کد مطلب: ۳۳۱۱۷۵
۰۶ شهريور ۱۴۰۱ - ۰۶:۵۴

متهم به قتل پدر تقاضای حلالیت کرد

پسر معتادی که بر سر گرفتن پول مواد با پدرش درگیر شده و وی را به قتل رسانده بود، محاکمه شد.

به گزارش مجله خبری نگار/ایران: رسیدگی به این پرونده از سال ۱۴۰۰ با گزارش قتل مرد سالمندی در خانه‌اش واقع در خیابان جامی تهران آغاز شد. پس از آن مأموران بلافاصله به محل اعزام شدند و در بررسی‌های اولیه مشخص شد که مقتول با ضربات متعدد چاقو توسط پسرش به قتل رسیده است.

همسر مقتول در توضیح ماجرا به مأموران گفت: پسرم میلاد از صبح با محمود همسرم بر سر پول مواد مخدر جر و بحث می‌کردند. محمود به هیچ عنوان حاضر نبود که پول به پسرم بدهد و همین موضوع سبب شد تا آن‌ها پس از جر و بحث باهم درگیر شوند و در نهایت هم میلاد با چند ضربه چاقو پدرش را از پا درآورد و بعد هم از خانه فرار کرد. در ادامه جسد پدر به دستور مقام قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران پس از تحقیقات تخصصی موفق شدند میلاد را ردیابی و بازداشت کنند که او پس از دستگیری به صراحت اتهامش را پذیرفت.

با تکمیل تحقیقات، گزارش مأموران پلیس و نظریه پزشکی قانونی که علت مرگ را وارد کردن جسم نوک تیز و خونریزی ناشی از آن اعلام کرده بود، پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه، ۲ خواهر متهم به عنوان اولیای دم درخواست قصاص کردند و یکی از آن‌ها به جایگاه رفت و گفت: برادرمان چند سالی بود که به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده بود و همیشه با پدرم به خاطر پول مواد درگیر بود و در آخر هم به همین خاطر پدرمان را بی‌گناه کشت. ما به هیچ عنوان حاضر به گذشت نیستیم.

پس از آن متهم به جایگاه رفت و ضمن ابراز ندامت گفت: من چند سال معتاد بودم و اختیارم دست خودم نبود. از صبح که بیدار می‌شدم فقط همه فکر و خیالم مواد و تهیه آن بود و هیچ وقت هم فکر نمی‌کردم که روزی قاتل پدرم شوم. وی در ادامه درباره روز حادثه توضیح داد: روز حادثه وقتی از خواب بلند شدم فهمیدم که مواد ندارم و حالم خوش نبود. ابتدا به سراغ مادرم رفتم تا از او پول بگیرم، اما او پول نداد و با هم دعوایمان شد. در این میان یکی از خواهرهایم موضوع را تلفنی به پدرم گفت و او هم چند دقیقه بعد خودش را به خانه رساند.

با اینکه پدرم خیلی عصبانی بود، اما من نه عصبانیت او را می‌دیدم و نه ناراحتی مادرم را و تنها به فکر این بودم که به هر قیمتی شده پول مواد را به دست آورم. با این حال پدرم با داد و فریاد وارد خانه شد و فحاشی کرد آنقدر عصبانی شدم که در یک لحظه کنترلم را از دست دادم و چاقویی را که در اتاقم پنهان کرده بودم برداشتم و به گردن پدرم زدم. بعد از ترس لباس پوشیدم و از خانه فرار کردم. آن شب به خانه برنگشتم و فردای روز حادثه هم متوجه شدم که پدرم فوت کرده است. متهم در پایان گفت: از روی خواهرهایم شرمنده‌ام و حالا هم راضی‌ام که قصاص شوم فقط از آن‌ها می‌خواهم که حلالم کنند. پس از اظهارات متهم قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر