به گزارش مجله خبری نگار/اطلاعات: به نظر شما فقدان درسی به نام زبانچینی تا کنون چه میزان به دانشآموزان ما ضربهی آموزشی زدهاست؟ قاعدتاً ضربهای کاری بوده، که مقام عالی وزارت برای ترمهای آیندهی تحصیلی چنین وعدهی مسرّتبخشی را به جامعهی آموزشی پرورشی اعلام کردند.
همین دوهفتهپیش بود که رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس از میانگین ۵ر۱۱ برای معدل دانشآموزان کشور یاد کرد و خواستار ریشهیابی (!) شد. شاید نخستین گام در این ریشهیابی اینگونه تدبیر شده، که یکی از سختترین، نامأنوسترین و غیرهمگنترین زبان از نظر توان تلفظی و نیز غیرکاربردیترینها، درمانی بر ارتقاء معدل یادشده باشد.
بعد از گفتاردرمانی و واژگانتراپی برای فرافکنی مشکلات از سوی برخی مسئولان، اکنون در آستانهی خیالدرمانی و رؤیاتراپی هستیم. دانشآموزانی که یکی از سهلترین زبانهای دنیا را در مدارس به هزارویک دلیل یاد نمیگیرند، اکنون باید به دشوارترین زبان، ولو داوطلبانه، سوق دادهشوند؛ و یا شاید همین داوطلبی نمیتوانست به زبانهای آسانتر و رایجتری مثل ترکی یا فرانسوی یا اسپانیایی تعلق گیرد؛ البته آلمانی را هم در کنار چینی آوردهبودند؛ روسی که دیگر باید گل سرسبد باشد و جای خود دارد.
من از آن دستهای نیستم، که مثلا بگویم، انرژی این کار را روی ازدیاد حقوق معلمان بگذارید و فلان و بهمان؛ که هرچیزی جای خود را دارد؛ هم آموزش زبان و هم حقوق معلمان و هم همهی دیگر امور ضروری…. اما میتوانم خواهش کنم، که یک دِه را آباد کنند و سپس به فکر صد شهر دیگر باشند.
…وای کاش رؤیای دور از دسترس آموزش زبان چینی به دانشآموزان داوطلب، پیش از سفر رییس جمهور چین به عربستان اعلام میشد؛ بلکه در رودربایستی هم که شده، جنابشان در متن اظهاراتشان در مورد ایران تجدید نظری میکردند.
به هرحال تنها توصیهام فعلا به رؤیاپردازان این است که، مراقب باشید؛ این زبان سخت شکستنی است!