کد مطلب: ۳۳۲۱۲۷

ایشان اصلا نمی داند فیفا چیست. چون اجازه ورود خانم ها به استادیوم را وزارت ورزش داده!

انتقادات علیرضا خمسه از خانم مشاور توماری که سر به فلک کشید

به گزارش مجله خبری نگار،علیرضا خمسه با انتشار تصاویری از خود، صفحه شخصی اینستاگرامش را به‌روز کرد و نوشت :

 

ایشان اصلا نمی داند فیفا چیست. چون اجازه ورود خانم ها به استادیوم را وزارت ورزش داده!

 

ایشان اصلا نمی داند فیفا چیست. چون اجازه ورود خانم ها به استادیوم را وزارت ورزش داده!

این خانم مشاور زنان دولت است. چه لبخند بزرگوارانه‌ای هم دارند!
تئوری جهان‌های موازی را شنیده اید؟ این تئوری را به راحتی می‌توان در ایران به اثبات رساند. مثلا کسی که می‌توانسته خرج خانواده اش را بدهد، فردا صبح که بیدار شد می‌فهمد وارد جهان دیگری شده که نمی‌تواند خرج همسر و فرزندانش را بدهد! یا کارخانه داری که با سرمایه مشخصی تولید می‌کرده و حقوق کارگران را می‌پرداخته، می‌خوابد و فردا صبح می‌فهمد توان تولید ندارد! و نه توان پرداخت حقوق کارگران را.

ایشان اصلا نمی داند فیفا چیست. چون اجازه ورود خانم ها به استادیوم را وزارت ورزش داده!

چون سرمایه اش یک سوم، یک چهارم، یک n ام شده؟ یا با قمه جیب همه را خالی می‌کنند و با یک موتور فرار می‌کنند و هرچه بیشتر دستگیرشان می‌کنند، تعدادشان بیشتر می‌شوند جالب نیست؟ و از آنطرف هستند کسانی که یک زندگی معمولی داشته اند. ولی با پیشنهادی برای گردن گرفتن یک دزدی و اختلاس خوشبخت می‌شوند. آن چنان که در آرزو شان نمی‌گنجیده به کشور دوست و برادر کانادا میروند یا به زندان می‌روند و اصل مبلغ دزدی و اختلاس هم گم و گور می‌شود! او هم که از دسترس خارج است یا مجازات شده. یادتان هست که سال‌ها پیش یک دکل نفتی گم شد؟ ازین شعبده با حال تر؟ بی خود که نمی‌گفتند معجزه‌ی هزاره سوم.


دوستانی هم که مثل همین خانم از شرایط راضی هستند و تعجب می‌کنند چرا بقیه ناراضی اند؟ حق دارند. چون در جهان دیگری زندگی می‌کنند. در جهان ایشان هیچ گشت ارشادی وجود ندارد و هیچ زنی هم به زور و فحش و کتک دستگیر نشده. سمیه هم که نمی‌دانیم کجاست! ایشان اصلا نمی‌داند فیفا چیست. چون اجازه ورود خانم‌ها به استادیوم را وزارت ورزش داده!


راستی مگر ورود خانم‌ها به ورزشگاه‌ها ممنوع بوده؟ مگر دختری خودش را برای عدم اجازه ورود به ورزشگاه آتش زده؟ مگر در ایالت مشهد جلوی ورود تماشاگران زن را که بلیط خریده بودند را گرفته اند؟ عجب، مگر به صورت آن‌ها گاز فلفل پاشیده اند؟
برای وجود همین جهان‌های موازی ست که خیلی‌ها به هر قیمتی کوشش می‌کنند بتوانند به آن جهان بالایی بروند راستی چرا آن طلبه‌ی لنجانی از انتخاب شدنش برای نمایندگی مجلس آن قدر خوشحال شد؟

 سال ۱۳۶۷، علیرضا خمسه در فیلم پرفروش «روز باشکوه» ساخته کیانوش عیاری در کنار «علی نصیریان» «ایرج طهماسب» و «گوهر خیراندیش» بازی کرد. هر چند این فیلم از سوی تماشاگران با اقبال خوبی روبه رو شد، اما بازی در مجموعه تلویزیونی «هوشیار و بیدار» که سال ۱۳۶۷ از تلویزیون پخش شد، خمسه را بین مخاطبان عام و خاص کوچک و بزرگ به شهرت خاصی رساند و او را محبوب همه کرد. درهمان سال که کیومرث پوراحمد فیلم خوب «لنگرگاه» را ساخت، خمسه در نقشی کاملا متفاوت در آن ظاهر شد. او در این فیلم، نقش «حمزه» را بازی می‌کرد که در یک مسافرخانه در شهربندرعباس کار می‌کرد و پناهگاه دونوجوانی شده بود که از تهران گریخته و به بندرعباس رفته بودند. نوع بازی و بیان لهجه خمسه، او را به یکی از دوست داشتنی‌ترین شخصیت‌های فیلم تبدیل کرد.


در سال ۱۳۶۹ با بازی در فیلم «آپارتمان شماره ۱۳» به کارگردانی یدالله صمدی در کنار زنده یاد «جمشید اسماعیل خانی» صفحه جدیدی در بازی کمدی علیرضا خمسه گشوده شد. در این فیلم، خمسه صاحب آپارتمانی در تهران بود که برای فروش آن از کرمان به تهران آمد. او با بیان خوب لهجه کرمانی و بازی روان خود توانست جایزه بهترین بازی ار از جشنواره پیونگ یانگ کره شمالی در سال ۱۹۹۲ از آن خود کند. این فیلم جشنواره نامزد ۷ سیمرغ بود و برنده ۲ سیمرغ نیز شد.


در سال ۱۳۷۲ ابوالحسن داوودی فیلم متفاوت و کمدی «من زمین را دوست دارم» را ساخت. در این فیلم، علیرضا خمسه نقش مردی فضایی را با گریمی کاملا متفاوت بازی کرد. بازی خوب خمسه و تروکاژ‌های تصویری این فیلم «من زمین را دوست دارم» را با اقبال خوبی از سوی تماشاگران روبرو کرد. در همین سال حسن هدایت فیلم «چشم شیطان» را با ژانری حادثه‌ای و کاملا متفاوت از دیگری کار‌های خمسه مقابل دوربین برد و نقش اول آن را به خمسه داد. در این فیلم، بازی پرتنش و فعال او را کاندیدای بهترین بازیگر نقش اول مرد در سال ۱۳۷۲ و دوازدهمین فیلم فجر کرد. «چشم شیطان» از این دوره جشنواره نامزد دریافت ۵ سیمرغ و برنده ۳ سیمرغ شد.


در همان سال، خمسه مجموعه بشین، پاشو، بخند را برای گروه کودک و نوجوان شبکه اول ساخت. در این مجموعه، مورد استقبال خانواده‌ها و کودکان قرار گرفت. سال‌های بعد، خمسه بدون حضور در سینما، در مجموعه تلویزیونی «میگی نه نگاه کن» بازی کرد و در بخش‌های مختلف، توانایی‌های خود را به نمایش گذاشت. در سال ۱۳۸۷ خمسه در فیلم بیست به ایفای نقش پرداخت و به خاطر بازی در این فیلم موفق به دریافت جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد مکمل از بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر شد.

  گفتگو با علیرضا خمسه

اولین بار چه زمانی متوجه شدید به بازیگری  علاقه دارید؟

علیرضا خمسه: ۱۳ عدد شانس من است. اولین‌بار هم در ۱۳ سالگی متوجه شدم به بازیگری علاقه دارم. یکسری کار‌ها وجود دارد که وقتی انجام می‌دهی متوجه می‌شوی دغدغه ذهنی‌ات از بین رفته است. برای من هم بعد از بازی در اولین کارم این اتفاق افتاد. اگر بخواهم اصطلاح کوچه‌بازاری آن را بگویم، می‌گویم «کرم‌کشی»، در واقع با بازیگری کرم‌های ذهنی‌ام از بین رفت و این علاقه تا ۱۳ سال بعد که اولین بازی‌ام در فیلم «مرگ یزدگرد» بهرام بیضایی بود ادامه داشت. واقعیت این است که هر ۱۳ سال در زندگی من برابر با رسیدن به یک قله شهرت است. بعد از بازی در اولین کارم دقیقا ۱۳ سال بعد بود که موفق به دریافت اولین جایزه بین‌المللی تیونیانک از کره‌شمالی به دلیل بازی در فیلم «آپارتمان شماره ۱۳» شدم و درست ۱۳ سال بعد در ۵۲ سالگی برای بازی در فیلم «بیست» اولین جایزه فجر را دریافت کردم.

اولین بار وقتی خودتان را روی پرده سینما دیدید چه حسی داشتید؟
علیرضا خمسه: اولین احساس هر کسی از تماشای تصویر خودش انزجار است. هر آدمی وقتی خودش را روی پرده سینما می‌بیند، مطمئنا از تصویرش بدش می‌آید؛ به این دلیل که آن تصور ذهنی که از خودمان داریم با واقعیتی که هست یکی نیست، اما به مرور با این فیزیک و هیکل، هیبت و صدا آشنا می‌شوی و می‌توانی خودت را از پشت سر تماشا کنی و با حالت‌های خوابیده، خزیده و نخزیده و پاشده و نپاشده‌ات ارتباط برقرار کنی. (می‌خندد) بنابراین طبیعی است که اولین واکنش خودم از تماشای بازی‌ام واکنش مثبتی نبود، اما وقتی برای اولین‌بار روبه‌روی دوربین قرار گرفتم اضطراب و دلهره نداشتم؛ در واقع اضطراب‌ها را گذاشتم برای رودررویی با حضرت عزرائیل!

اولین دستمزدی که دریافت کردید چقدر بود و با آن چه کردید؟
علیرضا خمسه: یادم می‌آید در سال ۱۳۶۰ برای بازی در فیلم «مرگ یزدگرد» که اولین فیلم سینمایی‌ام بود ۹ هزار تومان دستمزد گرفتم. دقیقا نمی‌دانم با این پول چه کردم؛ فقط می‌دانم خانه و ویلا نخریدم.

فکر می‌کنید تا چند سالگی بازیگری را ادامه دهید؟
کار ما بازنشستگی ندارد، اما از کارافتادگی دارد.   من هم تا وقتی که بتوانم بازیگری را ادامه می‌دهم.

از بعد انسانی به نظر خودتان چطور آدمی هستید؟
علیرضا خمسه: من خودم را با عینک می‌بینم، بدون عینک تار می‌بینم. (می‌خندد) خودم نمی‌توانم از خصوصیات خودم بگویم. ترجیحم این است که مورد داوری قرار بگیرم. به نظرم این سؤالات را باید از یک زندانی پرسید، اگر دقت کنید همه زندانی‌ها می‌گویند من آدم خوبی بودم، مسئولان من را درک نکردند، من را به زندان انداختند. ما همه سعی می‌کنیم آدم‌های خوبی باشیم، اما از بین ما جنایتکار و قاتل و کلاهبردار هم درمی‌آید.

شما چقدر درباره آدم‌ها قضاوت می‌کنید، با توجه به اینکه خودتان بازیگر هستید و خواه‌ناخواه مورد قضاوت قرار می‌گیرید؟
من می‌گویم همه آدم‌ها خوب هستند مگر خلاف آن ثابت شود.

حسادت خصیصه‌ای است که هر کسی ممکن است در وجودش داشته باشد. شما هیچ وقت به بازیگر یا کمدین خاصی حسادت کرده‌اید؟
نه هرگز حسود نبودم.

با توجه به اینکه هرچه می‌گذرد آدم‌ها پیچیده‌تر می‌شوند، خود شما هیچ وقت متوجه این پیچیدگی شده‌اید؟
من تقریبا همیشه در خودم پیچیده شده‌ام. آنقدر در خودم پیچیده‌ام که خودم را گم کرده‌ام. گاهی پیش می‌آید که حتی نمی‌دانم قاشق غذاخوری را کجا گذاشته‌ام.

مهم‌ترین خصیصه‌ای که در جامعه رنج‌تان می‌دهد؟
وقتی مثانه‌ات پر باشد و توالت عمومی پیدا نمی‌کنی. (می‌خندد)

آخرین دروغی که تا به حال گفته‌اید؟
علیرضا خمسه: در روز خواستگاری‌ام. خانواده همسرم هرچه از خصوصیات منفی می‌پرسیدند تکذیب می‌کردم. پدر عروس به من گفتند اینطور که شما از خودتان تعریف می‌کنید به نظر خیلی معصوم می‌آیید. یعنی شما هیچ اشکالی ندارید؟! گفتم چرا من یک مشکل بزرگ دارم آن هم دروغگویی من است (می‌خندد).

بزرگ‌ترین دروغ زندگی‌تان؟
اینکه به دروغ می‌گویم من آدم خوبی هستم.

اولین دروغ عمرتان؟
موقعی که به دنیا آمدم به جای اینکه گریه کنم، خندیدم.

به صورت عمومی بدجنسی هم دارید؟
بله. در مواجهه با مادرزن بدجنسی‌های خودم را دارم.

یعنی در دوران جوانی هم به شخص خاصی حسادت نکرده‌اید؟
من هیچ وقت جوان نبودم. من همیشه کودک بوده‌ام و هستم.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر