به گزارش مجله خبری نگار/ایران: ۱- مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی از اساتید ممتاز و کم نظیر حوزه و دانشگاه اثر گرانسنگی دارند با عنوان: «زندگانی فاطمه زهرا (س)» که دفتر نشر فرهنگ اسلامی، آن را منتشر کرده است. کتابی خواندنی و مستند به منابع دست اول تاریخی که با نثری فاخر و هنرمندانه زندگی و سیره حضرت صدیقه طاهره را به تصویر کشیده است. در بخشی از این کتاب، دکتر شهیدی قضیه فدک را مطرح میکنند. ماجرا از این قرار بود که خلیفه وقت بنابر رأی و اجتهاد خود اعلام میکند که فدک ملک شخصی نیست و نباید در دست دختر پیامبر بماند! چون آنچه که به عنوان «فئ» در تصرف پیامبر بود، جزو بیتالمال مسلمانان است!
در رد این نظر، دکتر شهیدی مینویسد: «فدک، چون با نیروی نظامی گرفته نشد و مردم آن با پیامبر آشتی کردند، خالصه او به حساب میآمد. پیامبر نخست درآمد این مستغل را به مصرف مستمندان بنیهاشم، شوی دادن دختران، داماد کردن پسران آنان و مصرفهای دیگر میرسانید. سپس آن را به دخترش فاطمه داد.» ۱
ضمن اینکه دکتر شهیدی در ادامه توضیح میدهد که تاریخ به حقانیت فاطمه و رد اجتهاد خلیفه وقت شهادت میدهد تا جایی که در سال ۲۱۰ هجری، مأمون «فدک» را به فرزندان فاطمه (س) برگرداند.
اما نکته بسیار مهمی که دکتر شهیدی در تحلیل و فهم درست مسأله فدک بیان میکند این است که: «اگر فاطمه نزد خلیفه وقت رفت و از او حق (فدک) خود را مطالبه کرد، نه از آن جهت بود که نانخورش برای خود و فرزندانش میخواست. مشکل او این بود که این اجتهاد مقابل نص، نخستین و آخرین اجتهاد نیست. فردا اجتهادی دیگر پیش میآید» و... پیشبینی فاطمه (س) درست درآمد. ۴۰ سال پس از این حادثه تغییراتی بنیادی (با اجتهادهای مقابل نص!) در حکومت و انحراف از اسلام ناب پدید آمد.
۲- این روزها و در ایام فاطمیه در حالی در سوگ حضرت زهرا (س) نشستهایم و بار دیگر در سالگرد شهادت ایشان داغدار شدهایم که بیش از هر چیز نیازمند تأسی به راه و روش و مشی فاطمی هستیم.
درس بزرگی که از مکتب فاطمی باید گرفت، شناخت حق، حمایت از حق و مقابله با باطل است ولو اینکه در برابر جولان جریان باطل و جنگ تبلیغاتی او به میدان بیاییم و هزینه بدهیم.
در قضایای ناآرامیها و آشوبهای اخیر، جریان باطل اعم از سلطنت طلبان، اپوزیسیون خارجنشین، گروهکهای تروریستی، داعش و تجزیهطلبان تا قدرتهای غربی، آشکارا دروغ گفتند و حق را پوشاندند و مسأله را به مسأله حجاب و آزادی زن نزول دادند تا به بهانه فوت مرحومه مهسا امینی، شعار گروهکهای تجزیهطلب (زن، زندگی، آزادی) را سر دهند و در نهایت، تغییر نظام و تجزیه ایران را نتیجه بگیرند!
۳- باید برای سازمان مللی که بازیچه دست قدرتهای باجخواه شده است تأسف خورد که در یک سیاسی کاری تمام عیار و تحت تأثیر لابی امریکا و با نقض اصول اولیه حقوقی، به لغو عضویت ایران در «کمیسیون مقام زن» رأی میدهد.
جرم ایران! این است که استفاده ابزاری غربیها از «زن» را برای مطامع سیاسی و مغرضانه محکوم کرد و زیر بار سناریوی غرب نرفت. ایران را از کمیسیون مقام زن، خارج کردند تا نگاه واقعی به زن تکثیر نشود. چون غربیها یک شگرد و دسیسه بزرگ در مورد زن دارند. به تعبیر رهبر انقلاب، «غربیها، بحث زن را با شدت مطرح میکنند، اما اسمی از خانواده نمیآورند چرا که بحث خانواده از نقاط ضعف بارز آنهاست.» ۲
مقام زن، مقام ویژهای است که خانواده و جامعه را میسازد، نه آنکه او را مانکن بخواهند یا به اسم زن و در پوشش آزادی، اغراض سیاسی و پروژههای غیراخلاقی خودشان را دنبال کنند.
مقام زن، مقام دفاع از حق است، نه اینکه حق را ترور کند و باطل را بر صدر بنشاند. ببینید امروز به اسم دنیای مدرن و آزادی و حقوق، چه کردهاند که عنصری، چون «شیرین عبادی» در تراز «مقام زن»! با تلویزیون یک گروهک تجزیهطلب مصاحبه میکند و حق را به تجزیهطلبان میدهد و ایران را ناقض حقوق بشر جا میزند! این زن، مقامش بردگی و نوکری امریکاست.
۱. تفسیر در المنثور (ج۴ ص۱۷۷)
۲. سخنرانی رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۹۰