصر یکی از آنها را که ظاهرش عیب و ایراد و فرورفتگی و برجستگی ندارد، به طرف او میگیرد. با بند انگشتش تند و کوتاه روی پوسته نازکش ضربه میزند و میگوید: «ببین، وقتی صدایش توپر است یعنی این هندوانه حرف ندارد. اگر وقتی روی هندوانه ضربه زدی صدایش شبیه تاپ تاپ بود هندوانه رسیده و اگر صدای آن شبیه تق تق بود هنوز کال است.» مشتری ناصر از دیدن لکههای قهوهای زیر هندوانهای که او برایش گلچین کرده دلخور است، ولی ناصر برایش توضیح میدهد که وجود لکههای زرد یا تیره زیر هندوانه علامت رشد طبیعی آن است و اگر بدون لکه باشد یا لکههایی سفید و کمرنگ داشته باشد به اندازه کافی آفتاب نخورده و زود برداشت شده است.
تقسیم هندوانهها به نر و ماده هم از رازهای مگوی فروشندگان و پرورشدهندگان هندوانه است. ناصر میگوید: «کسانی که هندوانه کشت میکنند به هندوانههای بزرگ، کشیده و آبکی هندوانه نر و به هندوانههای گرد و شیرین ماده میگویند.» با آنکه بعید بهنظر میرسد ناصر در سوا کردن هندوانههای شیرین خطا کند، ولی او خودش را در هندوانهشناسی بیخطا نمیداند و میگوید: «هندوانه دربسته مثل قسمت و تقدیر است و تا باز نشود، نمیتوانیم مطمئن باشیم که شیرین و آبدار است، ولی بعد از سالها چیدن و فروش هندوانه تجربهای بهدست آوردهایم که بسیاری از مواقع ما را نزد مشتریان روسپید میکند، اما ممکن است ما هم خطا کنیم و هندوانهای که دست مشتری میدهیم کاملا رسیده نباشد.»
پدر آقا ناصر در جالیز اجارهای یکی از ملاکان خراسان هندوانه و خربزه میکارد و او با آنکه فقط در فروش محصولات کشاورزی پدر به او کمک میکند، خوب میداند پدر و همکارانش برای خوشرنگ کردن هندوانههای نوبرانه چه ترفندی بهکار میبرند. ناصر میگوید: «برای اینکه هندوانهها سرخ و خوشرنگ باشند، باید در موقع کاشت کودهای رنگآور به آنها اضافه شود. اگر از کودهای مناسب مثل کود مرغی یا کود طبیعی استفاده کنند، علاوه بر آنکه رنگ میوه زیبا و مشتریپسند میشود، خاصیت غذایی بهتری هم پیدا میکند، ولی بعضی از کشاورزان از کودهای شیمیایی رنگآور استفاده میکنند که رنگآوری خوبی دارند، اما نیتروژن، سدیم و کلر آنها برای میوه و انسان ضرر دارد.» ناصر کشاورزانی را هم سراغ دارد که با مخلوط کردن قرصهای هورمونی با آب، مایعی درست میکنند که وقتی پای بوتههای هندوانه ریخته شود، رنگ و روی آنها را سرخ میکند، ولی ضرر و زیان زیادی برای سلامت انسانها دارد.
بار هندوانه نیسان ناصر هندوانه چیتی است که مشتریپسندتر از هندوانههای محبوبی و نیاگاراست. ناصر میگوید: «در ایران ۳ نوع هندوانه وجود دارد. یک نوع که سبز روشن و بیضیشکل است، «نیاگارا» نام دارد. هندوانههای گرد راهراه به «چیتی» معروفاند و اسم هندوانههای گرد تیرهرنگ هم «محبوبی» است.» از ۵ سال پیش که ناصر بار میوه به تهران میآورد، جای پارکی که یکی از کاسبان خیابان برایش نگهمیدارد، پاتوق او شده و برای فروش بارش نباید در کوچه و خیابان دوره بیفتد و با بلندگو دادوهوار کند. او برای این جای پارک که هرماه ۱۵ روز محل خواب و کاسبیاش است، حدود ۵ میلیون تومان به صاحب مغازه مجاور آن اجاره میدهد، اما درآمدش بد نیست و معمولا در تابستان بار ۲ تنی هندوانه را ۲ روزه میفروشد و روز سوم برای بارزنی و آوردن بار جدید به مشهد برمیگردد. بسیاری از همکاران ناصر فقط بار هندوانه به تهران میآورند. بهار از جیرفت، کهنوج، میناب، ایرانشهر و دزفول، در تابستان از دامغان، ورامین، سمنان، مشهد، اصفهان، همدان، تبریز، میاندوآب، در پاییز از دزفول و زمستان از میناب، جیرفت و کهنوج هندوانه مصرفی پایتختنشینان را تأمین میکنند، اما ناصر فقط تابستانها بار هندوانه میآورد و در سایر فصول سال با هر میوه و صیفیهایی که بازارش خوب باشد کاسبی میکند.
منبع: همشهری