مهسا مجیدی ـ معمار ـ که از پاویون ایران در اکسپو دبی بازدید کرده است، مهمترین مشکل پاویون ایران را فقدان مدیریت و برنامهریزی عمومی میداند و تاکید میکند که «این مسئله، هم به معماری برمیگردد و هم یک مسئله مدیریت جامع است.»
او ادامه میدهد: تمام پاویونها یک راه ورودی داشتند که افرادی در مسیر آنها برای خوشآمدگویی و راهنمایی مسیر، قرارداده شده بودند که این امر امکان بازدید از کلیه فضاهای پاویون را فراهم میکرد. در انتها نیز بازدیدکنندگان را به خوبی بدرقه کرده و با بیان جمله «امیدواریم از کشور ما ملاقات کنید» آنها را به بیرون از پاویون راهنمایی میکردند. همچنین هر کشور در پاویون خود با وجود نیروی کار فراوان در دبی، از نیروهای جوان خود استفاده کرده است که بازدیدکنندگان تصویری از جوانان آن کشور داشته باشند. این مسائل موجب به وجود آمدن موقعیتی میشود که بازدیدکنندگان با دیدن هر پاویون جذب آن شده و متوجه شوند در صورت سفر به آن کشور با چه چیزی طرف خواهند شد.
این معمار تصریح میکند: متأسفانه در پاویون ایران کسی نیست که به بازدیدکنندگان خوشآمد بگوید و آنها را برای بازدید از پاویون راهنمایی کرده و مطمئن شود از همه بخشها دیدن کردهاند که البته معماری پاویون نیز جوابگوی این مسئله نیست.
این معمار با بیان اینکه ایده معماری پاویون ایران همچون یک معماری درونگرای ایرانی است، توضیح میدهد: در پاویون ایران مکعبهای پراکندهای وجود دارد که مانع چرخه حرکتی بازدید از پاویون میشود. درواقع پاویون ایران به گونهای طراحی شده که لازم نیست بازدیدکنندگان از همه بخشهای آن دیدن کنند تا خارج شوند، بلکه میتوانند تنها از یک بخش دیدن کرده و از پاویون خارج شوند. در مرکز پاویون ایران، یک کوچه باغ و مسیری قرار دارد که بازدیدکنندگان ناخودآگاه از یک مکعب به مکعب دیگری میروند و اگر راهنمایی نباشد که این توالی را برای آنها به وجود بیاورد، قطعا بخشهایی از پاویون را از دست میدهند.
مجیدی در مقایسه پاویون اکسپوی ۲۰۲۰ دبی نسبت به دورههای قبل بیان میکند: پاویون ایران در این دوره به لحاظ معماری، بسیار غرفه بهتری بود و به ظاهر یا تصویری که از ایران ارائه میدهد، ایرادی وارد نیست. همچنین از نظر مفهومی پاویون بسیار قوی بود. ولی این پاویون به لحاظ اقلیمی ساختار درستی نداشت؛ زیرا بخشهای مختلف پاویون ایران که به شکل مکعبهای پراکنده طراحی شدهاند، هر دو تا از آنها مقابل یک دیگر قرار گرفته و چشمی هوشمند به صورت اتوماتیک باز میشوند. طبیعتا به دلیل کوچک بودن فضا و مکعبها، درِ هر دو فضا که مقابل هم قرار دارند، همواره باز است و شرایط سختی را برای کارکنان آنها به لحاظ گرمایشی و سرمایشی ایجاد میکند.
او ادامه میدهد: گویا طراح تا لحظه آخر نمیدانسته در هر کدام از این مکعبها چه چیزی نمایش داده خواهد شد، درنتیجه این امر موجب تناسب نداشتن فضای داخلی با محتوایی که در آن نمایش داده میشود، شده است. البته این امر به برنامهریزی نامناسب میتواند برگردد و مشکل معمار نباشد؛ مثلا یکی از بخشها مربوط به غرفه فرش بود که میتوانست سقف بسیار بلندتر و نمایش بهتری داشته باشد، گرچه که سقف آن شاید تنها دو متر و ۲۰ سانت بود، حال اینکه چه زمانی این تصمیم گرفته شده و آیا معمار در جریان بوده است یا نه را نمیدانم.
او با بیان اینکه در این دوره از اکسپو تفاوت طراحی پاویون ایران توسط یک گروه معماری حرفهای نسبت به دورههای قبل احساس میشد، ادامه میدهد: این امر نشاندهنده میزان اهمیت و تأثیرگذاری انتخاب یک طراح حرفهای است. ولی مهمتر از همه در طراحی و مدیریت یک پاویون، حضور یک قدرت واحد است؛ درواقع عوض اینکه نهادهای مختلف در مثلا طراحی داخلی پاویون دخالت داشته باشند، باید یک فرد و یا مجموعهای واحد که میتواند کیوریتور یا معمار باشد، برای این کار در نظر گرفته شود که از آداب و رسوم ورود به پاویون تا خروج از آن گرفته تا لباس پرسنل، گرافیک فضا و غذایی که سرو میشود را بسته به یک مفهوم و محتوای واحد طراحی کند که بعدا شاهد پیادهسازی چیزی خارج از آنچه برنامهریزی شده، نباشیم.
