به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: در حالی که نگاههای جهانی به غزه و حملات رژیم صهیونیستی به این منطقه معطوف شده، موضوع مذاکرات هستهای ایران و احیای برجام در فضایی بسیار سرد متوقف شده است. این فضا زمانی تشدید شد که آمریکا در حمایت از اسرائیل در جنایت علیه فلسطین به صورت تمام قد حاضر شد و همین موضوع باعث شده تا گمانههایی را که در شهریور ماه و هم زمان با موفقیت اجرای توافق تبادل زندانیان پررنگ شده بود بار دیگر به کنار بگذارد.
۱۰ روز قبل حسین امیرعبدالهیان وزیر خارجه کشورمان در پایان نشست منطقهای ۳+۳ در تهران که به موضوع قفقاز جنوبی ارتباط داشت در نشست خبری که همه سوالات در آن به غزه یا ۳+۳ ارتباط داشت در حالتی که عدم تمایل از آن احساس میشد در پاسخ به سوالی درباره سرانجام برجام در این وضعیت تنها به این اکتفا کرد که ابتکار سلطان عمان همچنان روی میز است و تحولات منطقه قطعا روی گفتگوها آثاری را دارد. وی چند روز بعد در سفرش به نیویورک در گفتگو با بلومبرگ نیز تصریح کرد در پرونده مذاکرات هستهای تنها گفت که ایده سلطان عمان همچنان روی میز است. هرچند جزئیاتی از این طرح عنوان نشده و اصولا مشخص نیست طرح سلطان عمان چقدر جامع و در خصوص همه مسائل باشد، اما سفر هفته گذشته علی باقری مذاکره کننده ارشد ایران در پرونده هستهای به اروپا و دیدارش با انریکه مورا، نماینده ارشد اروپا در مذاکرات برجامی بار دیگر به همه یادآوری کرد که ایران همچنان به این پرونده در کنار سایر پروندههای سیاست خارجی خود توجه دارد. خبر این سفر و این دیدار را خود علی باقری در توئیتی منتشر کرد.
وی نوشت: «در ملاقات با انریکه مورا در ژنو در خصوص تحولات مهم منطقهای و بینالمللی بهویژه شرایط وخیم بشری در غزه تبادل نظر کردیم. آخرین وضعیت مذاکرات رفع تحریمها نیز مورد بحث قرار گرفت.» بر اساس این گزارش، انریکه مورا، معاون مسئول سرویس سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز روز پنجشنبه در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) درباره این دیدار نوشت: «در این لحظه حیاتی در منطقه تبادل نظر به موقعی با باقری کنی، معاون سیاسی وزیر خارجه ایران درخصوص مسائل منطقهای و بینالمللی داشتیم. دیپلماسی و تعامل همچنان بهترین راه برای جلوگیری از تشدید تنشها است.» هر چند این چند کلمه از دیدار مذکور نمیتواند نشانی از تحولی مهم باشد، اما همین سفر در شرایطی که همه توجهات به غزه است از یک سو و نکته کلیدی که امیرعبداللهیان در نشست خبری خود عنوان کرد مبنی بر اینکه قرار شده تا زمانی که به نقطه نهایی نرسیم، اطلاع رسانی نکنیم، این امیدواری را میتواند ایجاد کند که حرکت اگرچه با سرعتی کند و پر مانع است، اما پیش رونده بوده و باید منتظر اتفاقات جدید و اطلاع رسانیهای کاملتر باشیم.
فعلا جنگ غزه تا اینجا بدون این که دورنمای روشنی در خصوص نتایج آن وجود داشته باشد، پیامدهای منطقهای خاصی بر جای گذاشته که تداوم و تثبیت این پیامدها نیز تا حدودی بستگی به تحقق اهداف اعلام شده اسرائیل یا شکست آن در عینیت بخشیدن به این اهداف دارد. جدا از فضای جنگی که بر منطقه سایه افکنده و «تا این لحظه» وقوع جنگی منطقهای با مشارکت ایران دور به نظر میرسد، اما جنگ غزه تا اینجای کار دو پیامد موقت داشته است.
این دو پیامد هم خروج موقت عادیسازی روابط میان عربستان و اسرائیل و همچنین خروج مذاکرات هستهای با میانجیگری عمان از دستور کار است. تا به امروز دولت عربستان موضعی در خصوص تعلیق یا لغو مذاکرات با آمریکا در خصوص عادی سازی روابط با اسرائیل نگرفته و چیزی در این باره اعلام نکرده است. همه اینها نشان میدهد که فعلا مذاکرات برای عادی سازی روابط میان ریاض و تل آویو تحت الزاماتی، چون معذوریتهای اخلاقی و سیاسی برای عربستان موقتا متوقف شده است؛ اما پرونده دوم که تحت الشعاع جنگ غزه قرار گرفته است، مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکاست.
بعد از قرارداد مبادله زندانیان و حرف و حدیثها از تفاهماتی نانوشته خبرها و خوشبینیها برای تداوم این روند و رسیدن به نتایجی بالا گرفت؛ اما با شروع جنگ غزه به نظر میرسد که عقربه ساعت مذاکرات متوقف و حتی میتوان گفت تا حدودی به عقب برگشته است. البته این اتفاق هم طبیعی به نظر میرسد، از این نظر که جنگ کنونی اولویت و دستور کار متضاد و مهمتری را فراروی دو طرف مذاکرات یعنی ایران و آمریکا قرار داده و آن هم معطوف به نوع رابطه هر کدام با دو طرف جنگ است. همین موقعیت متضاد دو طرف ایرانی و آمریکایی در جنگ کنونی و به تبع آن ورود آمریکا به آن و در مقابل تحرکات غیرمستقیم ایران در عراق و سوریه برای فشار بر نیروهای آمریکایی تنشهای متقابل را افزایش داده و به نوعی رنگ و بوی نظامی هم به خود گرفته است. در کنار عوامل پیشگفته، عامل مهم دیگر معذوریتها و الزامات سیاسی و اخلاقی است که دو طرف ایرانی و آمریکایی را در برابر تنگنای مذاکره در شرایط کنونی و حتی بعد از جنگ برای مدت زمانی قرار میدهد. چنین مذاکراتی در این شرایط هم طرف آمریکایی را در معرض انتقادات و اتهامات تند جمهوریخواهان و لابی اسرائیلی قرار میدهد که در این وضعیت جنگی اسرائیل در حال مذاکره با ایران است و هم طرف ایرانی را که هم اکنون نیز بعضا در معرض انتقاداتی در فضای رسانهای عربی است، در تنگنای مذاکره با آمریکا قرار میدهد. بعد از جنگ هم به احتمال زیاد همین معذوریتها بسته به نتایج آن برای مدتی ادامه یابد و اگر هم جنگ گسترش پیدا نکند و در همین حد بماند، باز الزامات برآمده از جنگ میتواند با نزدیکتر شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، دولت بایدن را در معذوریت و تنگنای بیشتری برای مذاکره و توافق با ایران قرار دهد.