کد مطلب: ۴۸۹۹۸۷
۰۴ شهريور ۱۴۰۲ - ۲۳:۳۲

جنگ اوکراین عامل نمایان شدن ضعف‌های اروپا

یک رسانه آلمانی در مطلبی به بررسی ضعف‌های اقتصادی، نظامی و جمعیتی اتحادیه اروپا پرداخت که در سایه جنگ اوکراین پررنگ‌تر شده است.

به گزارش مجله خبری نگار، "ان تی وی" آلمان در مطلبی با طرح پرسشی در این باره که آیا اروپا در حال افول است به بررسی ضعف‌های روزافزون قاره سبز پرداخته و نوشت: اروپا از نظر اقتصادی ضعیف، از نظر نظامی وابسته به ایالات متحده و از نظر جمعیتی در مسیر بی اهمیتی قرار گرفته است. افول اروپا بار‌ها و بار‌ها مورد بحث قرار می‌گیرد. اما این بحث همواره به بن بست می‌انجامد.

در ادامه این مطلب آمده است: حمله روسیه به اوکراین وابستگی اروپا به ایالات متحده را کاملاً روشن کرده است. بدون کمک نظامی آمریکا و تنها با کمک اروپا، اوکراین نمی‌توانست ماشین جنگی روسیه را متوقف کند. به همین دلیل است که بحث جدیدی در رسانه‌ها در مورد افول اروپا مطرح می‌شود. این بحث عمدتا حول محور مسائل اقتصادی، جمعیتی و نظامی می‌چرخد.

بر اساس این استدلال اروپا رو به زوال است، زیرا قدرت اقتصادی آن پس از بحران مالی از ایالات متحده عقب مانده است، جمعیت آن اکنون تنها چند درصد از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهد و همچنین به این دلیل که در مقایسه با ایالات متحده آمریکای از نظر نظامی قوی از پایان جنگ سرد ضعیف شده است.

در ادامه نویسنده به بررسی موشکافانه این مسئله پرداخته و نوشت:: قدرت اقتصادی اروپا از دهه ۱۹۹۰، یعنی از پایان جنگ سرد، به هیچ وجه از ایالات متحده عقب نمانده است. اگر برابری قدرت خرید را در نظر بگیرید و بنابراین نوسانات ارزی بین دلار و یورو را حذف کنید، داستان متفاوت به نظر می‌رسد: در دهه ۱۹۹۰، تولید ناخالص ملی در منطقه اتحادیه اروپا از ۲۸ کشور کمی بیشتر از تولید ناخالص ملی ایالات متحده آمریکا بود. در سال ۲۰۲۰، یعنی قبل از برگزیت، قدرت اقتصادی اتحادیه اروپا همچنان از ایالات متحده جلوتر بود، صرف نظر از اینکه اطلاعات آماری از OECD، بانک جهانی یا صندوق بین المللی پول به دست آمده باشد. در سال ۲۰۲۲ تنها به دلیل خروج انگلیس قدرت اقتصادی اتحادیه اروپا کمی کمتر از آمریکا بود. اگر انگلیس در اتحادیه اروپا باقی می‌ماند، پیشتازی اتحادیه اروپا از نظر تولید ناخالص ملی در سال ۲۰۲۲ حفظ می‌شد.

در ادامه این مطلب آمده است: هیچ کس نمی‌خواهد این مسئله را انکار کند که خطر سقوط اقتصادی اتحادیه اروپا وجود دارد. از زمان بحران مالی ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲، رشد اقتصادی در اتحادیه اروپا اغلب کمتر از ایالات متحده بوده است و تنها در چند سال بیشتر بوده است. تسلط و نفوذ شرکت‌های دیجیتال آمریکایی بسیار زیاد است و تنها توسط چینی‌ها و نه شرکت‌های اروپایی به چالش کشیده شده است. اما فراموش کردن نقاط قوت اقتصاد اروپا در صنعت خودرو، ساخت هواپیما، فناوری‌های بی‌شماری که برای مصرف‌کنندگان چندان قابل مشاهده نیستند، از جمله فناوری‌های سبز، بسیار آسان است. پس این استدلال که اتحادیه اروپا پس از بحران مالی از ایالات متحده عقب افتاده است زیاد قانع کننده نیست.

نویسنده در ادامه به توسعه جمعیتی در اروپا پرداخته و نوشت: در واقع، نسبت اروپایی‌ها در جمعیت جهان به طور چشمگیری کاهش یافته است. اما بر اساس پیش بینی‌های جمعیتی سازمان ملل برای سال ۲۰۵۰، هیچ چیز در یک نقطه مهم تغییر نخواهد کرد: اتحادیه اروپا با حدود نیم میلیارد نفر جمعیت، در رتبه سوم پس از هند و پس از چین در رتبه بندی جهانی جمعیت جهان قرار دارد.

نه ایالات متحده آمریکا و نه کوهنوردان جدید نیجریه، اندونزی یا پاکستان تا سال ۲۰۵۰ اتحادیه اروپا را از جایگاه سوم خارج نخواهند کرد. البته، پیش بینی‌های جمعیت شناختی باید با احتیاط رفتار شود. اما به هیچ وجه این اطمینان وجود ندارد که اتحادیه اروپا در دهه‌های آینده از نظر جمعیتی در لیگ سوم پس از ایالات متحده آمریکا و همچنین پس از اندونزی، نیجریه و پاکستان قرار نگیرد.

نویسنده در نهایت به هزینه‌های نظامی در این اتحادیه پرداخته و نوشت: کاملاً صحیح است که در مقایسه با جنگ سرد، کشور‌های عضو اتحادیه اروپا، تا آنجا که به ناتو تعلق دارند، آشکارا از ایالات متحده عقب افتاده اند. بر اساس ارقام موسسه تحقیقات صلح استکهلم سیپری هزینه‌های نظامی کشور‌های اروپای غربی ناتو در سال ۱۹۹۰، یعنی در پایان جنگ سرد، ۵۵ درصد، یعنی بیش از نیمی از هزینه‌های نظامی ایالات متحده آمریکا بوده است. تا سال ۲۰۲۲، با شروع جنگ روسیه در اوکراین، هزینه‌های نظامی کشور‌های اروپایی ناتو به تنها ۳۷ درصد از هزینه‌های ایالات متحده کاهش یافت، این در حالی است که تعداد کشور‌های ناتو افزایش یافته بود. این کاهش قابل توجهی است، حتی اگر قدرت خرید در این اعداد لحاظ نشود.

این کاهش و رکود به این واقعیت مربوط می‌شود که اکثر اروپایی‌ها انتظار جنگ در اروپا را تا سال ۲۰۲۲ نداشتند، در حالی که ایالات متحده به عنوان یک ابرقدرت همیشه باید برای یک درگیری نظامی آماده می‌شد و بنابراین به طور مداوم هزینه‌های نظامی خود را افزایش می‌داد. تنها بین الحاق کریمه در سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۲، هزینه‌های نظامی در ایالات متحده بیش از یک چهارم از نظر اسمی افزایش یافت، در حالی که در اروپای ناتو این میزان تنها یک هفتم بود. با این حال، این شک وجود دارد که آیا این شکاف همچنان در حال افزایش است. در بسیاری از کشور‌های اروپایی نیز، جنگ اوکراین نقطه عطفی در این زمینه به همراه داشت.

در مورد این واقعیت اطلاعات کمی وجود دارد که طبق آمار سیپری کشور‌های اروپایی ناتو در مجموع حدود سه برابر روسیه در سال ۲۰۲۲ برای ارتش هزینه کردند. با این حال، تاکنون این هزینه‌ها هیچ امنیت مستقلی را از ایالات متحده، به ارمغان نیاورده است، زیرا این هزینه‌ها در حدود ۳۰ ارتش ملی در اروپا گسترده شده است که با حسادت از استقلال خود در خرید، تجهیزات و تولید تسلیحات دفاع می‌کنند. در برنامه ریزی دفاعی، کشور‌های بزرگتر حتی بیشتر از کشور‌های کوچکتر اقدام می‌کنند. اما فرصت برای استفاده بهتر نظامی از این سخت افزار و برنامه ریزی نظامی پراکنده همچنان وجود دارد.

نویسنده این مطلب در ادامه نوشت: چیزی که درست است این است که الحاق کریمه به روسیه و جنگ این کشور در اوکراین در لحظه‌ای تاریخی آغاز شد که در آن پتانسیل نظامی اروپا به میزان قابل توجهی کاهش یافته بود، زیرا دیگر انتظار نمی‌رفت که یک جنگ زمینی کلاسیک در قاره اروپا رخ دهد.. اتحادیه اروپا بدون شک فاقد تمام پیش نیاز‌های یک ابرقدرت همتراز با آمریکا و چین است. اما به جای صحبت از افول اروپا، بهتر است در مورد سیاست‌های جهانی اتحادیه اروپا به عنوان یک غیر ابرقدرت صحبت کنیم.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر