به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: ایران دومین دارنده منابع گاز دنیاست؛ اما به دلیل مصرف بالای داخلی، حتی جزو ۱۰ کشور صادرکننده آن نیست. مسئله مهمتر این که تولید ۷۰ درصد برق کشور هم به گاز وابسته است و ۷۰ درصد تولید گاز هم به یک مخزن وابسته است. در این شرایط گزارش صندوق توسعه ملی، حاکی از این است که با وجود سرمایهگذاری حدود ۱۰۰ میلیارد دلاری ایران در میدان عظیم پارس جنوبی، با رشد شدید مصرف گاز طی سالهای اخیر، تولید پاسخگوی این حجم مصرف نیست و تا افق ۱۴۲۰ ناترازی گاز به وضعیتی میرسد که فقط میتوان به یکسوم تقاضای گاز در کشور پاسخ داد. ابعاد این مسئله چیست و چه خطاهای راهبردی در این مسیر رخ داده که نیازمند اصلاح است؟
زمانی را تصور کنید که مردم و صنایع ایران فقط ۸ ساعت در طول روز گاز و برق داشته باشند؛ طبق گزارش خبرگزاری فارس به نقل از صندوق توسعه ملی این زمان چندان دور نیست و میتواند تا سال ۱۴۲۰ گریبانگیر کشور شود. بر این اساس، با وجود سرمایهگذاری حدود ۱۰۰ میلیارد دلاری ایران در میدان عظیم پارس جنوبی و همزمان با رشد شدید مصرف گاز طی سالهای اخیر، تولید پاسخگوی این حجم مصرف نیست و تا افق ۱۴۲۰ ناترازی گاز به وضعیتی میرسد که فقط میتوان به یکسوم تقاضای گاز در کشور پاسخ داد.
بررسی روند اتفاقات گذشته در صنعت گاز نشان میدهد هرچند توسعه میدان پارس جنوبی (بزرگترین میدان گازی دنیا) موجب شد که ایران از سال ۱۳۹۷ در تولید گاز از قطر پیشی بگیرد و با تولید روزانه ۷۰۰ میلیون متر مکعب گاز در سال گذشته رکوردشکنی کند، اما با نزدیک شدن مخازن گازی کشور به یکسوم پایانی عمر خود، افت تولید از این میدان از سال ۱۴۰۴ به میزان سالانه معادل یک فاز (۲۸ میلیون متر مکعب در روز) آغاز خواهد شد.
طبق برآوردها حتی با فرض سرمایهگذاری ۲۰ میلیارد دلاری ایران در پروژه فشارافزایی پارس جنوبی، تولید گاز ایران از این میدان در سال ۱۴۲۰ به نصف امروز خواهد رسید و این موضوع در کنار افزایش غیربهینه مصرف، بحران گاز را تشدید میکند.
البته نشانههای آغاز بحران گاز در ایران از سالهای گذشته نمایان شده است. طبق گزارش وزارت نفت، زمستان امسال میزان کسری گاز روزانه بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون متر مکعب برآورد میشود که هزینهای حدود ۱۵ میلیارد دلار برای کشور ایجاد میکند؛ رقمی ۶ برابر محکومیت ایران در پرونده کرسنت. طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نیز، کمبود گاز از سال گذشته از مرحله ناترازی فصلی خارج شده و حال ایران در کل روزهای سال با ناترازی روزانه حدود ۱۲۳ میلیون متر مکعبی مواجه است.
این در شرایطی مطرح میشود که ایران، دومین دارنده منابع گاز دنیا به شمار میرود. اما حتی جزو ۱۰ کشور برتر صادرکننده این حامل انرژی مهم نیست. دلیل این مسئله هرچند در نگاه اول، مصرف زیاد گاز است، اما ریشه در نظام حکمرانی و سیاستگذاریهای اشتباه پیشین دارد. در این باره خبرگزاری ایرنا در میزگردی به بررسی ابعاد این حکمرانی اشتباه در سالهای گذشته پرداخته که حاوی نکات مهمی است. بر این اساس زارعی، کارشناس خبره حوزه نفت، به یک اشتباه مهم اشاره کرد و گفت: ما در بحث گازرسانی به همه جای کشور دچار یک اشتباه راهبردی شدیم و اگر همان موقع یک برنامه علمی تدوین میشد، شاید بهجای اینکه بگوییم امروز ۹۸ درصد گازکشی خانگی داریم، این وضعیت در کشور وجود میداشت که با توجه به موقعیت جغرافیایی و میانگین دما در کشور طی سال، ۲۰ یا ۳۰ درصد کشور نیاز به گازکشی بهصورت لوله میداشت و تأمین انرژی بقیه به صورتهای دیگر مانند تبدیل برق، انجام میشد.
وی ادامه داد: امروز با این مواجهیم که ۴۴۰ هزار کیلومتر خطوط انتقال و توزیع گاز داریم و ۹۸ درصد کشور از آن روستایی که در چابهار و سیستان و بلوچستان (که شاید سالی ۱۰ روز از سال را نیاز به بحث گرمایشی ندارد)، گازکشی کردیم تا روستای سردسیری در کردستان و جاهای کوهستانی دیگر؛ بنابراین یک اشتباه استراتژیک و راهبردی داشتیم در اینکه سبد انرژی را چطور تعریف کنیم و امروز یکی از دلایل ناترازیها و کسری گاز این موضوع است.
نورالدین موسی، دیگر کارشناس انرژی، در این نشست به واقعیات تکان دهنده دیگری اشاره کرد. وی با تاکید بر این که باید جایگاه و اهمیت گاز را درک کنیم، گفت: هم اینک ۷۰ درصد صنایع و پتروشیمیها و برق کشور به گاز وابسته است. آن وقت ۷۰ درصد تولید گاز هم به یک مخزن (پارس جنوبی) وابسته است.
از سوی دیگر از طریق پتروشیمیها نیز ارزآوری داریم و در نتیجه این وابستگی، در صورتی که عرضه گاز با مشکل مواجه شود، ارزآوری کشور را نیز به خطر میاندازد. این وابستگی و سیاستگذاری اشتباه نیازمند اصلاح و نگاه راهبردی است. وی با اشاره به مشکل مشابه در آمریکا در سالهای گذشته گفت: خیلی از کشورهای پیشرفته هم قبلاً این (نفت و گاز) را داشتند؛ مثل آمریکا؛ ولی بعد چه کار کردند؟ گاز را قطع کردند و با زیرساخت برق انرژی خانوارشان را تأمین میکنند. ما باید در سیاستهای کلان برای این موضوع، فکری کنیم.
نورالدین موسی در ادامه به آسیبهای بخشینگری برخی از نمایندگان مجلس یا مسئولان محلی به اقتصاد و صنعت و مشخصاً حوزه گاز کشور اشاره کرد و گفت: به عنوان مثال برخی فکر میکنند اگر در هر شهری یک پتروشیمی ساخته شود، مشکل حل خواهد شد، اما نگاه نمیکنند که این پتروشیمی به آب، خوراک و... نیاز دارد. الان یکسوم ظرفیت پتروشیمیهای ما خارج از مدار تولید است و گازی نداریم که به عنوان خوراک به آنها بدهیم، اما دوباره از توسعه پتروشیمی سخن میگویند.