کد مطلب: ۵۸۱۱۸۷
چشم‌انداز تاریخی زندگی و زمانه علی‌اکبر (ع) در سالروز ولادت باسعادت آن‌حضرت

به گزارش مجله خبری نگار، در بررسی زندگانی حضرت علی‌اکبر (ع) که امروز، روز مبارک ولادت باسعادت اوست، آن‌چه بیش از همه نظر را به خود جلب می‌کند، تلاقی جوانی و بصیرت است. آن‌حضرت در دشوارترین لحظات و حساس‌ترین بزنگاه‌های عمر حدوداً ۲۵ ساله خود، چنان در تصمیم‌گیری دقیق و خردمندانه عمل کرد که برای آن کسی که علی‌اکبر (ع) را نمی‌شناسد و تنها به روایت اندیشه و عمل وی توجه دارد، تصویر پیری جهاندیده و جنگاوری میدان‌دیده را تداعی می‌کند. برخلاف باور برخی مورخان بهانه‌گیر که پایداری و همراهی او را با سیدالشهدا (ع) ناشی از مهر پدر و فرزندی می‌دانند و به انحای مختلف می‌کوشند که در این حماسه بی‌بدیل، وزنه عاطفه را بر عقلانیت غلبه دهند، کلام حضرت علی‌اکبر (ع) شاهدی بر نوع نگاه وی به قیام حسینی و دلیل همراهی او با پدر بزرگوارش، امام حسین (ع) است؛ هرچند که در بررسی زندگانی پرشور علی‌اکبر (ع) اقیانوسی از روابط عاطفی پدر و فرزندی موج می‌زد و در هنگامه نبرد و پس از شهادت مظلومانه آن جوانی که وی را خَلقاً و خُلقاً، شبیه‌ترین مردم به رسول‌خدا (ص) می‌دانستند، این رابطه با جاری شدن جملاتی سراسر احساس و عاطفه بر زبان مبارک سیدالشهدا (ع)، نمودی بارز می‌یابد و جولان عقل و عشق را در مصاف حق علیه باطل به نمایش می‌گذارد. آن‌چه در ادامه می‌خوانید، تنها فراز‌هایی از حیات پرشور و سراسر حماسه بزرگ‌ترین پسر اباعبدا... (ع) است؛ فراز‌هایی که با وجود استناد، باز هم قادر به بیان گوشه‌ای از آن زندگانی الهی نیست.

علی؛ نام همه پسران سیدالشهدا (ع)

«ابن‌عماد حنبلی» در «شذرات‌الذهب» گزارش کرده‌است که معاویه، بعد از غصب سریر حکومت، بر مردم سخت گرفت تا بر فرزندانشان نام «علی» نگذارند و در این راه، شرارت و سماجت بسیار به خرج داد. با این حال، امام حسین (ع) به صورت عملی در برابر این رویکرد فریبکارانه و خصمانه ایستاد. «ثقةالاسلام کلینی» در جلد ششم «اصول کافی» می‌نویسد: «معاویه، از مروان بن حکم، حاکم وقت مدینه، خواست تا آمار جوانان قریش را تهیه کند و برای او بفرستد. زمانی که به علی بن حسین (علی اکبر) رسید، از او پرسید: نام تو چیست؟ فرمود: علی بن حسین. دوباره سوال کرد: نام برادرت را هم بگو. علی اکبر فرمود: علی! مروان برآشفت و گفت: ظاهراً پدرت مایل نیست بر پسرانش نامی جز علی بگذارد! علی اکبر نزد پدر بزرگوارش بازگشت و ماجرا را نقل کرد. امام حسین (ع) فرمودند: وای بر ابن الزرقا (منظور ایشان مروان بود)، اگر صد پسر می‌داشتم، بر تمام آن‌ها نامی جز علی نمی‌گذاشتم.»

روایت ولادت

حضرت علی اکبر (ع) نخستین فرزند پسر امام حسین (ع) بود. تاریخ ولادت ایشان در «مقتل مُقَرَّم»، یازدهم شعبان سال ۳۳ ق ذکر شده است. با این حال، نویسنده «دانشنامه امام حسین (ع)»، بر آن است که این تاریخ، برای ولادت آن بزرگوار، تنها در «مقتل مُقَرَّم» آمده و در منابع قدیمی‌تر اشاره‌ای به آن نشده است. چنان که اشاره شد، امام حسین (ع)، به دلیل علاقه فراوان به پدر بزرگوارشان، نام سه فرزند پسر خود و از جمله علی اکبر (ع) را «علی» گذاشت. به دلیل تشابه اسمی، پسر اول به علی اکبر (بزرگ‌تر)، پسر دوم به علی اوسط و پسر سوم به علی اصغر (کوچک‌تر) مشهور شدند. علی اوسط، بنا بر نظر بیشتر مورخان، نام امام زین العابدین (ع) است. «ابن قولویه»، در کتاب «کامل الزیارات»، کنیه حضرت علی اکبر (ع) را «ابوالحسن» ذکر می‌کند. مادر آن بزرگوار، لیلا، دختر ابی مرة بن عروة بن مسعود ثقفی بود. (ترجمه مقاتل الطالبیین؛ جواد فاضل؛ ج ۱؛ ص ۱۲۰) «ابن سعد» در کتاب «طبقات الکبری» نام مادر حضرت علی اکبر (ع) را «غزاله» ضبط کرده است. با این حال، در میان مورخان، نام لیلا، برای مادر آن حضرت، بیش از سایر نام‌ها شهرت دارد. (نگاه کنید به: الکامل فی التاریخ؛ علی بن محمدبن اثیر؛ ج ۴؛ ص ۷۴؛ همچنین: تاریخ طبری؛ محمدبن جریرطبری؛ ج ۵؛ ص ۴۴۶)

راوی جوان

از وقایع دوران حیات حضرت علی اکبر (ع)، تا زمان ورود به کربلا و واقعه عاشورا، اطلاع زیادی در دست نیست. «ابن اعثم کوفی» در کتاب «الفتوح»، ضمن نقل سخنان امام حسین (ع) و از بیان مبارک ایشان، حضرت علی اکبر (ع) را در ظاهر، اخلاق و اندیشه، شبیه ترینِ مردم به رسول خدا (ص) توصیف کرده است. «ابوالفرج اصفهانی» در «مقاتل الطالبیین» و «ابن ادریس حلی» در «السرائر» آورده‌اند که حضرت علی اکبر (ع) از جد بزرگوارش، امام علی (ع) و تعدادی از صحابه رسول خدا (ص) روایاتی نقل کرده است. اشعاری که در مدح این پسر برومند امام حسین (ع)، توسط شاعران هم عصر ایشان، سروده شده، نشان دهنده شخصیت شجاع، آگاه و آزاده حضرت علی اکبر (ع) است. نمونه‌هایی از این اشعار در کتاب‌هایی مانند «مقتل خوارزمی»، «مقاتل الطالبیین» و «لهوف» گردآوری شده است. ظاهراً سن آن حضرت در زمان شهادت ۲۵ سال بوده است. با این حال، برخی از مورخان، مانند «ذهبی»، سن حضرت علی اکبر (ع) را کمتر از ۲۵ سال و حتی ۱۸ سال آورده اند، اما «محمدعلی میر»، در «دانشنامه بزرگ اسلامی»، زیر مدخل «علی بن حسین (ع)»، نقل روایت ایشان از امام علی (ع) و تعدادی از صحابه را دلیل شهادت حضرت علی اکبر (ع) در ۲۵ سالگی می‌داند. آن حضرت، همراه با پدر بزرگوارش، امام حسین (ع)، در اواخر سال ۶۰ هـ. ق از مدینه خارج شد و سرانجام در روز عاشورای سال ۶۱ هـ. ق به شهادت رسید.

صاحب منطق استوار

«سید بن طاووس» در کتاب شریف «اللّهوف علی قتلی الطّفوف» می‌نویسد: «ثم سار حتی نزل: «الثعلبیه» وقت الظهیره فوضع رأسه فرقد ثم استیقظ، فقال: قد رأیت هاتفا یقول: «أنتم تسرعون والمنایا تسرع بکم إلی الجنه». فقال له ابنه علی: یا أبه! أفلسنا علی الحق؟ فقال بلی یا بنی، وا... الذی إلیه مرجع العباد. فقال: یا أبه إذن لانبالی بالموت. فقال له الحسین (ع) جزاک ا... یا بنی خیر ما جزی ولدا عن والده؛ امام (ع) حرکت کرد، تا این که وقت زوال ظهر به منزل ثعلبیه رسید. آن گاه سر بر بالش گذاشت و لحظاتی به خواب رفت. وقتی بیدار شد، فرمود: در خواب هاتفی دیدم که می‌گفت: شما به سرعت می‌روید و مرگ شما را به شتاب به بهشت می‌برد. در این هنگام پسرش، علی اکبر (ع)، عرض کرد:‌ای پدر! مگر ما بر حق نیستیم؟ امام فرمود: بله! به خدایی که بازگشت همه بندگان به سوی اوست قسم، ما برحقیم. علی اکبر (ع) عرض کرد: حال که چنین است، ما را از مرگ چه باک؟ امام (ع) خطاب به فرزندشان فرمودند: فرزندم! خداوند تو را پاداشی نیکو دهد؛ پاداشی که فرزندان در عوض نیکی به پدر خویش، از خداوند دریافت می‌کنند.» ظاهراً این گفت وگوی کوتاه، نخستین بیانات ثبت شده از حضرت علی اکبر (ع)، در جریان سفر امام حسین (ع)، از مکه تا کربلاست. محتوای این مکالمه، بخشی از درونمایه فکری و منطق استوار حضرت علی اکبر (ع) را آشکار می‌کند. او سردار ثابت قدم راه حق و راستی بود. جلوه‌های این ویژگی برجسته را می‌توان در لحظه لحظه حضور و رزم شجاعانه حضرت علی اکبر (ع)، در آوردگاه کربلا، مشاهده کرد.

