به گزارش مجله خبری نگار،باب اسفنجی کارتون مورد علاقه اکثر کودکان است و چندین سال به شدت مورد توجه قرار گرفت که در آن شخصیتهای معروفی در بین مردم محبوب شده بودند و بسیاری از افراد از اصطلاحاتی که این شخصیتها در کارتون استفاده میکردند؛ به کار میبردند. در این قسمت قصد داریم که حقایقی را در مورد باب اسفنجی برای شما مطرح کنیم تا با آنها اشنا شوید.
یکی از مهمترین تئوریهایی که در مورد شخصیتهای این سریال انیمیشنی وجود دارد، این است که هر کدام به یک دارو معتاد بودند به همین خاطر شخصیتهای شان متفاوت بود. تنبلی و سرگیجه مداوم پاتریک به خاطر اعتیاد به ماری جوانا بود که عوارض جانبی اش را تجربه میکرد و در مورد شخصیتهای دیگر نیز این موضوع صدق میکرد. باب اسفنجی هم که در هر شرایطی خندههای غیر عادی داشت و علائم مصرف روان گردانها را در رفتارش به نمایش میکشید.
آقای خرچنگ بعد از اینکه پدر و مادرش توسط قایقهای صید نهنگ کشته شدند، وارد یک صدف شد. حقیقت اینجاست که آقای خرچنگ یک خرچنگ بود و دخترش یک نهنگ بود که همین باعث یک تناقض خیلی عجیب و غریب بین آنها میشد. این پدر میخواست همه چیز را برای دخترش فراهم کند و یک داستان منحصر به فرد داشت. جالبتر اینکه پدربزرگ این دختر هم یک صدف بود، زیرا بعد از این که آقای خرچنگ خانواده اش را از دست داده بود، داخل یک صدف بزرگ شده بود.
استیون هیلنبرگ زیستشناس دریایی بوده که روزی پس از مصرف ماری جوآنا توهم زده و شخصیت باب اسفنجی را در خیالات خود تصور میکند و از روی آن یک انیمیشن میسازد.
پاتریک از احمقانهترین شخصیتهای سریالهای انیمیشنی و شاید بامزهترین آنها بود که ماهیتی غمگین، تاریک و ناراحت داشت و او را مبتلا به اختلال ضد اجتماعی میدانستند. او نمیتوانست با شرایط و رفتار معمول دیگران در اجتماع کنار بیاید.
جالب است بدانید که استفراغ نهنگها بسیار با ارزش است، زیرا چیزهای ارزشمند زیادی داخل دهان آنها از جمله مروارید و صدفها یافت میشود و در این کارتون نیز چنین بود و آقای خرچنگ از بالا آوردن دخترش پول در میآورد.
پاتریک شخصیت احمق و دوست داشتنی است، وقتی نویسندگان انیمیشن در حال طراحی شخصیت او بودند، قصد داشتند او را صاحب یک میخانه در شهر زیرآبی «بیکینی باتم» کنند. اگر هم چنین اتفاقی میافتاد احتمالا پاتریک به شخصیت دوست داشتنی که حالا از او سراغ داریم تبدیل نمیشد.
اگر از علاقهمندان انیمیشن باب اسفنجی باشید، حتما متوجه شده اید که شخصیت اسکوئیدواردکیو تنتیکلز یا اختاپوس هشت پا اصلا ۸ پا ندارد، زیرا انیماتورهای انیمیشن باب اسفنجی در حین طراحی این شخصیت حس کردند گذاشتن ۸ پا برای این شخصیت چندان جالب از آب در نمیآید و ضمنا خیلی تصویر را شلوغ میکند.
رستورانهای انیمیشن باب اسفنجی ترسناک و عجیب هستند:
این رستوران در واقع یک سطل ماهیگیری بوده که ماهیگیران از آن برای صید ماهی استفاده میکردند. یک نظریه وجود دارد که غذایی که پلنگتون درون چام باکت سرو میکند، ماهی است، یعنی تصور کنید یک ماهی به رستوران رفته تا ماهی بخورد، یعنی این انیمیشن هم نوع خواری را نشان میدهد، به همین خاطر است کسی غذاهای چام را نمیخورد.
یکی از نکات جالب کارتون باب اسفنجی رستوران خرچنگ است که دقیقا مانند تله خرچنگ میباشد.
شخصیتهای اصلی که هفت موجود را در این کارتون شامل میشود، از هفت گناه کبیره انجیل طراحی شده اند. شخصیت باب اسفنجی برگرفته از هوس، اختاپوس خشم، پلانگتون از حسادت، سندی از غرور و تکبر، پاتریک از تنبلی، گری از شکم پرستی و آقای خرچنگ از طمع و پول دوستی میباشد. باب اسفنجی شخصیتهای بسیار وحشتناکی دارد و افرادی گناهکار در دنیای واقعی محسوب میشوند که شاید دست به قتل هم بزنند.
