به گزارش مجله خبری نگار ژوله نوشت:
هفت سالم بود که به بابابزرگم امضا نوشته دادم که «با اصرار خودم میخوام برم با آقاسعید و نیره زندگی کنم»
هشت سالم بود که بابا صدایش کردم.
دوازده سالم بود که یکهو وسط زمین گل کوچک نمیدانم از کجا پیدایش شد وبه پسر قلدر و پرخاشگر محل گفت «یه بار دیگه با پسر من اینجوری حرف بزنی یه جوری میزنمت هرچی من خوردم، تو برینی» دوازده سالگی حس کردم بابا دارم.
چهاردهسالم بود که مادر سیو شش ساله م توی بغلش جان داد. من دیدم که شکست.
همان وقت که ملحفههای تخت مادرم را بغل کرده بود و وسط حیاط شیون میکرد، دیدم که قامت صد و نود و هفت سانتیمتری اش تا شد.
وقتی با کله شیشه عقب امبولانس رو اورد پایین که به نعش مادرم برسد، نگاهش میکردم، گ. موهایش کی انقدر سفید شد؟
بابا سعید همان وقتها دق کرد. باقی، ته مانده جانی بود که خواهرانم را دندان بگیرد به اینجا، به زمین سفت برساند…
امروز دیگر زورش تمام شد. تهمانده جانش هم.
فردا سنگ لحد را که روی صورتش بگذراند، آقاسعید، باباسعید، بابام به وصالش میرسد. به نیره. به مادرم.
امیرمهدی ژوله (زادهٔ ۲۷ مرداد ۱۳۵۸ در تهران) فیلمنامهنویس، بازیگر و روزنامهنگار ایرانی است. ژوله از نویسندگان سریالهای مهران مدیری میباشد که اخیراً در سینما و تلوزیون به ایفای نقش پرداخته است و با برنامه خندوانه توانست به خوبی شناخته شود. امیر مهدی ژوله متاهل است و ازدواج کرده است و یک فرزند دختر به نام گندم دارد.
بیماری ام اس امیرمهدی ژوله:
امیرمهدی ژوله که خود مبتلا به اِماِس میباشد، در یکی از برنامههای خندوانه با این بیماری شوخی کرد و از تجربیاتش در مبارزه با این بیماری گفت.
امیر مهدی ژوله با انتشار متنی درباره بیماری اش نوشت: «بازم یه توضیح به نظرم غیر ضروری درباره حضورم در برنامه خندوانه و شوخی هام با بیماری و بیماران ام اس: من نزدیک به ده ساله درگیر بیماری ام اس ام. اساسا رامبد میخواست با من به عنوان یه ام اسی موفق!
گفتگو کنه که من پیشنهاد دادم این خاطره گویی من به عنوان یه بیمار و نوع مواجهه ام با این بیماری به صورت یه شبه استند اپ کمدی اتفاق بیفته. قطعا کم کاستیهایی داشتم و به خاطر جرح و تعدیلها و تلخی موضوع این کم و کاستیها بیشتر هم نمود داشت. ضمن اینکه به خاطر درگیر بودن خودم با بیماری یه کم بی پرواتر رفتم تو دل داستان و از منظر خودم و اون چیزی که بر من گذاشته بود،
ام اس رو روایت کردم… به نظرم اگر بخش معرفی، بخشی از شوخی ها، بخشی از گپ و گفتم با رامبد عزیز و کل بخش تقدیر و اهدای لوح حذف نمیشد، این تک و توک سوتفاهمات هم برای این تک و توک دوستان پیش نمیومد. مخلصیم»