به گزارش مجله خبری نگارمحمد خزایی در همایش دیپلماسی اقتصادی گفت: دیپلماسی اقتصادی موضوع جدیدی نیست و به صدها سال قبل برمی گردد و از پایه گذاران این بحث ایران و یونان قدیم بودند. دنیا هر وقت با منازعات سیاسی جدی و جنگ مواجه شده است متوجه شده برای اهداف سیاسی اش میتواند از اهرم اقتصادی استفاده کند.
وی که تجربه فعالیت در بانک جهانی داشته است گفت: اتاق بازرگانی بین المللی بعد از جنگ جهانی اول با شعار "تجارت برای صلح" به وجود آمد و بسیاری از مقررات بین المللی مالی و بانکی و تجاری را وضع کرده و میکند. هسته اولیه تشکیل بانک جهانی درست بعد از جنگ جهانی دوم ایجاد شد. پس بحرانهای خانمان سوز بشر را متوجه اهرم اقتصاد چه با اهداف توسعه گرایانه وسلطه طلبانه چه اهداف سازنده کرد.
خزایی گفت: یک نگاه این است که دیپلماسی اقتصادی برای کسب منافع ملی اقتصادی ضرورت دارد و در این دولت و در گذشته این نگاه بوده است. چیزی که اینجا کم داریم این است فکر میکنیم این بحث یعنی رایزن اقتصادی را افزایش دهیم، اما مساله این نیست. نگاه دیگر این است که دیپلماسی اقتصادی استفاده از اهرم اقتصاد است برای تنظیم تعاملات ما با دنیای بیرون و لزوما به رفع نیازهای ما برنمی گردد، یعنی ساز و کارهای بین االمللی ایجاد میکنیم، وارد بازارهای سرمایه دنیا میشویم نه از سر ضرورت بلکه برای پیشبرد منافع سیاسی مان. توسط قدرتهای بزرگ گروههایی ایجاد میشود که با اهرم اقتصادی اهداف سیاسی شان را دنبال کنند.
دبیرکل کمیته اجرایی اتاق بازرگانی بین المللی ادامه داد: اقدام زیرکانه چین در سال ۲۰۰۳ انجام شد بحث یک کمربند یک راه و صندوقی برای این منظور که ابتدا ۴۸ میلیون دلار چین در آن گذاشت که ۶۵ کشور را در مسیر این کمربند پوشش میدهد و هم کمک به توسعه کشورهاست و در عین حال هدفش افزایش منابع قدرتش بود و افزایش حضور سیاسی و اقتصادی در دنیا.
وی خاطرنشان کرد: ما نیاز داریم به درک صحیحی از دیپلماسی اقتصادی برسیم. در زمانی که در بانک جهانی بودم در جلسهای هماهنگ شده بود نماینده یکی از کشورهای از ما دفاع کند، من صحبت کردم و ایشان که حق وتو در بانک جهانی داشت سکوت کرد. جلسه که تمام شد رفتم در اتاقش و گفتم مگر قرار نبود در هماهنگی صحبت کنی؟ گفت که شرمنده ام و نامهای را نشان داد و گفت روز قبل یک مقام رسمی در ایران سخنرانی کرده و به رییس جمهور ما حمله کرده است بلافاصله من دستور گرفتم که از شما حمایت نکنم. وقتی ما درباره دیپلماسی اقتصادی صحبت میکنیم مساله فراتر از صحبت درباره رایزن اقتصادی است دیگر خود حدیث مفصل بخوان.
خزایی با تاکید بر این که با تشکیل سازمانی تحت عنوان دیپلماسی اقتصادی بخواهد شکل گیرد مخالفم. باید متولی این کار وزارت خارجه باشد چرا که برای این کار در وزارت خارجه با حضور نمایندگان تمام دستگاهها ستاد داریم. هم چنین باید از نیروهای غیردولتی اکادمیها و بخش خصوصی بهرهمند شویم. در بسیاری از کشورهای پیشرفته رییس اتاق بازرگانی دوشادوش رییس جمهور حرکت میکند آیا جایگاه رییس و اتاق بازرگانی ما در این سطح است؟ چقدر مقامات کشورهای دیگر در دفاع از یک شرکت شان با مقامات ما صحبت میکنند؟ ایا ما هم در این حد وارد میشویم؟
وی ادامه داد: وجود نقشه راه در این زمینه بسیار مهم است، یعنی نیاز داریم دستورالعمل تنظیم کنیم. ما باید جغرافیای مناسبات اقتصادی با دنیا را طراحی کنیم. ما نقشه راه مناسبات اقتصادی بین المللی نداریم، ما در بودجهای که در این چهل سال به تصویب رسیده نگفتیم تامین منابع مالی خارجی ما بر چه اساسی است، همهاش بر اساس نیاز بوده است! در حالی که مناسبات مالی بین الملی ضرورتا بر اساس نیازها تنظیم نمیشود. هم چنین ضرورت دارد وزارت خانهها به وزارت خارجه که متولی این کار است گزارش دهند. در بحث اموزش ما نیاز داریم افراد اموزش دیده داشته باشیم. ما افرادی که بتوانند در دولت و بخش خصوصی مذاکره کنند نداریم. ایجاد نهادهای حقوقی مسلط به دعاوی حقوقی نیز از دیگر الزاماتی است که برای فعال کردن دیپلماسی اقتصادی نیاز داریم. به روز رسانی ساختارهای مالی دستگاههای ذی ربط نیز از دیگر الزامات است؛ روند و ساختار این ساز و کار به زودی آنقدر تغییر میکند که سیستم مالی ما اگر حرکت نکند ـ بدون توجه به بحث تحریم ها، عملا کارکردی نخواهد داشت.
خزایی تصریح کرد: دیپلماسی اقتصادی یک پکیج است؛ بحث از کنترل و تنظیم سخنرانیها و اخبار و رسانهها گرفته تا مسایل دیگر. مثلا یک کشوری که با آن مراودات خوبی داریم، اما هر روز از گرد و غبار و کج شدن تیر چراغ برق را گردن این کشور میاندازند آن هم با القاب زشت؛ در این شرایط آیا میشود که دیپلماسی اقتصادی را پیش برد خیر. معتقدم باید همه دستگاهها و بخشها در هماهنگی با هم این کار را پیش ببرند