به گزارش مجله خبری نگار، رنگرزی از آن دسته شغلهایی است که سن و سال نمیشناسد؛ دلیل این حرفم هم به خاطر تماسهای چندین بارهام برای گفتگو با پدر رنگ ایران است. هر بار که با او تماس میگیرم، میگوید: «مشغول کار هستم، چند ساعت دیگر تماس بگیرید».
در همان ابتدای صحبتمان هم، خودش به این مسئله اشاره میکند و میگوید: «ببخشید که سرم خیلی شلوغ است. الان ۶۶ ساله ام و ۵۸ سال است که در این کار هستم. این شغل سن و سال نمیشناسد، رنگ و رنگرزی یک کاری است که اگر یک روز سر آن کار نروید، کسل و مریض خواهید شد». «سیدعلی عسگری ارجنکی»، پدر رنگ ایران در استان چهارمحالوبختیاری، احیاگر ۶۵۰ نوع رنگ طبیعی فرش است که سایر کشورها مشتری کارهایش هستند. حاشیه خلیج فارس، آمریکا، ژاپن، چین، کانادا و تعدادی از کشورهای اروپایی مشتری فرشهایی با این رنگهای گیاهی هستند. در پرونده امروز با او درباره حرفهاش، این که چطور پدر رنگ ایران شده، اهمیت این شغل که گفته میشود در آستانه نابودی است، درآمد آن و ... گفتوگویی داشتیم که خواهید خواند.
«عسگری»، ۶۶ سال دارد و بیش از ۵۸ سال است که در این حرفه مشغول کار است. از او میپرسم که چطور با این حرفه آشنا و به آن علاقهمند شد که میگوید: «من از بچگی و زمانی که به مدرسه میرفتم، علاقه زیادی به فرش قدیمی داشتم. یادم هست وقتی مادرم این فرشها را میشست، میدیدم که رنگهایش تغییر نمیکند و این موضوع برایم خیلی جالب بود. کلا به تنوع رنگ هم علاقه زیادی داشتم و معتقد بودم که نباید رنگ همه فرشها شبیه هم باشد. از همان موقع، رفتم در حرفه رنگ و رنگرزی. آن زمان مادرم فرش میبافت و من به آن کار هم علاقهمند بودم و با او همکاری میکردم تا بتوانم پول دربیاورم. بعد یک مقداری جدا کار کردم، شاگردی کردم، شبها درس خواندم و ... تا این که در ۱۶ سالگی، خودم مغازه مستقل باز کردم. البته همان طور که گفتم، من تقریبا از ۹ سالگی آمدم در این کار برای کسب تجربه و یادگیری، اما با ۴۰ یا ۵۰ هزارتومان در ۱۶ سالگی، وسایل مورد نیاز برای این حرفه را خریدم و مغازه خودم را باز کردم».
از پدر رنگ ایران درباره تولید ۶۵۰ نوع رنگ گیاهی میپرسم که ماجرایش چیست و چطور به این موفقیت دست یافته است؟ او این طور پاسخ میدهد: «طی این سالها با ورود به حرفه رنگرزی، ۶۵۰ نوع رنگ گیاهی و ثابت با کد و شناسنامه به ثبت رساندهام. یکی از آخرین رنگهای تولید شده در سال گذشته، مشکی پرکلاغی بود که با استقبال خوبی مواجه شد. تاحالا هیچ استادی در کشور نتوانسته این تعداد رنگ را به ثبت برساند. در آن زمان که من وارد این حرفه شدم، اگر درست یادم باشد، رنگهایی که در استان مصرف میشد، حدود ۳۰ تا بیشتر نبود. من تصمیم گرفتم که تنوع بیشتری به رنگهای گیاهی ببخشم و این اصلا کار سادهای نبود.
شبانهروز برای دستیابی به این هدف تلاش کردم، به استانهای دیگر رفتم، در محضر بسیاری از رنگرزها شاگردی کردم، با استادهای دیگر این حوزه آشنا شدم و ... تا بتوانم با دانش بیشتری در این حرفه، کار کنم. کمکم رنگهای رایج مورد استفاده در استانهای دیگر را با رنگهای گیاهی استان خودمان ترکیب و از فرمولهای خلاقانه استفاده کردم و ... تا آنها را به صورت رنگ ثابت گیاهی درآوردم که ثبات بالایی داشته باشد؛ بنابراین مدتی برای انجام کارهای تحقیقاتی در خصوص رنگرزی به استانهای همجوار سفر کردم و هم اکنون تمامی رنگهای مربوط به خامهها (نخ فرشها) از گیاهانی از جمله پوست گردو، پوست بادام، برگ انگور، گیاه گندل، گیاه جاشیر، اسپرک، نیل، روناس و برگ درخت توت و همچنین گلهای فصلی تهیه میشوند.»
