به گزارش مجله خبری نگار به نقل از خراسان، امروزه اعتیاد به مواد مخدر به عنوان یکی از آسیبهای مخرب اجتماعی و فرهنگی شناخته میشود که در صورت توجهنکردن به این مقوله، هیچ گروهی از افراد جامعه از گزند آن در امان نخواهد بود. در این خصوص آگاهسازی آحاد جامعه به پیامدهای زیانبار اعتیاد به منظور پیشگیری، امری ضروری به نظر میرسد. در این بین و به تازگی سردار مجید کریمی، رئیسپلیس مواد مخدر گفته: «۷۰ درصد مردم و والدین از آثار سوء مصرف مواد آگاه نیستند. همچنین ۳۰ درصد معتادان نمیدانند با یک بار مصرف، معتاد میشوند» (منبع خبر: ایرنا). به همین بهانه و در ادامه، سعی داریم که نگاهی دقیقتر و تحلیلیتر به این موضوع داشته باشیم.
گسترش روزافزون سوءمصرف مواد در بین افراد جامعه، این گزاره را در ذهن متبادر میکند که اغلب افراد جامعه از آثار و پیامدهای سوءمصرف مواد آگاهی ندارند. آیا به راستی بهرغم همه اطلاع رسانیها و تلاشهای صورت گرفته همچنان مهمترین عامل سوءمصرف مواد، ناآگاهی است؟ نکته ظریف و دقیقی در اینجا وجود دارد که باید برای مردم، تببین شود. هم اکنون بخش قابل توجهی از افرادی که به اعتیاد دچار هستند، زمینه و بستر خانوادگی اعتیاد داشتهاند. بهعبارتی این افراد به رغم لمس عمیق آسیبهای اعتیاد و آگاهی به پیامدهای آن، درگیر پدیده اعتیاد شدهاند.
طبق تحقیقات صورت گرفته سوءمصرف داروهای محرکی همچون ریتالین در افراد تحصیل کرده و به ویژه برخی از دانشجویان پزشکی و پیراپزشکی بیشتر از دیگر گروههاست؛ بله، درست خوانید دانشجویان پزشکی و پیراپزشکی! درضمن بررسیها نشان میدهد مصرف کوکائین که جزو دسته مواد محرک قوی شناخته میشود، اغلب توسط افراد تحصیل کرده و آگاه جامعه صورت میگیرد و در ایران جزو دسته مواد لاکچری محسوب میشود و فقط توسط قشر خاصی از افراد جامعه که بیشتر آنها دانش کافی درباره عوارض مواد دارند صورت میگیرد.
آنچه که در این مثالها مطرح شد، لزوم اطلاعرسانی و آگاهسازی افراد جامعه را نفی نمیکند و همچنان آگاهسازی جزو اولویتهای پیشگیری محسوب میشود، اما مسئله، علاوه بر ناآگاهی عدهای از آسیبهای اعتیاد که به ظاهر تعدادشان هم کم نیست، جدی نگرفتن معضلات و آسیبهای آن است.
به نظر میرسد که ریشه اغلب سوءمصرفها، همین عامل کمتر برآورد کردن خطر اعتیاد و مصرف مواد مخدر باشد. این گزاره، بیماری است که بشر را در آسیبهای گوناگون درگیر کرده است، به طوری که افراد آسیبها و خطرات را برای دیگران نسبت به خودشان قریب الوقوعتر میبینند. اگر از افراد سوال کنید که آیا مصرف گاه و بیگاه مواد میتواند عامل اعتیاد باشد، پاسخ بیشتر آنها در این خصوص مثبت است و وقتی در خصوص شخص خودشان این سوال مطرح میشود، با توجه به گزاره کمتر برآورده کردن خطر، تا حدودی خودشان را از معتاد شدن مصون میپندارند. این همان باور اشتباهی است که ناآگاهی از آن خطرناک به شمار میآید.
البته توجه داشته باشیم که آگاهسازی در خصوص پیامدها به ویژه درباره سوءمصرف مواد جدید که با اسامی کمتر شناختهشدهای در جامعه رواج پیدا میکند، مهمترین عامل پیشگیری محسوب میشود. ولی درخصوص برخی مواد شناخته شده علاوه بر آگاهسازی باید به دیگر عوامل دخیل در سوءمصرف هم توجه کرد. اگر صرفا آگاهی، عامل بازدارنده و مصرف نکردن مواد باشد لاجرم سوءمصرف این دارو حداقل در بین گروههای تحصیلکرده باید بسیار کمتر باشد، اما میبینیم اصلا چنین نیست.
همانطور که مطرح شد، گاهی شاهدیم که سوءمصرف برخی از مواد همچون ریتالین در افراد تحصیلکرده و آگاه هم بیشتر دیده میشود. حال این سوال مطرح میشود که چطور میشود این گزاره را تحلیل کرد که چگونه عامل آگاهی، موجب کاهش مصرف نمیشود؟ به نظر میرسد که در خصوص این گزاره عامل آگاهی و دانش درباره موضوع، احساس کنترل و قدرت بیشتری به فرد میدهد و در واقع نه تنها باعث کاهش سوءمصرف نمیشود بلکه فرد در سایه کنترل و قدرت ناشی از شناخت موضوع اقدام به مصرف میکند. با این پشتوانه که مراقب است معتاد نشود و همین عامل یکی از خطرناکترین آگاهیها محسوب میشود.
پاسخ به این سوال در قالب یک کلمه بله یا خیر نمیگنجد و بستگی به عوامل مختلفی همچون نوع مصرف، میزان و ماده مصرفی و تاثیر اولیه در فرد دارد. برای مثال برخی افراد به دلایل مختلفی همچون سرخوشی، افزایش میل جنسی، افزایش قدرت تمرکز و ... یک ماده خاص را مصرف میکنند و با یک بار مصرف هم معتاد میشوند و از سوی دیگر افرادی هستند که با یک بار مصرف، حالات ناخوشایندی همچون سرگیجه، تهوع و ... را تجربه میکنند و این افراد نه تنها به آن ماده معتاد نمیشوند بلکه حس انزجار از مصرف پیدا میکنند، اما آنچه که پرواضح به نظر میرسد، این است که حتی یک بار مصرف مواد میتواند زمینه و بستر لازم برای اعتیاد را فراهم کند؛ بنابراین برای پیشگیری و در امان ماندن از خطرات و پیامدهای اعتیاد از یک بار مصرف کردن آن هم باید اجتناب کرد.