کد مطلب: ۳۲۸۶۶۲
۰۱ شهريور ۱۴۰۱ - ۰۳:۰۴
بررسی ابعاد رزمایش‌های نظامی بین‌المللی اخیر

به گزارش مجله خبری نگار/ایران: ارتش مصر از آغاز رزمایش نظامی مشترک با حضور نیرو‌های مسلح عربستان، امارات، یونان و قبرس علاوه‌بر مشارکت کشور‌های دیگری به‌عنوان ناظر خبر داده است. به گزارش الجزیره، غریب عبدالحافظ، سخنگوی ارتش مصر در بیانیه‌ای اعلام کرد که رزمایش مشترک با عنوان «هرکول ۲» در مصر با مشارکت نیرو‌های ویژه عربستان، امارات، یونان و قبرس آغاز شده است. این سخنگو همچنین افزوده که اردن، امریکا، کنگو و بحرین به‌عنوان ناظر در این رزمایش حضور دارند. قرار است این رزمایش به مدت چند روز در پایگاه نظامی محمد نجیب و مناطق رزمایش در مناطق نظامی شمالی در مصر ادامه داشته باشد. روند برگزاری رزمایش‌های نظامی در خاورمیانه از اوایل ۲۰۲۲ در سایه تهدید‌ها و تنش‌های منطقه و جهان افزایش یافته است؛ اما سؤال اینجا است که آیا صرف برگزاری رزمایش نشانه قدرت نمایی است یا اینکه نکات دیگری نیز وجود دارد که بر اساس آن می‌توان اهمیت رزمایش‌ها را مشخص کرد؟

​​​​​​​هم‌پیمان استراتژیک یا شریک تجاری؟

منافع امریکا در غرب آسیا و تأمین امنیت کشور‌های دست‌نشانده اش در منطقه باعث شده که خلیج‌فارس، دریای عمان و آب‌های غرب آسیا یکی از نقاط پرتردد برای نیروی دریایی امریکا باشد. امریکا تقریباً در تمام کشور‌های منطقه پایگاه نظامی احداث کرده و ناوگان این کشور دائم در این آب‌ها در رفت و آمد بوده‌اند. یکی از کشور‌های هم‌پیمان امریکا در منطقه عربستان سعودی است. امریکا نزدیک به ده پایگاه نظامی در این کشور احداث کرده و همکاری بین دو کشور به امریکا این امکان را داده که از پایگاه‌های سعودی نیز استفاده کند. عربستان همیشه یکی از مقاصد اصلی تولیدات کارخانه‌های نظامی امریکا بوده و ۲۳ درصد از تسلیحات تولیدشده در امریکا را عربستان می‌خرد.

عربستان از زمان روی‌کارآمدن محمد بن سلمان و همزمان با ریاست‌جمهوری ترامپ در امریکا به سمت توسعه نظامی رفت و بودجه نظامی‌اش به بیش از ۲۷۰ میلیارد دلار رسید. در سفر ترامپ به عربستان، دو طرف قرارداد ۱۱۰ میلیارد دلاری فروش تسلیحات بستند، اما روابط نظامی امریکا و عربستان به‌هیچ‌وجه به دوران ترامپ محدود نماند.

چندی پیش، عربستان قراردادی به ارزش ۵۰۰ میلیون دلار برای تعمیر و نگهداری تجهیزات نظامی با دولت بایدن منعقد کرد. عربستان ۱۱ درصد از کل واردات نظامی جهان را به خود اختصاص داده و با این رقم بزرگ‌ترین واردکنندۀ تسلیحات نظامی است. در شرایط امروز اولویت اصلی رئیس‌جمهور امریکا کاهش بهای نفت و انزوای روسیه است و بایدن آماده است که در راستای احیای روابط واشنگتن و ریاض از مسائل حقوق‌بشری چشم بپوشد، پس روابط نزدیک عربستان و امریکا تداوم می‌یابد.

سعودی‌ها، از راه درآمد‌های نفتی، تسلیحات نظامی امریکا را می‌خرند و ایالات متحده هم از فروش تسلیحات به عربستان به‌عنوان سلاحی برای کنترل قیمت نفت و درخواست افزایش تولید نفت استفاده می‌کند؛ حتی گاهی، با تهدید به لغو قرارداد، عربستان را وادار می‌کند که تولید نفت را افزایش دهد.

همکاری نظامی دو طرف به خریدوفروش سلاح محدود نمی‌شود. نیرو‌های امریکایی برای آموزش نیرو‌های سعودی در این کشور حضور دارند و تمرینات مشترک فراوانی انجام می‌دهند. دورِ جدید مانور‌های منطقه‌ای عربستان با تمرکز بر دریای سرخ در ژانویۀ ۲۰۱۹ برگزار شد.

رزمایش‌های «مدافع دریایی»، «سراب صحرا ۲»، «چنگال‌های باز ۴» تعدادی از رزمایش‌های امریکا و عربستان در سال ۲۰۲۱ بوده‌اند و این روند در سال ۲۰۲۲ هم تداوم یافته است. رزمایش اخیر در بندر ینبع هم هشتمین رزمایش مشترک عربستان و امریکاست که «خشم شدید ۲۲» نام دارد و برای تقویت مشارکت نیرو‌های سعودی و امریکایی در جهت اجرای طرح‌های دوجانبه صورت گرفته است. این مانور نزدیک به یک ماه طول می‌کشد و تمرینات زیادی در زمینۀ تدارکات و تیراندازی و استفاده از مهمات را شامل می‌شود. در این رزمایش کشور سومی حضور ندارد، برخلاف مانور مشابهی که اسفند گذشته در یکی از کمپ‌های آموزش نظامی امریکا برگزار شد و نیرو‌هایی از کشور‌های کویت، بحرین و عمان نیز در آن مشارکت داشتند. چنین به نظر می‌رسد که مانور نظامی امریکا با برخی کشور‌های منطقه به‌صورت جدی برای مقابله با ایران و برنامه‌های آن اجرا می‌شود. کشور‌های منطقه به‌سختی با اسرائیل وارد ائتلاف می‌شوند و حتی کشوری مثل امارات که از پیشگامان عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی بود، وقتی پای شرکت در ائتلاف دفاعی چندجانبه‌ای علیه ایران در میان باشد، محتاط‌تر است. به همین دلیل است که چنین ائتلاف‌هایی، به‌رغم تلاش‌های ایالات متحده، همچنان محقق نشده‌اند.

روابط عربستان و امریکا، اما همچنان تداوم دارد، حتی در این شرایط که اوکراین درگیر جنگ شده و توافقی میان ایران و امریکا حاصل نشده، اتحاد عربستان و امریکا، زیر سایۀ نیاز مبرم به نفت و انزوای ایران، پررنگ‌تر می‌شود. این در حالی است که جو بایدن در کارزار‌های انتخابات ریاست‌جمهوری به ترور خاشقچی، روزنامه‌نگار منتقد بن سلمان، اشاره کرده بود و گفته بود اگر پیروز انتخابات باشد، سیاست‌های ایالات متحده در قبال عربستان سعودی را تغییر خواهد داد. او گفته بود کاخ سفید نسبت به ارزش‌های دموکراتیک و حقوق‌بشر متعهد است و دیگر از جنگ عربستان در یمن حمایت نخواهد کرد و روابط واشنگتن با ریاض مجدداً تنظیم خواهند شد. اما به نظر می‌رسد سیاست تأمین منافع امریکا کماکان بر موضوعات دیگری مثل حقوق‌بشر و ارزش‌های دموکراتیک اولویت دارد و مقامات نظامی و اطلاعاتی امریکا دریافته‌اند که تحقق اهداف و منافع ایالات متحده در گرو حمایت از سعودی‌هاست.

در طرف دیگر، اما عربستان، با وجود افزایش کمّی ادوات و تجهیزات، به‌دلیل ساختار غیربومی نیرو‌های نظامی و بی‌توجهی به دانش فنی در افزایش توان نظامی‌اش توفیق چندانی نداشته و صرف بودجه‌های هنگفت برای قرارداد‌های تسلیحاتی نتوانسته اهداف مورد نظر ریاض را تأمین کند. در یمن هم، پس از گذشت هشت سال از آغاز جنگ، عربستان حتی با بمباران هوایی شهر‌ها و زیرساخت‌های این فقیرترین کشور منطقه نتوانسته توفیق چندانی در جنگ پیدا کند و کشور چندپاره و آسیب‌دیدۀ یمن نه‌تن‌ها به تصرف نیرو‌های ائتلاف درنیامده، بلکه با موشک‌هایش امنیت داخل مرز‌های عربستان را نیز تهدید می‌کند. یمن به باتلاق نیرو‌های پرخرج نظامی عربستان تبدیل شده و شواهد حاکی از آن است که سعودی‌ها توان بردن این جنگ را ندارند، بااین‌حال به نظر نمی‌رسد تصمیم‌گیران در ریاض متوجه شده باشند که بحران خودساختۀ پیش رویشان راه‌حلی جز خرید تسلیحات جدید و فشار بیشتر به مردم یمن هم دارد.

سخن پایانی

در اوایل قرن نوزده، بوربون‌ها در فرانسه دوباره به پادشاهی رسیده بودند؛ عباس میرزای قاجار در ایران مشغول نوسازی قشون بود؛ بتهوون در وین آخرین سمفونی‌هایش را می‌ساخت و جیمز مونرو، رئیس‌جمهور آن سال‌های امریکا، به این نتیجه رسیده بود که تشکیل مستعمرات جدید و دخالت سیاسی دولت‌های اروپایی در قاره امریکا را ممنوع اعلام کند و هر تلاشی جهت سلب استقلال کشور‌های امریکای لاتین عملی خصمانه علیه ایالات متحده تلقی شود. این نگاه تا سال‌ها جزو اصول سیاست خارجی امریکا بود. هرچند سیاستمداران امریکایی در مقاطع مختلف «دکترین مونرو» را جرح و تعدیل کرده، گاه آن را زیر پا گذاشتند و گاه به روش‌های مختلف توجیهش کردند، اما همان اظهارنظر اوایل قرن ۱۹، امریکای لاتین را تا به امروز تبدیل به حیاط خلوت ایالات متحده کرد، حیاط خلوتی که باید از منازعات استعماری اروپایی‌ها و از گزند اندیشۀ کمونیسم یا هر ایسم دیگری که در تقابل با امپریالیسم امریکاست، مصون بماند. حالا در دنیایی که دیگر کمتر شباهتی به عهد عباس‌میرزا و بتهوون و مونرو دارد، ایران، روسیه، چین و چند کشور دیگر -به میزبانی ونزوئلا و در دریای کارائیب- رزمایش نظامی دوهفته‌ای داشته‌اند و این یعنی دکترین مونرو کارکرد خود را از دست داده و امریکای لاتین دیگر حیاط خلوت ایالات متحده نیست. برگزاری مانور مشترک بین کشور‌های مخالف امریکا از این جهت حائزاهمیت است که امریکایی که همیشه هزاران کیلومتر دورتر از مرز‌های خودش آتش‌بیار تمام معرکه‌های نظامی دنیا بوده این بار حضور مخالفانش را در نزدیکی مرز‌های خود حس می‌کند و این یعنی نظم تک‌قطبی جهانی که امریکا درصدد ساخت آن بود به چالش کشیده شده است.

مقایسه رزمایش‌های انجام شده اخیر که امریکا در آن‌ها حضور داشته با رزمایش‌هایی که ایران در آن‌ها حاضر است، موضوع دیگری را نیز نشان می‌دهد و آن ضعف روزافزون امریکا حتی در برانگیختن همراهی کشور‌های منطقه است. در حالی که ایران، روسیه و چین سه کشور قدرتمندی هستند که در تأمین امنیت ملی خود به سایر کشور‌ها وابسته نیستند، کشور‌های شرکت کننده همراه امریکا عمدتاً در این زمینه هیچ استقلالی از خود ندارند و اگر حمایت‌ها و فروش تسلیحات و تجهیزات نظامی از سوی امریکا نباشد، این کشور‌ها در تأمین امنیتشان ناتوان خواهند ماند. اگر قرار باشد به کشور‌های شرکت کننده در چند رزمایش اخیر وزن داده شود، قطعاً کفه کشور‌هایی که در دریای کارائیب با یکدیگر مانور نظامی انجام دادند، بسیار سنگین‌تر از کفه امریکا و عربستان و چند کشور دیگر خواهد بود. امریکا با کشور‌هایی مانور مشترک برگزار کرده است که هیچ گونه توانمندی نظامی از خود ندارند؛ حال آنکه روسیه و چین در حالی با ایران رزمایش مشترک برگزار کرده‌اند که جمهوری اسلامی به‌عنوان یکی از قدرت‌های هسته‌ای، نظامی، موشکی و پهپادی در عرصه بین‌الملل مطرح است. این موضوع، خود مهر تأیید دیگری بر ضعیف شدن هیمنه ایالات متحده نسبت به دهه‌های گذشته است.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر