به گزارش مجله خبری نگار، بسیاری از افراد هنگامی که میخواهند خواستههای خود را مطرح کنند دچار استرس و نگرانی میشوند و نمیدانند که بهترین راه بیان خواستهها چیست.
برای اینکه بتوانید در هر ارتباطی موفقیت آمیز عمل کنید و زودتر به خواسته هایتان برسید لازم است بدانید که در هنگام تقاضا از دیگران چگونه نیازهایتان را بیان کنید. رعایت نکات زیر میتواند تا حد زیادی به شما کمک کند:
برای بیان خواستههای خود محکم و مستقیم حرف بزنید و کژدار مریض جلو نروید. بهتر است هنگامی که از فردی تقاضای کمک دارید و یا خواسته خود را میخواهید با او در میان بگذارید واضح و مودب رفتار کنید یعنی از شاخه و برگ دادن به موضوع جلوگیری کنید تا فرد مقابل به راحتی منظور شما را درک کند.
مهمترین نکته این است که قاطعیت در رفتار تان داشته باشید. قاطعیت نوعی خصیصه است که برخی از افراد آن را ندارند و مهارتی است که با داشتن آن میتوانید راحت احساسات خود را بدون خجالت بیان کنید. اگر در جمعی با نظر دیگران مخالف باشید یا اگر نخواهید کاری را انجام دهید در چنین مواقعی قاطعیت یک مهارت است که میتوان آن را با راهکارهایی تقویت کرد.
منظور از بیان خواستهها به صورت مثبت این است که چیزی را که میخواهید بیان کنید نه آنچه را که نمیخواهید. بسیاری از افراد عادت کردند که به خوبی چیزهایی را که برایشان نامطلوب است تشخیص داده و تقاضای نبودنشان را کنند. درخواست کردن سبب از بین رفتن چیزی که نمیخواهید میشود، اما احتمال اینکه شما را به خواسته تان برساند بسیار کم است. مثلا ممکن است زنی از همسرش بخواهد که شبها تا دیر وقت فقط بیرون نباشد در حالی که بهتر است بگوید لطفاً شبها زودتر به خانه بیا.
با وجود اینکه برخی خواستههای خود را واضح و روشن بیان میکنند باز هم این امکان وجود دارد که پیامی که فرستاده میشود با پیامی که فرد مقابل دریافت میکند فرق داشته باشد. از این رو نیاز است به نحوی از درست شنیده شدن نیازهایتان مطمئن شوید. در برخی مواقع بهتر است سوال از طرف مقابل بپرسید که آیا منظور شما برایتان مشخص است. چرا که گاهی اوقات ممکن است برداشت فرد با هدف شما متفاوت باشد و باعث سوء تفاهم شود.
درخواستهای دستوری دیگر درخواست و خواسته محسوب نمیشود نوعی دستور است که باعث ایجاد واکنشهایی در فرد مقابل میشود که مجبور میشود یا پرخاشگری کند یا تسلیم امر شما شود. دستور نوعی خواسته است که فرد با قبول نکردن آن سرزنش یا تنبیه میشود؛ بنابراین اگر فردی بر این عقیده باشد که با قبول نکردن درخواست شما این حالتها به او دست میدهد آن را یک دستور به شمار میآورد.
وسعت برخورد کردن و تشویق افراد در هنگام تقاضای کمک یکی از مواردی است که به آن توجه کمتری میشود. مثلاً شما به جای اینکه خواسته خود را اینگونه مطرح کنید که: ببخشید سرتان خیلی شلوغ است، اما میشه در این زمینه به من کمک کنید؟ بگویید: من یک میز ساختم و از آنجایی که شما نجار ماهری هستید میخواهم که نگاهی به آن بیندازید و اگر ایرادی دارد به من بگویید. در جمله اول اینگونه به نظر میرسد که شما از کسی میخواهید که کار خودش را نصف کاره رها کند و به شما بپردازد در حالی که در مثال دوم مهارت فردی را تایید کرده اید و برایش اهمیت قائل شده اید.
احتمال دارد خواسته شما از کسی باشد که در گذشته برایش کاری کرده اید. در اینگونه شرایط مواظب باشید که جمله تان را به شکلی بیان نکنید که فرد احساس گناه پیدا کند و تصور کند که مجبور است برای تلافی کار شما برای تان قدمی بردارد. سعی کنید هیچ گونه اشارهای به این که قبلاً برای او کار مثبتی کرده و در حقش لطف کرده اید نکنید چرا که این رفتار تان حس بسیار ناخوشایندی به فرد مقابل میدهد. این را بدانید که بهترین راه ارتباط این است که اگر برای فردی کاری انجام میدهید هرگز منتی بر سرش نگذارید و توقع جبران بلافاصله او را نداشته باشید.
گاهی شما از افراد درخواستهای مربوط به شغل شان را دارید و گاهی این خواستههای شما منطقی است و مشکلی را ایجاد نمیکند مانند این که از دوستی که پزشکی خوانده است یک سوال مربوط به سلامت روان میپرسید، اما گاهی این خواستههای شما معقول نیستند و باعث رنج طرف مقابل میگردد. این را بدانید که اگر در بیان نیازهایتان در مورد شغل یک فرد انتظار بیشتری داشته باشید او را مورد آزار و اذیت قرار داده اید. در بیان درخواستهای مربوط به شغل افراد زیاده روی نکنید مگر اینکه بخواهید پول آن را پرداخت کنید یا خدمات شخصی خود را با او مبادله نمایید.
اگر میخواهید برای بیان کردن نیازهای تان به سراغ فرد مورد نظر بروید از قبل به او اطلاع دهید که برای صحبت کردن در مورد مسئله مهمی میخواهید وقتش را بگیرید. اطلاع دادن از قبل یعنی احترام گذاشتن به زمان فرد مقابل. نشان دادن احترام و ادب یکی از نکات مهم و اساسی هنگام بیان کردن خواستهها از فرد دیگری است. مثلا میتوانید این شروع کنید که: از آنجایی که شما فرد صاحب نظری در این رشته هستید نظرتان برایم بسیار مهم است.
اگر در بیان کردن نیازهای خود با یک فرد همیشه زیاده روی کنید قطعا شرایط آسف باری برای او فراهم میکنید. اگر بارها بدون اینکه بخواهید لطف فرد مقابل را جبران کنید از او تقاضای کمک کنید به تدریج با دیدن شما احساس خوشایند نخواهد داشت و سعی میکند هر طور که شده از همنشینی و مصاحبت با شما فرار کند؛ بنابراین سعی کنید اگر کسی برایتان کاری انجام داده شما هم لطف و محبت او را جبران کنید و اینگونه نشان دهید که قدردان زحماتش هستید. نکته مهم این است که بدانید یک رابطه همیشه دوطرفه هست و قرار نیست فقط یک نفر به دیگری باج دهد و فرد مقابل همیشه از آن استفاده کند. چرا که اگر رابطهای این گونه باشد به زودی از هم میباشد.
اگر میخواهید خواستههای خودتان را به صورت پیام یا ایمیل برای کسی بفرستید تمام نکات مهم و حقایق را برایش مطرح کنید و کاملاً مستقیم و صحیح با او حرف بزنید که از او چه خواستهای دارید و چرا به سراغش آمده اید. در پایان هم از او قدر دانی کنید. گفتن کلمه سپاسگزارم یا ممنونم از محبت شما وقت زیادی نمیگیرد و احساس ارزشمندی و بسیار خوبی به فرد مقابل میدهد.
گاهی احتمال دارد موقعیتهایی پیش بیاید که شخصی که از او تقاضای کمک داشته اید به شما جواب منفی دهد و راحت درخواستتان را رد کند. اگر کسی تقاضای شما را رد کرد ناراحت نشوید و یا کینهای با او در پیش نگیرید. چرا که این فرد قطعاً دلایلی برای خودش داشته است. مثلاً حتی اگر از فردی که پولدار است تقاضای مالی دارید و خواسته شما را رد کرده با خودتان اینگونه بیندیشید که شاید همین فرد در مضیقه مالی گرفتار شده یا نگرانیها و استرسهای مالی دارد که نمیتواند به شما کمک کند.
هنگامی که میخواهید نیازهای خود را بیان کنید بهتر است چیزی همچون: اگر این کار وقت تان را نمیگیرد، قادر به انجام این کار من مزاحمت نمیشوم درکتان میکنم و موارد این چنینی را مطرح کنید تا فرد مقابل احساس نکند که مجبور است حتماً خواسته شما را برآورده کند. در چنین شرایطی فرد معذب نمیشود بعد این که نتوانست خواسته شما را برآورده کند شرمنده نمیشود. همین فرصت دادن باعث میشود که شما متوجه شوید که آیا فردی با جان و دل کاری را برایتان انجام داده یا از روی اجبار و تعارف.
پس از این که فردی به نیازهای شما جواب داد از او قدردانی کنید و به او بگویید که چقدر بابت لطفی که به شما کرده است خوشحال هستید. در نهایت به او بگویید که حتماً در آینده اگر کاری از دستتان بر میآید برایش انجام خواهید داد و محبتش را جبران میکنید. حتی میتوانید با دادن هدیه هرچند کوچک قدردانی خود را بروز دهید.
اگر فردی از شما خواستههایی دارد که قادر به انجام آن برایش هستید حتما این کار را انجام دهید. البته بهتر است بدانید که اگر میخواهید به دیگران کمک کنید و برای آنها سودمند باشید نباید در ازای هر کاری که میکنید از فرد مقابل دائم توقع داشته باشید. مسلما دنیایی که افراد بدون منت به یکدیگر کمک میکنند و خواسته هایشان برای هم دیگر مهم است دنیای زیباتری است.
مهمترین عاملی که موقع درخواست کردن از اطرافیان باید به آن توجه کنید این است که عزت نفستان کاملا حفظ شود. مثلاً در مورد افزایش حقوق و درخواست برای ارتقاء شغلی که به هر دلیلی با خواسته شما موافقت نمیشود اصرارهای بیش از حد سبب میشود که دیگران طور دیگری در مورد شما قضاوت کنند. حس دلسوزی و ترحم تفکر اطرافیان در مورد اینکه شما آدم ناپختهای هستید با هر نوع برچسب دیگر از پیامدهای اصرار بیش از حد روی خواستهای است که در آخر به از بین رفتن عزت نفس و اعتماد به نفس شما میانجامد.
این که شما بارها درخواست کمک از دیگران را بیان کنید، اما به نتیجهای نرسید شاید یکی از دلایلش این باشد که دیگران ممکن است فکر کنند در معرض خطر هستند چند. مثلاً وقتی قرار است بابت وامی که از بانک میگیرید کسی ضمانت شما را به عهده بگیرد این نوع کار پر ریسک است که هرکسی جرات قبول مسئولیت آن را ندارد.
برای اینکه خواسته خود را قاطعانه و محکم بیان کنید لازم است بدانید که هرگز از کلمه من استفاده نکنید. سعی کنید اینگونه بروز دهید که فقط به فکر خودتان نیستید. در جملات خود توجه تان را روی هدف بگذارید تا نشان دهید که نظر شما خود خواهانه نیست. اگر با کسی مسئلهای دارید قبل از شروع بحث سعی کنید آن را کنار بگذارید چرا که عصبانیت فقط شما را غیر منطقی در نظر دیگران جلوه میدهد.
علاوه بر این نیاز است نظرات معقولی را که حتی مخالف خواسته تان باشد بپذیرید. در مورد دیگران به هیچ عنوان قضاوت نکنید و سعی کنید تمرکزتان روی موضوعی باشد که میخواهید در مورد آن صحبت کنید. در بحث هایتان به این شاخه و آن شاخه نپرید و دنبال بردن و باختن نباشید. همچنین به جای اینکه از عبارتهایی مانند من میگویم یا من میخواهم استفاده کنید از جملاتی همچون لطف میکنید اگر... یا خوشحال میشوم اگر... و ... استفاده کنید.