رنگرزها دقیقا چه کاری انجام میدهند؟ «عسگری» در پاسخ به این سوال میگوید: «ما رنگهای گیاهی را به صورت خواباندنی تولید میکنیم و رسیدن به محصول در این شغل، فوری نیست. تولید یک رنگ گیاهی در تابستان، یک هفته تا ۱۰ روز، اما در پاییز و زمستان، ۱۵ تا ۲۰ روز طول میکشد تا محصول نهایی برای استفاده، قابل فروش شود. خامهای که از کارخانه ریسندگی میآوریم، در این جا شسته و از هم جدا و سپس آماده میشود برای قرار گرفتن در پاتیل رنگ. مخزنی که داریم، تا ۴۵ کیلو خامه (نخ فرش) در آن قرار میگیرد.
وقتی این مواد را در مخزن خواباندیم به همراه موادی که برای رنگ طبیعی مورد نیاز است مثلا پوست گردو، پوست بادام، گیاه جاشیر، روناس سابیده و نسابیده و ...، دیگر خیلی کاری با ما ندارد و فقط باید صبر کنیم تا خامه به خودش رنگ بگیرد. البته در این ۱۰ تا ۲۰ روز، هر ظهر و شب باید آن را چوب بزنیم، شور بدهیم و ... تا خروجی کار یکنواخت در بیاید. همانطور که گفتم و متوجه شدید، همه مراحل این کار، سنتی است و به صورت گیاهی انجام میشود.»
عسگری که تا امروز بیشتر از ۶۵۰ نوع رنگ طبیعی و گیاهی را تولید کرده است، همچنان باانگیزه در این مسیر گام برمیدارد. او درباره این که آیا تنها استفاده این رنگهای طبیعی برای فرشهاست یا نه، میگوید: «از این رنگها میتوان در صنایعدستی برای تولید کیف، کفش و تزیینات و برای تولید گیوه استفاده کرد. همچنین برای گلیم، جاجیم و ... هم استفاده میشود. هر رنگی که ماندگاری داشته باشد، روی اینها استفاده میشود البته این رنگها بیشتر روی فرش کاربرد دارد، هر نوع فرشی؛ بنابراین بسیاری از شغلها وابسته به این صنعت هستند که باید حمایت لازم از این صنعت مهم و کاربردی در استان صورت گیرد.»
پدر رنگ ایران درباره تفاوتهای رنگهای گیاهی و شیمیایی میگوید: «رنگ گیاهی هیچ حساسیتی ندارد، ماندگاریاش در برابر آفتاب، باران و ... زیاد است. هیچ موقع هم چشم را نمیزند، تازه خستگی چشم را میگیرد و به انسان روحیه هم میدهد؛ بنابراین هم برای سلامتی جسم بهتر است و هم روان. رنگ شیمیایی دقیقا برعکس است. خامههایی که در کارگاه، من با رنگهای گیاهی رنگ میکنم به دلیل بالا بودن ثبات رنگ به شهرهای تبریز، همدان، اصفهان، یاسوج و نیشابور فرستاده میشود که خوشبختانه تاکنون با استقبال خوبی همراه بوده است. این را هم بگویم که ۶۰ درصد مصالح شیمیایی موجود در بازار فرش استان به دلیل ارزانقیمت بودن از استانهای همجوار وارد استان میشوند که امیدوارم مسئولان در برابر مصالح، خامهها و رنگهای شیمیایی بیکیفیتی که وارد بازار استان و موجب ضرر و زیان به فرش دست باف میشود، بایستند و جلساتی برای همفکری و تعاملنظر میان رنگرزها، طراحان نقشه و بافندگان فرش به منظور بهبود کیفیت رنگ و بافت و طرح فرش استان برگزار کنند.»
«کسی از من حمایت نمیکند. مثلا من پوستهای گردو را که درون خامهها میریزم، بعد که میخواهم این پوستها را که برای رنگ پس دادن بوده، دربیاورم، هم وقتم را میگیرد و هم برای آن فردی که میخواهد دوباره خامه را بشوید و مصرف کند، دردسرساز است؛ بنابراین چند سال پیش، چین به من پیشنهاد داد که عصاره این رنگها را تولید کنم تا مثلا مانند زردچوبه آماده باشد تا فرد برای استفاده از این رنگ، هیچ مشکلی نداشته و در دسترس باشد.» او با این مقدمه درباره سفرش به چین میگوید: «از من دعوت شد و امکانات را برای حضورم در چین از طریق یک واسطه ایرانی، فراهم کردند. ایده که مشخص بود، وسایل مورد نیازم را هم فراهم کردند و بعدش رفتیم، کار کردیم، رسید به مرحله آزمایش نهایی که کرونا شروع شد و خانوادهام بسیار تماس میگرفتند که برگرد ایران، چین خطرناک شده و ...؛ بنابراین مجبور شدم برگردم ایران و برنامه عصارهگیری رنگهای گیاهی که تا حد خوبی پیش رفته بود، نیمه تمام گذاشتم.