شهری که باب اسفنجی در آن زندگی میکند، بیکینی است که در اصل یک شهر زیر آبی در اقیانوس آرام بوده که سالها قبل یکی از اماکن برای انجام آزمایشها هستهای آمریکا بوده و ساکنان این شهر به یک جزیره در همان اطراف پناه بردند. یکی از فرضیهها و رازهای وحشتناک درباره انیمیشن باب اسفنجی این است که ممکن است شخصیتهای کارتون به دلیل همین اثرات مخرب تشعشعات اتمی ناگهان رفتاری انسان پیدا کرده اند و تمام رفتارهای عجیب آنها ناشی از همین است.
احتمالا در باب اسفنجی صحنههای خیلی جذاب و عجیب و غریب را مشاهده کرده اید که در آنها عمیق نشده اید، اما باید بدانید که محل صید ماهیها یک جای شناخته شده برای خانواده ثروتمند باب اسفنجی بود که در زمان نیاز؛ به آن جا پناه میبردند و مخفی میشدند.
همبرگری که خود خرچنگها داخل انیمیشن از آن استفاده میکردند، از گوشت خرچنگها درست شده بود که اگر به این قضیه فکر کنید، همه چیز خیلی وحشتناک به نظر میرسد.
در برخی از پلانها مشاهده میکنید که باب اسفنجی سرباز جنگ است که از استرس بعد از وقایع رنج میبرد. باب اسفنجی اختلال بزرگی دارد که استرس شدید بعد از هر حادثه است، زیرا او قبلاً یک سرباز ارتش بوده و اثرات استرسها و ترسهای آن زمان هنوز روی او مانده است.
در اپیزودی از کارتون باب اسفنجی، باب اسفنجی و پاتریک تصمیم به عضویت ایلومیناتی و تبلیغ بین مردم میکنند. ایلومیناتی به شیطان پرستی ربط دارد و نمادهایی مانند تک چشم، ۶۶۶، هرم، بز شاخداردارد. باب اسفنجی و پاتریک یک هرم ایلومیناتی میسازند و افراد را دعوت میکنند با پوشش تک چشم وارد هرم شوند. یکی از افراد تحت تاثیر ایلومیناتی اختاپوس بوده که خودش بدون آنکه بداند، وارد این سازمان میشود. اختاپوس ترسیده و تصمیم به فرار میگیرد، اما نمیتواند از هرم دور شود.
باب اسفنجی قصد دارد که اتفاقات تاریخ جهان را به تصویر بکشد و کل کارتون بیشتر در مورد دوران قبل از جنگ جهانی دوم آلمان صحبت میکند و خیلی هنرمندانه و ظریف آن را به تصویر کشیده است.
یکی دیگر از تئوریها و نظریههایی که در مورد این انیمیشن وجود دارد، این است که هر شخصیت از یک اختلال ذهنی رنج میبرد و باعث میشود که کارهای غیر طبیعی انجام دهد. به عنوان مثال پاتریک دارای اختلال چند شخصیتی است یا باب اسفنجی به شدت وابسته است و آقای پاف هم از اختلال استرس بعد از آسیب رنج میبرند.
یکی دیگر از تئوریها و نظریههای تاریک و وحشتناکی که در مورد این انیمیشن وجود دارد، این است که این فیلم نماد گرمای جهانی است که قرار است به کل دنیا آسیب بزند.
افراد معروفی که صدا پیشگی شخصیتهای عادی باب اسفنجی را به عهده داشتند. در یکی از قسمتهای باب اسفنجی گری از خانه فرار کرده و مادر بزرگی سرپرستی او را برعهده میگیرد که امی پولرصدا گذاری این شخصیت را بر عهده داشت. ویکتوریا بکهام در یکی از قسمتها صدا پیشگی ملکه آمفیترایت را بر عهده داشت. جانی دپ نیز صدا پیشگی جک کاهونا را بر عهده داشت.
استیون هیلنبرگ فقید، خالق انیمیشن باب اسفنجی شلوار مکعبی اصلا علاقهای به حضور ستارگان مشهور در مجموعه انیمیشن خود نداشت و تا روزی که در پشت صحنه انیمیشن باب اسفنجی حضور داشت، اجازه حضور هیچ ستارهای را نداد، اما بعد از استعفا پای بسیاری از ستارگان سینما و موسیقی به این مجموعه کشیده شد.
منبع:اینفو