بعضی از نظرات کاملاً شخصی است و درست و غلط بودن در مورد آنها بی معنا است. شما دلتان میخواهد در یک کلبه چوبی اتاقی داشته باشید، اما همسفران دیگر شما ممکن است یک هتل لوکس را ترجیح دهند. شما ممکن است غذای مورد علاقه تان غذاهای گیاهی باشد، اما هم اتاقی شما ازغذاهای فست فودی خوشش بیاید.
شما در عین حال که به نظر و سلیقه دیگران احترام میگذارید و برای آنها ارزش قائل میشوید به سلیقه خودتان هم متعهد هستید. اجازه ندهید دیگران نظر شما را زیر سوال ببرند. همچنین موقعی که شما از دیگران خواستهای دارید که مطابق با میل و سلیقه آنها نیست آن را بپذیرد و بدانید که آنچه که شما خواسته اید مطابق با علایق آنها نیست پس اصرار بیش از حد نکنید.
برای هر فردی مشکل است که در مقابل نیازهایی که از دیگران دارد جواب نه بشنود. برخی از نکاتی که کمکت نمیکند تا از رد شدن درخواست توسط دیگران ناراحت نشوید شامل موارد زیر هستند:
این را بدانید که قرار است شما با هر بار نه شنیدن و رد شدن درخواستتان فرد محکمتر و استوارتری بشوید. به این ترتیب بیاموزید که قرار است از نه شنیدن هراسی نداشته باشید و مهمتر از آن از آن ناراحت نشوید. خیلی از افراد برای این موفقیت رسیدند که درخواست هایشان متعدد از سوی دیگر آن رد شده است، اما ناامید نشدند و به دنبال راههای دیگر رفته اند.
ناراحت شدن شما دلیل خاصی ندارد بلکه بدانید که حق بقیه است که وقتی از آنها خواستهای دارید همیشه به خواسته تان جواب مثبت ندهند. همانطور که شما حق دارید به خواستههای دیگران همیشه جواب مثبت ندهید دیگران هم چنین حقی دارند. پس برای دیگران هم به اندازه خودتان ارزش قائل باشید.
جواب منفی به درخواستهای شما یک راه موثر برای ارتباط با فرد دیگری است. شنیدن جواب نه به معنی عدم قبول شخصیت شما نمیباشد و صرفاً خواستهای که دارید رد شده است؛ بنابراین اعتماد به نفس خود را حفظ کنید و همیشه برای رد شدن خواستههای تان احتمالی را در نظر بگیرید.
ممکن است هدفهای نادرستی را برای خود برگزیده باشید و شاید هم از راه دیگری بهتر عمل میکردید. از این رو اگر خواستهای دارید و قبول شده است زمان آن رسیده که اهداف خود را مورد تجدید نظر قرار دهید و از کارایی و درستی آن اطمینان پیدا کنید.
احتمال دارد بارها پس از اینکه خواستهای را بیان کردید جواب منفی را از فرد مقابل شنیده باشید و احساس ناخوشایندی حس کنید. اینکه شما چه برخوردی داشته باشید میتواند تا حد زیادی میزان لجبازی یا وسواس شما را آشکار کند. شما نباید زود ناامید و غمگین شوید و نباید فروتنی خود را از یاد ببرید. هر بار که جواب منفی میشنوید میزان تواضع خود را بیشتر کنید و به این فکر کنید که این یک امر نرمال است. همچنین درمورد حق به جانب بودن بخوانید.
هنگامی که از یک راه خاص به خواسته خود نرسید به روشهای دیگر فکر کنید. این تهدید میتواند به یک فرصت مناسب برای بالا بردن خلاقیت شما تبدیل گردد. بسیاری از خلاقیتها در محدودیتها شکل گرفته اند. هر چند این موضوع از نگاهی دیگر هم قابل بررسی میباشد. به عنوان مثال اگر فردی نزدیک به شما صحبت هایتان را نمیپذیرد با روشهای دیگر و با خلاقیت و کسب مهارت او را متوجه نگاه خود کنید.
منبع: هنرزندگی