به گزارش مجله خبری نگار،همهی ما ناامنیهای روانیای داریم، از آدمهای معمولی گرفته تا افراد مشهور. احساس به اندازهی کافی خوب نبودن میتواند شما را نسبت به امور روزانه مضطرب کند، مانند اهداف تان و رابطه تان با دیگران. بسیاری بر این عقیده اند که ناامنیهای روانی ما بخشی از زندگی روزمرهی ما هستند، اما مهم این است که چطور بر آنها غلبه کنیم. ما باید افکار منفی خود را به چالش بکشیم، نقصهای خود را بپذیریم و به نیمهی پر لیوان فکر کنیم تا بتوانیم به کمبود اعتماد به نفس خود غلبه یابیم.
نائومی کمبل در کودکی و نوجوانی هرگز نسبت به پوستش احساس اعتماد به نفس نمیکرد. او اغلب مورد تمسخر قرار میگرفت، دیگران لقبهای احقمانهای به او میدادند و او احساس ناکافی بودن میکرد. حتی سوپر مدلی مانند کمبل که حالا با اندام زیبایش شناخته میشود هم به خاطر ناامنیهای روانی اش احساس میکرد باید بدن خود را پنهان کند.
کمبل گفته مدت زیادی طول کشید که او بدن خودش را بپذیرد و این امر با بالا رفتن سنش رخ داد. به عقیدهی او بسیار مهم است که به بدن خود بی توجه نباشیم و ورزش کردن کلید برخورداری از روحیهی مناسب است.
اِما رابرتز میگوید دربارهی ۲ چیز اعتماد به نفس پایینی دارد؛ یکی پوست رنگ پریده اش و دیگری قدش. او از گذشته به خاطر رنگ پوستش مورد تمسخر قرار داشته است. اما اعتماد به نفس پایینش نسبت به قدش منشأ درونی دارد، چون همیشه احساس کرده که خیلی کوتاه است.
به عقیدهی او، باید به جای اینکه گوش کنیم و ببینیم که دیگران چه میگویند، نظر خودمان را داشته باشید و هر چه سن مان بالاتر میرود، بیشتر این توانایی را پیدا میکنیم، اما نباید فراموش کنیم که بازگردادن اعتماد به نفسی که در کودکی داشتیم تا چه حد مهم است.
بسیاری از ما سعی میکنیم ناامنیهای روانی مان را پشت آرایش یا لباس پنهان کنیم، اما باز هم در اعماق وجودمان نسبت به خودمان احساس تردید میکنیم. کیم کارداشیان هم همینطور. او در دورهای بزرگ شد که قد بلند و لاغر بودن زیبایی محسوب میشد، به همین دلیل از انحناهای بدنی مشهورش راضی نبود. به علاوه، معلوم شد او به بیماریهای خودایمنی هم دچار است، امری که او را گرفتار افسردگی کرد.
پدر کیم کارداشیان، رابرت کارداشان، تأثیر زیادی در اعتماد به نفس او داشت. رابرت کارداشیان زمانی که دخترش دبیرستانی بود، نامهی بلندی برایش نوشت که در آن گفته بود شاید حالا احساس ناراحتی کند، اما در نهایت یک روز بدنش را دوست خواهد داشت. رابرت کارداشیان همچنین به گفته بود که ممکن است در آینده مردان زیادی تلاش کنند از بدن او سوء استفاده کنند و اینکه نباید به آنها اجازه دهد او را به دلایل نامناسبی بخواهند.
جنیفر لوپز نسبت به صدای خود احساس کمبود اعتماد به نفس میکند و در تمام طول دوران فعالیتش نیز با آن درگیر بوده است. لوپز از ابتدا دلش میخواسته خواننده و رقصنده شود، اما قضاوت شدن و مقایسه شدنش با دیگر خواننده ها، ناامنی روانی او را بیشتر کرده است.
کریستینا ریچی نسبت به مقولهی سن احساس ناامنی روانی دارد؛ اینکه قبلاً جوان بود و حالا که سنش بالاتر رفته بیشتر احساس جوانی میکند و کار بچگانهای انجام دهد.
ریچی میگوید به شهرت رسیدن در سن کم باعث شد که با دنیا احساس بیگانگی کند و نمیتوانست تشخیص دهد که چه چیزهایی طبیعی محسوب میشود و چه چیزهایی نه. او تجربهی کافی از زندگی نداشت تا درک کند که چگونه به شهرت رسیده و به همین دلیل، به لحاظ روانی با این موضوع درگیر بود.
نیکول شرزینگر در کودکی و نوجوانی احساس میکرد با بقیه فرق میکند و به خودش خیلی سخت میگرفت. او در دوران کاری اش هم احساس تنهایی و سردرگمی میکرد. به همین دلیل، درگیر اختلال غذایی شد و با بی اشتهایی عصبی دست و پنجه نرم میکرد.
او گفته توصیه اش به خود جوان ترش و آنهایی که مشکلی مشابه او را دارند، این است که هدفی برای خود داشته باشند چرا که همه ارزشمندند. به اعتقاد او، چالشها برای این هستند که برای سختیهای زندگی آمادگی پیدا کنیم و باید به جای همرنگ جماعت شدن باید خود را برجسته و متمایز کرد.
کیتی پری فاش کرده که مدتها با مشکل جوش درگیر بوده و برای از میان بردن آنها از محصولات مختلف زیادی استفاده کرده است. او اذعان کرده: «پوست بدم واقعاً باعث شده بود که دلم بخواهد خودم را قایم کنم. اگر جوش بدی میزدم تا زمانی که به رختخواب بروم آرایش میکردم یا از خانه بیرون نمیرفتم.»
منبع:روزیاتو