به گزارش مجله خبری نگار به نقل از industrialscripts، تابهحال چیزی درباره «مونولوگ» شنیدهاید؟ این یک روش نمایشی برای بیان دیالوگهاست که از قرن ۱۹ میلادی شروعشد و الان در بسیاری از فیلمها، نمایشها و سریالها استفادهمیشود. مونولوگ یک نوع صحبت است که فرد در آن احساسات، افکار درونی و انگیزههایش را، رو میکند. به احتمال زیاد تابهحال در پویانماییها هم به این مورد برخوردهباشید. اگر میخواهید درباره این روش سینمایی بیشتر بدانید سینماتوگرافما و ۴ نکتهای که در ادامه آوردهایم، خوراک شماست.
مونولوگ همانطور که از اسمش پیداست، یعنی یک نفر قراراست حرفبزند. اما چهحرفهایی و چطور؟! گفتن مونولوگ دو شیوه دارد. نوع اول، رویکرد بیرونی است. نوعی برونریزی افکار با صدای مشخص برای یک یا چند شنونده است، اما در مونولوگ درونی، ما شاهد واگویههای درونی شخصیت هستیم که در تنهاییاش میگذرد. برای مثال وقتی در پارک قدممیزند و یک سوال در ذهنش بهوجود میآید. ما آن را با صدای بازیگر میشنویم و میفهمیم در سرش چهمیگذرد. نوشتن مونولوگ میتواند برای نویسنده سخت باشد و بیشتر نویسندهها وقتی قرار است مونولوگ بنویسند آن را با صدای بلند میخوانند تا مطمئنشوند، مطلبی را که میخواستند، به مخاطب رساندهاند. گاهی هم سوالهایی را در مونولوگ قرارمیدهند تا فضایی را برای پاسخ ایجادکنند. سوالی که شاید پاسخش در مونولوگ نیاید و در یک سکانس دیگر مشخصشود، اما ذهن مخاطب را درگیر نگهدارد.
مونولوگ در فیلمنامه، فضا را صمیمیتر و مخاطب را با شخصیتها و داستان همراهتر میکند، در یک لحظه مهم به عنوان راهی برای کمک به ایجاد و توسعه داستان و روایت است. از آنجایی که مونولوگ را یک شخص واحد، اجرامیکند میتواند احساسات شخصیت را نسبت به یک موضوع یا نقطه خاص بیانکند. دیالوگها و مونولوگها باید بههم مرتبط باشند تا با هم کارکنند و طرح داستان را پیشببرند. برای مثال وقتی یک راننده تاکسی که شخصیت مهمی دارد در فیلمنامه با خودش صحبتمیکند، میتواند نشاندهنده میزان احساسات او و بیشتر ارتباطگرفتن ما و آن شخصیت باشد. در واقع این کار ما را به دریچه ذهنی او میبرد و با افکارش آشنامیکند، چون ششدانگِ حواسِ مخاطب در زمان مونولوگگویی به بازیگر است.
بازیگران برای اجرای مونولوگ روی صحنه یا در سکانسها، کار سختی دارند. کسانی که هنوز اول راه هستند این کار را جلوی آینه تمرینمیکنند تا مهارتشان را بالاببرند. این کار، اعتمادبهنفس زیادی میخواهد. اگر قراراست در یکی از تئاترهای مدرسه شرکتکنید و مونولوگ بخوانید بهتر است متن خود را با صدای بلند تمرینکنید. با صدای رسا صحبت و کلمهها را درست اداکنید تا همه متوجه آنشوند. البته این موضوع نباید جوری اجراشود که مخاطب احساسکند یک نفر صرفا میخواهد با صدای بلند چند جمله را به گوش آنها برساند. مِنمِنکردن را کناربگذارید و از گفتن کلماتی مثل «آآآآ»، و «اِاِ» بپرهیزید. روی تن صدای خود کارکنید و حواستان به نحوه بیان جملات باشد. برای مثال اگر جمله سوالی است باید آن را سوالی بخوانید و اگر جملهتان خبری است آن را با همین لحن تمرین و تکرارکنید.
کاربرد مونولوگ تنها به صحنههای تلویزیونی و سینمایی ختمنمیشود. اگر اهل نوشتن داستان هستید، شعر میگویید یا حتی انشایی قرار است بنویسید میتوانید از مونولوگ استفادهکنید. برای نوشتن مونولوگ چند نکته را رعایتکنید. یادتان باشد آغار را با یک جمله جذاب شروعکنید که مخاطب را درگیرکند و به اصطلاح قلاب داشتهباشد. در مرحله بعدی زاویه دید قدرتمندی به مونولوگتان بدهید یعنی وقتی از آن استفادهکنید که شخصیتتان، حرف مهمی برای زدن داشتهباشد. با این که مونولوگگویی، کوتاه است باز هم برای آن طرح داشتهباشید و پارامترهای خود را مشخصکنید. برای مثال اگر میخواهید شاعرانه باشد به ریتم و آهنگ آن توجهکنید. تکگوییها معمولا باید ۱۵۰ کلمهای باشند. حواستان باشد وقتگذاشتن برای پایان به اندازه شروع مونولوگ، مهم است.
منبع: خراسان