این معمار بیان میکند که طراحی پاویون در اکسپو به یک دست خط واحد نیاز دارد. فرض کنید که در فضای معماری مدرن پاویون ایران، دو عروسک خانم و آقای شمالی به نمایش درمیآمد که نماد فولکلور ایران بود و در کنار آنها یک گروه موسیقی ترکمن به اجرا مینشستند.
او ادامه میدهد: بازدیدکنندگان ایرانی از حضور این دو عروسک خجالت میکشیدند؛ گرچه که اگر به درستی انتخاب شده بودند و با معماری مدرن پاویون ایران همخوانی داشتند، میتوانستند جالب واقع شوند. طراحی و مدیریت پاویون ایران در اکسپو باید به فردی دنیادیده سپرده شود که چندین دوره از نمونههای موفق این رویداد بازدید کرده است.
این معمار با اشاره به همخوانی تم اکسپو و محتوایی که برخی کشورها ارائه کرده بودند، میگوید: به عنوان مثال کشور امارات، با توجه به تم اکسپو که آینده و تکنولوژی بود، گروههای پرفورمنسی داشت که شبیه به آدمهای فضایی بودند و نمایشی را اجرا میکردند. همچنین در آنجا یک گروه موسیقی متشکل از تعدادی نوازنده مرد سازهای بادی و کوبهای که بالاتنهشان برهنه و شبیه به نوازندههای جنوب ایران بودند، اجرا میکردند و بسیار هم مورد استقبال قرار میگرفتند. ولی در طرف مقابل پاویون ایران در اوج گرمای دبی از تعدادی نوازنده ترکمن دعوت کرده بود که مجبور بودند در آن گرما با لباس ترکمنی به اجرا بنشینند که البته استقبال چندانی هم از آنها نمیشد. ولی اگر از این نوازندگان در پاییز که هوا خنکتر است دعوت میشد، حتما مورد استقبال قرار میگرفتند.
این معمار درباره درآمدزاییهای پاویونهای دیگر توضیح میدهد: در اکسپو برخی از کشورها هزینههای هنگفتی را متحمل شده بودند که البته در مقابل، درآمدهای عجیب و غریب هم داشتند. جالب اینجا است که بخشی از این درآمدزاییهای بالا به فروش مواد غذایی و کالاهای تجاری مربوط میشد. ولی حتی این بخش هم در پاویون ایران فرصتسوزی شده است؛ به علت اینکه فضایی به سرو غذا اختصاص شده بود، ولی آنچه که از پیش برنامهریزی شده بود اتفاق نیفتاد.
این معمار میگوید: در اکسپو دبی پاویونهایی مانند پاویون کره جنوبی یا امارات بنا شده بود که با دیدن آنها این سوال پیش میآمد که آیا امکان جمع کردن آنها وجود دارد؟ همچنین پاویونهایی وجود داشت که به لحاظ معماری و مدیایی که ارائه میدادند بسیار پرهزینه بودند؛ مانند پاویون بلژیک که یک شهر هوشمند بود. با این حال پاویونهایی، چون پاویون پرو به چشم میخوردند که هزینههای هنگفتی نکرده بودند، ولی توانسته بودند تصویر درستی از کشور خود ارائه دهند. این امر نشان میدهد که در چنین فضایی کلیه موارد از گرافیک گرفته تا تکنولوژی و محتوایی که ارائه میشود، باید به کمک معماری بیایند.
او بیان میکند که اکسپو برای معماران فضایی است که میتوانند آنچه را که دوست دارند، ارائه دهند؛ زیرا محدودیتی ندارند و همه چیز در جهت نمایش است. درواقع اکسپو به این جهت که هر معمار با فرهنگ کشور و فحوای کلام خود با تم آن ارتباط برقرار میکند، یک موقعیت استثنایی است.
این معمار تصریح میکند:، ولی پاویون ایران بسیار به وضعیت کنونی کشور شباهت داشت، به جهت اینکه در بخشی از آن میتوانستی یک چیز فوق العاده پیدا کنی و در بخشی دیگر یک محتوای غیرمفید را ببینی. گرچه که مثلا پاویون فرانسه در مجاورت پاویون ما، هم لباسهای تجاری خود را به عنوان دستاورد نمایش میداد و هم صنعت هواپیمایی خود را و کروسان ـ قهوهاش را نیز میفروخت.
او ادامه میدهد: باید بپذیریم که ما نیز مجموعهای محتواهای مختلف هستیم و تنها باید بدانیم چگونه این موارد را به درستی در کنار هم نمایش دهیم و از طریق هنر و فرهنگمان با دنیا دیالوگ برقرار کنیم.
مجیدی همچنین درباره ارتباط اکسپو و معماری بیان میکند: هر کشوری برای هر دوره از اکسپو با توجه به تمی که تعیین میشود، تلاش میکند کشور خود را به بهترین نحو ممکن به نمایش بگذارد. اکسپو در هر دوره، چون یک دانشگاه معماری یا یک دوره فشرده معماری است؛ زیرا در آن برخوردهای مختلف میآموزید.
او ادامه میدهد: به عنوان نمونه در این دوره پاسپورتهای سمبولیکی طراحی کرده بودند که با بازدید از هر پاویون، روی آن یک مهر ورود میزدند؛ گویی که به آن کشور سفر کرده باشی. برای معماران نیز مسئله به همین گونه است، آنها با بازدید از اکسپو متوجه میشوند که مثلا تمرکز کشور اسکاندیناوی یا کانادا روی چه نکتهای از معماری است و به چه سمتی پیش میروند؟