به گزارش مجله خبری نگار/ایران: با گذشت چند روز از انتخابات میاندورهای امریکا در نهایت دیروز (یکشنبه) مشخص شد که کنترل مجلس سنای کنگره امریکا باز هم در اختیار دموکراتها قرار گرفته است. با آنکه انتخابات ایالت جورجیا به دور دوم کشیده شد، اما دموکراتها توانستند با شکست جمهوریخواهان در ایالت نوادا، به ۵۰ کرسی مقابل ۴۹ کرسی دست یابند. از آنجا که ریاست سنا در دست کاملا هریس، معاون رئیسجمهور امریکا قرار دارد، در مواقعی که تساوی آرا باشد، به نفع دموکراتها عمل میکند. اما چه شد که موج سرخ جمهوریخواه، کنگره را در برنگرفت و دموکراتها توانستند سنا را برای خود حفظ کنند، سؤالی است که در گفتگو با امیرعلی ابوالفتح، تحلیلگر ارشد مسائل امریکا به آن پرداخته شد.
چرا برخلاف ادوار پیشین که تصور میشد انتخابات میاندورهای کنگره با استقبال کم رمق مردم مواجه شود ما شاهد حضور پررنگ در انتخابات میاندورهای کنگره بودیم؟
اولاً باید در خود سؤال تشکیک کرد. زیرا هنوز میزان مشارکت مردم به صورت آمار نهایی مشخص نیست. باید اجازه داد شمارش آرا تمام شود تا متناسب با واجدین شرایط مشخص شود که این انتخابات میاندورهای کنگره با چه میزان مشارکتی همراه بوده است.
ولی به هر حال میزان مشارکت بیشتر از ادوار پیشین بوده، غیر از این است؟
بله. البته دلایل متعددی هم برای آن وجود دارد؛ اول اینکه این انتخابات اولین انتخابات بعد از انتخابات جنجالی و پرحاشیه ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰ و اتفاقات بعد از آن و حمله ۶ ژانویه به کنگره رخ داده که هنوز سایه سنگینی بر فضای سیاسی و اجتماعی امریکا دارد. به هر حال هنوز جامعه امریکایی جامعه دوقطبی است و برخی آن انتخابات را نتیجه تقلب گسترده و به همین واسطه حمله هواداران به کنگره را دفاع از دموکراسی میدانند و در مقابل برخی هم آن را هشداری برای امریکا در جهت نابودی دموکراسی میدانند، به همین دلیل انتخابات میاندورهای کنگره نوعی تقابل و کشمکش این دو جریان بود.
بهبیان روشنتر، چون فضای کنونی امریکا به تأسی از انتخابات ۲۰۲۰ کماکان یک فضای دوقطبی و رادیکال است بنابراین طبیعی است که میزان مشارکت افزایش پیدا کند. چون طرفداران این دو جریان معتقدند باید از تمام نیروی سیاسی خود برای حفظ و صیانت آرمانها و دستاوردهایشان استفاده کنند و اگر پای صندوق رأی حاضر نشوند رقیب میتواند قدرت را بهطور کامل در اختیار بگیرد. به همین دلیل مردم امریکا به نوعی تحریک شدند که در این انتخابات حضور پررنگتری پیدا کنند.
البته در کنارش چند اتفاق مهم هم یک زنگ خطر را در جامعه امریکا به صدا درآورد که مهمترینش حکم دیوان عالی فدرال علیه سقط جنین بود که باعث باطل شدن آن رأی شد. محافظهکاران این رأی را یک دستاورد بزرگ میدانستند و با حضور در پای صندوقها سعی کردند از آن حفاظت کنند. در مقابل لیبرالها این احساس خطر را داشتند که جامعه امریکا به فضای محافظهکاری باز خواهد گشت، به همین دلیل تلاش داشتند با حضور در انتخابات مانع از قدرتگیری جریان محافظهکار شوند. یعنی طرفداران دموکراتها سعی کردند افرادی را در فرمانداریها، مجلس سنا و مجلس نمایندگان به کار بگیرند که از این دستاوردهای لیبرالی حراست کنند.
به چه دلیل یا دلایلی بهرغم ارزیابی کارشناسان و پیشبینیهای رسانهای، دموکراتها توانستند سنا را برای خود حفظ کنند؟
در وهله اول باید به این نکته اشاره کرد که ارزیابی کارشناسان و پیشبینی رسانهای هم حکایت از این داشت که شانس جمهوریخواهان برای تصاحب مجلس سنا کمتر از دموکراتها است. پس نتایج انتخابات مجلس سنا متفاوت از ارزیابی و پیشبینیها نبود.
اما موج قرمز کل کنگره را در بر نگرفت، چرا؟
مهمترین دلیل آن به اقدامات دونالد ترامپ و حامیان افراطی اش بازمیگردد. اقدامات طیف رادیکال، جامعه امریکا را دچار نوعی نگرانی و ترس کرد. به هر حال مردم امریکا در این سالها به نظام سیاسی و انتخاباتی خود اعتماد کردند، اما ادعای ترامپ و حامیان در خصوص تقلب، دروغ و دعوت به شورش و اغتشاشات خیابانی برای تغییر نتایج انتخابات، مردم امریکا را به این واهمه انداخت که مبادا کشور دچار یک بینظمی و هرجومرج خیابانی شود. به همین دلیل میان طیف رادیکال نزدیک به دونالد ترامپ با طیف میانهرو، منطقی و عقلانی جمهوری خواهها یک شکاف و گسل شکل گرفت؛ لذا در مجموع زیادهروی ترامپ و طرفدارانش باعث شد که موج قرمز در انتخابات میاندورهای کنگره، امریکا را در برنگیرد.
به بیان روشنتر ساختارشکنی و تزریق موج خشونت، عصبانیت و افراط گرایی از طرف ترامپ و طرفدارانش عملاً با پسزدگی جامعه امریکا همراه شد.
از میان ۱۵ نامزدی که ترامپ از آنها برای راهیابی به مجلس نمایندگان امریکا حمایت کرده بود فقط ۲ نامزد موفق شدند و از میان ۱۱ نامزدی که او برای راهیابی آنها به سنا حمایت کرده بود فقط ۵ نامزد موفق به کسب کرسی سنا شدند. با این نتایج آیا ستاره بخت ترامپ افول کرد؟
بهطور دقیق و قطعی نمیتوان گفت که ستاره بخت ترامپ برای انتخابات ریاستجمهوری افول کرده است. باید منتظر ماند و دید که دونالد ترامپ در میان جمهوریخواهان تا چه اندازه میتواند موفق ظاهر شود و در وزنکشیهای سیاسی طرفداران بیشتری پیدا کند. شما به این آمار در سؤالتان اشاره کردید، اما آمار دیگری هم حکایت از این دارد که حدود ۲۰۰ نفر از نامزدهای انتخابات میاندورهای کنگره که انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰ را نتیجه یک تقلب میدانند و به نگاه ترامپ نزدیک هستند، توانستند در این انتخابات پیروز شوند.
پس آمارها متفاوت و متناقض است. از طرف دیگر دونالد ترامپ مرد شگفتیها است؛ سال ۲۰۱۶ که خود را برای انتخابات ریاستجمهوری معرفی کرد، بسیاری او را طنز و جوک سیاسی میدانستند، اما این جوک سیاسی نهایتاً به رئیسجمهور امریکا تبدیل شد؛ لذا اکنون هم هنوز مشخص نیست که ستاره بخت ترامپ افول کرده است یا نه.
اگر در نهایت مجلس نمایندگان به دست جمهوریخواهان بیفتد شاهد یک دوگانگی در کنگره خواهیم بود که جمهوریخواهان و دموکراتها نتوانستند کل کنگره را در اختیار بگیرند. این فضای دوگانه چه سرنوشتی را برای دو سال پایانی دولت بایدن رقم خواهد زد؛ هر چند بایدن بعد از روشن شدن تکلیف کرسی سنا در ایالت نوادا که دموکراتها را به ۵۰ کرسی رساند، گفت که پس از انتشار اخبار نوادا احساس خوبی داشته و مشتاقانه منتظر دو سال آینده ریاستجمهوری خود است؟
آن چیزی که قطعی است این است که با نتایج انتخابات اگر در نهایت مجلس نمایندگان به دست جمهوریخواهان بیفتد دو سال پایانی دولت بایدن نسبت به دو سال اول بسیار سخت خواهد بود. خاصه آن که بسیاری از جمهوریخواهان قسم خوردهاند که بایدن را استیضاح کنند، حتی اگر نهایتاً برکنار نشود. این مسأله در صورت وقوع میتواند لطمه جدی به وجهه دموکراتها در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ وارد کند.