به گزارش مجله خبری نگار، ایران و عربستان جمعه ۱۹ اسفندماه ۱۴۰۱ پس از هشت دور گفتگوهای فشرده در پکن توافق کردند که پس از ۷ سال، روابط دیپلماتیک خود را از سر بگیرند.
مذاکرات اولیه ایران و عربستان به میزبانی عراق و عمان انجام شد و به دنبال سفر اخیر رئیسجمهور ایران به چین، توافق شد که دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان در شهر پکن با هدف پیگیری توافقات سفر رئیسجمهور، مذاکرات فشردهای را بهمنظور حلوفصل نهایی موضوعات فیمابین ایران و عربستان سعودی با همتای سعودی خود انجام دهد.
در بخشی از بیانیه مشترک سهجانبه میان ایران، عربستان و چین که در پایان این مذاکرات در پکن صادر شد، آمده است: در نتیجه گفتگوهای انجامشده، جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی توافق کردند ظرف حداکثر دو ماه، روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفته و سفارتخانهها و نمایندگیها را بازگشایی کنند.
این توافق از سوی بسیاری از کشورها در سطح منطقه و بینالملل مورد استقبال قرار گرفت. بسیاری توافق ایران و عربستان را صلحی نادر در خاورمیانه برشمردند که نه با میانجیگری آمریکا بلکه با وساطت چین به دست آمد.
پس از تحولات حداقل یک دهه اخیر به ویژه بعد از جنگ در سوریه و عراق، کمتر کسی تصور میکرد که منطقه و دولتهای مستقر در آن به سمت آشتی و تعامل دو جانبه و چند جانبه حرکت کنند.
رسانههای خارجی، این توافق را در زمره بالاترین تحولاتی دانستند که کسی نمیتوانست تصور کند؛ چرخشی که برای پایتختهای اطراف جهان، شوکآور بود. آنها تصریح کردند که اتحادها و هماوردیهایی که برای چندین نسل بر دیپلماسی حاکم بود، دستکم فعلا با این توافق وارونه شده است.
توافق ایران اولین گام در راستای نزدیکی دوباره دولتها و کشورهای منطقه به یکدیگر بود. سفر بشار اسد به روسیه و امارات متحده عربی پس از سالهای طولانی، آغاز دوباره تعامل ترکیه و مصر از دیگر تحولاتی است که در یکی دو هفته اخیر شاهد بودیم و نوید باز شدن گرههای کور امنیتی و سیاسی در منطقه پس از بیش از یک دهه را میدهد.
اما آیا این تحولات میتواند به روابط استراتژیک و بلندمدت میان کشورها به ویژه کشورهایی که در سالهای گذشته در تنش جدی و شدید با هم بودند، منجر شود یا صرفا یک اقدام تاکتیکی برای پایان دادن به فضای تنش آمیز قدیمی است؟
به نظر میآید این تحولات دستکم یک بازآرایی موقت در اتحادها و رقابتهای معمول است و البته آمریکا و اسراییل بزرگترین و مهمترین بر همزنندگان نظم و امنیت منطقهای را به حاشیه خواهد راند.
آمریکاییها برای دهههای طولانی بزرگترین و مهمترین بازیگر در خاورمیانه و منطقه بوده است. اما خروج این کشور از عراق و افغانستان و نیز سیاست واگذاری امنیت منطقه به دست کشورهای منطقه که از زمان باراک اوباما کلید خورد موجب شده تا در دو دهه گذشته این کشور بیش از پیش حضور و نفوذش را در منطقه از دست دهد.
از سویی رژیم اسراییل که امنیت خود را برای حداقل ۷۰ سال گذشته به آمریکا گره زده بود امروز بیش از گذشته برای چنگ زدن به قدرتهای منطقهای و با نفوذ چنگ میزند. شاید از این رو بود که اسراییل بر خلاف تمایل و انتظار کشورهای اروپایی مستقیم و مستمر از اوکراین در برابر روسیه حمایت نکرد. رژیم اسراییل در سالهای اخیر تلاش کرده است تا هر چه بیشتر به کشورهایی از جمله روسیه نزدیک شود و در این رابطه نیز موفق بوده است. کشورهای اروپایی به ویژه در جریان بحران اوکراین به شدت از اسراییل ناامید و ناراحت هستند؛ چرا که منافعش با روسیه را به منافعش را اتحادیه اروپا ترجیح داد و این رفتار طبعا بیپاسخ نخواهد ماند.
اقدامات و تصمیمات ماههای اخیر بنیامین نتانیاهو به ویژه در رابطه با برخی تصمیمگیریهای قضایی موجی بزرگ از اعتراضات داخلی را به همراه داشته است و این رژیم بیش از پیش در سرزمینهای اشغالی منزوی شده است که طبعا انزوای این رژیم در تحولات منطقه و خاورمیانه را در پی خواهد داشت.
رحمان قهرمانپور کارشناس مسایل بینالملل در رابطه با تاثیر تحولات اخیر بر انزوای بیشتر آمریکا و اسراییل در منطقه گفت: اگر ارزیابی اسراییلیها از امنیت ملی را آنگونه که موسسه تحقیقات استراتژیک اسراییل نوشته است نگاه کنیم، یکی از اصلیترین تهدیدات برای اسراییل نوع رابطهاش با غرب و اروپا است. از این رو قابل تامل است که تغییرات نظام بین الملل و درگیر شدن غرب در جنگ اوکراین، موقعیت آمریکا در خاورمیانه را به چالش کشیده و به طور متعاقب تهدیدات جدی را متوجه اسراییل کرده است. به هرحال رژیم اسراییل امنیتش را به آمریکا گره زده و هر چه امنیت و نفوذ آمریکا کاهش یابد به ضرر اسراییل است.
وی با اشاره به کاهش نقش و نفوذ آمریکا در منطقه و خاورمیانه، کاهش جذابیت اسراییل برای یهودیان آمریکا و نیز اصلاحات قضایی نتانیاهو تصریح کرد: معتقدم اینها از عوامل اصلی مشکلات اسراییل در حال حاضر است. در عین حال درگیر شدن اروپا در جنگ اوکراین یک دغذعه جدی برای اسراییل است. اروپاییها فشار زیادی برای حمایت اسراییل از اوکراین آوردند، اما اسراییل به خاطر روابطی که با روسیه دارد آن طور که باید از اوکراین و غرب حمایت نکرد.
این کارشناس مسایل بینالملل توافق میان ایران و عربستان و تعامل کشورهای منطقه با سوریه بشار اسد را اقداماتی تاکتیکی برشمرد و گفت: عادی سازی روابط ترکیه با عربستان و امارات و مصر یا سفر بشار اسد به روسیه و امارات حرکتی تاکتیکی بوده است و باید منتظر نتایج آن در میان مدت باشیم. معتقدم اختلافات میان این کشورها آنقدر زیاد است که نمیتوان و نباید خوشبینانه انتظار داشت در کوتاه مدت این مسایل حل شود. به علاوه در منطقه و خاورمیانه یک نیروی همگرا کننده و قدرت بزرگ مثل چین که بتواند همه کشورها را در کنار هم جمع کند وجود نداشته و ندارد. اما از آنجایی که شرایط قدری تغییر کرده، دولتها به حرکتهای تاکتیکی برای کاهش تنش روی آوردند، اما این اقدامات بعید است به زودی به بهبود روابط استراتژیک بینجامد.
رژیم اسراییل و آمریکا در سالهای اخیر تلاش بسیار داشتند که با نزدیک شدن به کشورهای عربی منطقه در عمل ایران را در انزوا قرار دهند و تصور میشد که با تمایل و علاقه کشورهای عربی برای نزدیکی به اسراییل آنها دیگر سراغ ایران نخواهند آمد، اما واقعیتهای منطقه و آنچه در عمل وجود دارد این است که نمیتوان و نباید نقش و نفوذ ایران در منطقه را نادیده گرفت یا بدون توجه به دغدغهها و رویکرد ایران در منطقه پیش رفت. نزدیکی این کشورها به چین یا هر کشور دیگری نیازمند داشتن منطقهای آرام و امن است که بتواند تعاملات اقتصادی و تجاری را برای یک دوره زمانی طولانی تضمین کند و این هدف بدون در نظر گرفتن نقش و محوریت ایران در منطقه امکان پذیر نیست. از این رو اگر برخی در عربستان تصور میکردند که بدون در نظر گرفتن ایران میتوانند توافقهای راهبردی سیاسی و امنیتی و اقتصادی را پیش ببرند سخت در اشتباه بودند.
از سویی نزدیکی ایران به عربستان و نیز بازگشت سوریه به تعاملات سیاسی و بینالمللی حاکی از تغییر در مناسبات سیاسی و امنیتی منطقه در سطحی گسترده است. اگر کشورهای عربی در منطقه خواهان تعامل با ایران هستند باید در روابط با آمریکا و نیز به ویژه اسراییل رعایت تعادل را داشته باشند. هر چند حرکت در مرز باریک این تعادل کاری بسیار سخت و دشوار به نظر میآید، اما روشن است که هرگونه تعامل اقتصادی و تجاری بلندمدت در منطقه نیازمند این تعادل و تعامل است.