چین بعد از آن دو یا سه بار دیگر هم برایم دعوتنامه فرستاد، اما من گفتم اولا سنم بالاست و دیگر توانایی و حوصله به پایان رساندن این پروژه را ندارم، ثانیا بچههایم نمیگذارند که به چین بیایم. این را هم بگویم که من قلبا دوست نداشتم و نمیخواستم بروم که کار را به آنها یاد بدهم، هدفم این بود که مقدار خامه، مقدار روناسی که باید بریزند تا رنگ خاصی به دست بیاید و ... را با امکانات آنها مشخص کنم، بعد عصاره آن رنگها را به آنها بدهم، ولی فرمول را لو ندهم. قرار بود این کار را برایشان انجام بدهم، اما نشد.»
از او میپرسم که چرا این کار را در ایران انجام نمیدهد که میگوید: «من ۵۸ سال است در این کار هستم و در این همه سال، حتی یک مسئول نیامد به من بگوید خداقوت و اصلا بپرسد که چرا با چنگ و دندان دارم برای نابود نشدن این حرفه درآمدزا و با ریشه ایرانی، تلاش میکنم، بعد شما میگویید چرا این کار را در ایران انجام ندادم؟ قطعا شرایطش نبوده وگرنه من خیلی دوست دارم در ایران، این کار را انجام بدهم».
از او میپرسم به جز کشور چین که به آن جا سفر کرده و دنبال فرمول تولید رنگ گیاهی هستند، آیا کشورهای دیگری هم در جهان هستند که در این حوزه فعال باشند که میگوید: «ریشه این حرفه و صنعت، در ایران است. تعداد رنگهایی که من درآوردم و تولید یا احیا کردم، در کشور و جهان نمونه ندارد. این که فردی مثل من ۵۸ سال پشت سر هم در رنگرزی فعال باشد، کار هر کسی نیست بهخصوص که همه کارهایش روی رنگهای گیاهی باشد. البته تا جایی که من شنیدم و خبر دارم، یک مقداری الان ترکیه در این حوزه فعال شده و افغانستان هم که افرادی را به این جا فرستاد و کار را یاد گرفتند و الان در آن جا مشغول ساخت چنین رنگهایی هستند. فقط همین دو کشور و ما، سازنده هستیم».
از او درباره آینده فعالیت در این شغل، میزان سرمایه مورد نیاز، درآمدش و ... میپرسم که میگوید: «این شغل سرمایه زیادی نسبت به شغلهای دیگر نمیخواهد، اما چون کارهای راحتتری برای جوانان هست، دنبال این کار نمیآیند و فقط قدیمیها در این حرفه ماندهاند. البته چند سال پیش و بعد از پیگیریهای زیاد، چند دانشکده برای رنگ در کرج، کاشان و ... شروع به کار کرد، اما تا حالا نتوانستند یک کارگاه مستقل بزنند، چون فقط تئوری درس میدهند و خودتان میدانید که تئوری از زمین تا آسمان با عملی فرق میکند. درباره درآمد هم بگویم که هر وقت بازار فرش خوب باشد، درآمد شغل ما هم خیلی بهتر میشود. مثلا الان که یک مقداری بازار از رونق افتاده، من روزی ۶۰۰ یا ۷۰۰ هزار تومان را به راحتی درمی آورم و در حالت معمولی، بیشتر از روزی یک میلیون درآمد دارد.»
«در گذشته تعداد استادکاران حرفه رنگرزی ۷۰ نفر بودند که به دلیل نبود زیر ساختها به حدود دو نفر رسیده است!» پدر رنگ ایران با دلسوزیهای زیادی که برای احیا و تولید رنگهای گیاهی به کار بسته، نگرانیهایی هم دارد و میگوید: «نگذارید این شغل نابود شود، چون اشتغالزایی زیادی دارد و یک حرفهای است که مخصوص ما ایرانیها بوده. سرمایه زیادی نمیخواهد، کارگاه جداگانه از فرشبافی نمیخواهد، آدم حرفهای نمیخواهد، فقط آدم مسئولیتپذیر و پرتلاش میخواهد تا کار را یاد بگیرد و از آن کسب درآمد کند.
مسئولان میخواهند بودجه فراوان صرف کنند تا شغل ایجاد کنند، خب همین شغل هست، کمی به آن توجه کنند و از درآمد ریالی و دلاریاش بهره ببرند. این شغل و ایجاد هر کارگاه، از پنج نفر کارآفرینی میکند به بالا. سالانه تعداد زیادی دانشجو در رشته فرش از دانشگاه دانش آموخته میشوند که بیشتر به دروس تئوری پرداخته و کار عملی چندانی انجام ندادهاند، حال با حمایت مسئولان و آموزش عملی به این دانش آموختگان میتوان زمینه اشتغال آنها را در این حرفه فراهم کرد. حرف آخرم این که امیدوارم مسئولان تا دیر نشده، صدای من را بشنوند و نگذارند این شغل نابود شود.»
منبع: خراسان