در آوردگاه نینوا

«ابوالفرج اصفهانی»، «ابن اثیر» و «طبری»، همچنین «ابن شهرآشوب ساروی» و «سیدبن طاووس» در آثارشان، حضرت علی اکبر (ع) را نخستین عضو از خانواده سیدالشهدا (ع) می‌دانند که به میدان مبارزه گام نهاد و به شهادت رسید. بر اساس نوشته «ابن اثیر» در «الکامل فی التاریخ»، آخرین فرد از اصحاب اباعبدا... (ع) که راهی میدان شد و به فیض عظیم شهادت نایل آمد، «سوید بن ابی المطاع خثعمی» بود و پس از او، حضرت علی اکبر (ع) به میدان رفت. «سید بن طاووس»، ماجرای غم انگیز شهادت آن بزرگوار را، در «لهوف»، این گونه نقل می‌کند: «فَتَقَدَّمَ نَحوَ القَومِ فَقاتَلَ قِتالاً شَدیداً وقَتَلَ جَمعاً کَثیراً. ثُمَّ رَجَعَ إلی أبیهِ، وقالَ: یا أبتِ! ألعَطَشُ قَد قَتَلَنی وثِقلُ الحَدید قَد أجهَدَنی، فَهَل إلی شَربَةٍ مِن الماءِ سَبیلُ؟ فَبَکَی الحُسَینُ (ع) وَ قالَ: واغَوثاهُ! یا بُنَیَّ، قاِتل قَلیلاً فَما أسرَعَ ما تَلقی جَدَّکَ مُحَمَّداً (ص)، فَیَسقیکِ بکَأسِهِ الأوفی شَربَةً لاتَظمَأ بَعدَها أبَداً، فَرَجَعَ إلی مَوقِفِ النِّزالِ و قاتَلَ أعظَمَ القِتالِ، فَرَماهُ مُنقِذُ بنُ مُرَّةِ العَبدی بسَهمٍ فَصَرَعَهُ، فَنادی: یا أبَتاهُ عَلَیکَ مِنِّی السَّلامُ، هذا جَدّی یَقرَؤُکَ السَّلامُ وَ یَقولُ لَکَ: عَجِّلِ القُدُومَ عَلَینا، ثُمَّ شَهَقَ شَهقَة فَمات. فَجاءَ الحُسَینُ (ع) حَتّی وَقَفَ عَلَیهِ وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلی خَدّه وَ قالَ: قَتَلَ ا... ُ قَوماً قَتَلوکَ، ما أجرأهُم عَلَی ا... ِوَ عَلَی انتِهاکِ حُرمَةِ الرَسولِ ا... ِ (ص)، عَلَی الدُّنیا بَعدَکَ العَفاءُ؛ پس علی اکبر پای به میدان مبارزه با آن قوم نهاد و با آنان مبارزه‌ای مردانه کرد و بسیاری را بر خاک انداخت. سپس به سوی پدر بزرگوارش بازگشت و گفت: پدرجان! تشنگی مرا کُشت و سلاح پولادین مرا به سختی افکند، آیا راهی هست که بتوان جرعه‌ای آب فراهم کرد؟ امام (ع) گریستند و فرمودند: فرزند عزیزم! اندکی دیگر در کار جهاد باش و تحمل کن؛ به زودی با جدت، رسول خدا (ص) دیدار خواهی کرد و او تو را با جامی سیراب خواهد کرد که پس از آن هرگز تشنگی را نخواهی چشید. علی اکبر به میدان بازگشت و مبارزه نمایانی کرد. پس منقذ بن مُره تیری به سوی او پرتاب کرد که بر اثر آن تیر بر زمین افتاد و فریاد برآورد: پدرجان! سلام من بر توباد! این جدّم رسول خداست که به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید برای رسیدن به ما عجله کن. علی اکبر این جمله را بر زبان آورد و به شهادت رسید. امام حسین (ع) خود را به بالین پسرشان رساندند و صورت مبارکشان را بر صورت وی نهادند و فرمودند: خداوند مردمی که تو را کشتند، بکشد؛ چه گستاخ مردمی هستند که این چنین حرمت رسول خدا را شکستند؛ فرزندم، بعد از تو خاک بر سر دنیا.»

منبع: خراسان

برچسب ها: مذهبی شیعه
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر