مجله خبری-سبک زندگی نگار: زکات یکی واجبات مالی در دین اسلام است که طبق آن مسلمانان باید مقدار مشخصی از اموال تعیین شده را به عنوان زکات بپردازند. پرداخت زکات خود دارای شرایطی است که در این بخش بر اساس موارد مندرج در توضیح المسائل جامع به آن میپردازیم.
زکات در ده مورد واجب است:
این موارد ده گانه، «اموال زکوی» نامیده میشود.
اگر فردی مالک هر کدام از موارد ذکر شده باشد، با توجه به شرایط درج شده در رساله عملیّه، باید مقدار تعیین شده را در مصارف مشخصی صرف کند، اما مستحب است زکات هرسال از سرمایه کسب و کار و تجارت را نیز پرداخت کند، علاوه بر این زکات سایر غلّات (غیر از گندم و جو و خرما و کشمش) نیز مستحب است.
زکات در صورتی واجب میشود که مال به مقدار نصاب که بعدا گفته میشود برسد و مالک آن بالغ و عاقل و آزاد باشد و بتواند در آن مال تصرف کند. (توضیح المسائل جامع، مسئله ۱۸۵۵)
نکته: در مواردی که گذشتِ سال در پرداخت زکات شرط است باید امکان تصرف کامل در تمام دوازده ماه باشد. بنابراین، اگر امکان تصرف کامل در بین سال پیدا شود و سپس [بعد از مدتی]از بین برود، آن سال به حساب نمیآید و احتیاج به سال جدید دارد. در آن مواردی که گذشتن سال معتبر نیست، امکان تصرف کامل در زمان تعلق زکات محل تأمل و اشکال است، اگر چه اقوا آن است که آن را معتبر بدانیم. (تحریرالوسیله ج ۱، ص ۳۱۳، م ۳)
افرادی که پرداخت زکات برای آنها واجب است باید از شرایط زیر برخوردار باشند:
پرداخت زکات برای افراد نابالغ واجب نیست. در برخی مواردی که گذشتِ یک سال در پرداخت زکات شرط است، بلوغ از آغاز سال معتبر است، و در غیر آن موارد، انسان باید قبل از زمان تعلق گرفتن زکات بالغ باشد. (تحریرالوسیله، ج ۱، ص ۳۱۲، احدُها)
نکته: اگر مالک گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره در بین سال بالغ شود، زکات بر او واجب نیست. (توضیح المسائل، مسئله ۱۸۵۷)
زکات بر کسی که مجنون است واجب نیست، و در مواردی که گذشتِ سال در پرداخت زکات شرط است باید در تمام سال عاقل باشد؛ و در غیر آن موارد، قبل از زمان تعلق زکات، داشتن عقل معتبر است. (تحریرالوسیله، ج ۱، ص ۳۱۲، ثانیها)
بر کسی که بنده دیگری است زکات واجب نیست؛ اگر چه مالک شدن «بنده» را قبول داشته باشیم. (تحریرالوسیله، ج ۱، ص ۳۱۲، ثالثها)
بر مالی که بخشیده یا قرض داده شده، زکات واجب نیست، مگر بعد از پس گرفتن آنها. همچنین در مالی که وصیت شده، زکات واجب نیست؛ مگر بعد از فوت وصیت کننده و قبول وصیت از سوی وصیت شونده؛ زیرا قبول وصیت در تحقق ملک برای شخصی که برایش وصیت شده بنا بر اقوا معتبر است. (تحریرالوسیله، ج ۱، ص ۳۱۲، رابعها)
در مال وقفی، اگر چه وقف خاص باشد و اموال رهنی و مالی که به سرقت رفته، یا در زمین پنهان است و جای آن فراموش شده، یا گم شده است و همچنین مالی که در دریا افتاده و یا از غایبی به ارث رسیده و هنوز به دست وی یا وکیلش نرسیده و یا در مال قرضی، اگر چه امکان دریافت آن از بدهکار باشد، زکات واجب نیست. (تحریرالوسیله، ج ۱، ص ۳۱۳، خامسها)
مقدار زکات غلّات چهارگانه به طریقه آبیاری آنها بستگی دارد. اگر برای آبیاری گندم، جو، خرما و انگور از آب باران یا نهر یا قنات استفاده گردد یا مثل زراعتهای مصر از رطوبت زمین استفاده شود (که در آنها آبیاری نیاز به عِلاج [۴]ندارد) زکات آن یک دهم (۱۰ درصد) است و اگر با آب چاه (چاه عمیق یا نیمه عمیق یا کم عمق) به وسیله پمپِ آب همان طور که معمول است آبیاری شود یا به وسیله دَلْو (سطل)، تلمبه و مانند آن از چاه یا رودخانه آب بکشند و زراعت یا محصول زکوی را آبیاری نمایند (که در این صورت، آبیاری با آنها نیاز به علاج دارد) زکات آن، یک بیستم (پنج درصد) است. (توضیح المسائل جامع، مسأله ۲۵۰۰)
اگر برای آبیاری گندم، جو، خرما و انگور هم از آب باران استفاده گردد و هم از آب چاه و مانند آن استفاده شود، چنانچه طوری باشد که عرفاً بگویند آبیاری آن به وسیله آب چاه و مانند آن شده، زکات آن، یک بیستم است و اگر عرفاً بگویند آبیاری با آب نهر و باران شده، زکاتش یک دهم میباشد و اگر طوری است که عرفاً میگویند به هر دو طریق آبیاری شده - هرچند آبیاری به یکی از دو روش بیشتر از روش دیگر باشد - زکات آن سه چهلم (هفت و نیم درصد) است. (توضیح المسائل جامع، مسأله ۲۵۰۱)
زکات طلا دو نصاب دارد:
۱. بیست مثقال شرعی است که هر مثقال آن معادل «۱۸ نخود» است، پس وقتی که طلا به بیست مثقال شرعی برسد - که بنابر آنچه گفته شده معادل پانزده مثقال بازاری است -، چنانچه سایر شرایط تعلّق زکات را هم داشته باشد، انسان باید یک چهلم آن (دو ونیم درصد) را که معادل نُه نخود میشود، بابت زکات بدهد و اگر به این مقدار نرسد، زکات آن واجب نیست.
۲. چهار مثقال شرعی است که بنابر آنچه گفته شده معادل سه مثقال بازاری میشود، یعنی اگر سه مثقال بازاری به پانزده مثقال بازاری سابق اضافه شود، باید زکات تمام هیجده مثقال را از قرار یک چهلم بدهد و اگر کمتر از سه مثقال اضافه شود، فقط باید زکات پانزده مثقال آن را بدهد و زیادی آن زکات ندارد و همچنین است هر چه بالا رود، یعنی اگر سه مثقال بازاری اضافه شود باید زکات تمام آنها را بدهد و اگر کمتر اضافه شود، مقداری که اضافه شده زکات ندارد. (توضیح المسائل جامع، مسأله ۲۵۳۲)
زکات نقره دو نصاب دارد:
۱. دویست درهم که بنابر آنچه گفته شده معادل «۱۰۵» مثقال بازاری است که اگر نقره به «۱۰۵» مثقال بازاری برسد و شرایط دیگر را هم داشته باشد، انسان باید یک چهلم آن (دو و نیم درصد) را که «۲» مثقال و «۱۵» نخود است بابت زکات بدهد و اگر به این مقدار نرسد، زکات آن واجب نیست.
۲. چهل درهم که بنابر آنچه گفته شده معادل «۲۱» مثقال بازاری است، یعنی اگر «۲۱» مثقال بازاری به «۱۰۵» مثقال بازاری اضافه شود، باید زکات تمام «۱۲۶» مثقال بازاری را از قرار یک چهلم بدهد و اگر کمتر از «۲۱» مثقال بازاری اضافه شود، فقط باید زکات «۱۰۵» مثقال آن را بدهد و زیادی آن زکات ندارد و همچنین است هر چه بالا رود، یعنی اگر «۲۱» مثقال بازاری اضافه شود باید زکات تمام آنها را بدهد و اگر کمتر اضافه شود، مقداری که اضافه شده و کمتر از «۲۱» مثقال است زکات ندارد. (توضیح المسائل جامع، مسأله ۲۵۳۳)
شتر، گاو و گوسفندانی که در طول سال از چراگاههای طبیعی استفاده میکنند، زکاتشان واجب است و فرق ندارد علف و گیاهی که حیوان از آن چرا میکند بدون مالک باشد یا دارای مالک باشد، علف مذکور خشک باشد یا تازه؛ بنابراین چنانچه در این بخش از دین و مذهب نمناک اشاره شده است اگر فرد مالک زمینی باشد که دارای علفها و گیاهان خودرو است و گوسفندانش در طول سال در آن چرا میکنند، در صورت جمع بودن سایر شرایط، باید زکات آنها را بپردازد؛ و اگر شتر یا گاو یا گوسفند در تمام سال یا مقداری از آن، از علفِ چیده شده یا زراعتی که کاشته شده تغذیه نماید، زکات ندارد.
۱. سی تا است که زکات آن یک گوساله که داخل سال دوم شده میباشد و احتیاط واجب است که آن گوساله نر باشد و تا تعداد گاوها به سی نرسیده زکات واجب نیست.
۲. چهل است و زکات آن یک گوساله مادهای است که داخل سال سوّم شده باشد و زکات ما بین سی و چهل واجب نیست، مثلاً کسی که سی و نُه گاو دارد، فقط باید زکات سی گاو را بدهد و نیز اگر از چهل گاو زیادتر داشته باشد تا به شصت نرسیده، فقط باید زکات چهل گاو را بدهد و بعد از آنکه به شصت رسید، چون دو برابر نصاب اول را دارد، باید دو گوسالهای که داخل سال دوّم شده بدهد و همچنین هر چه بالا رود، باید یا بر اساس عدد سی یا چهل، یا هر دو حساب کند و زکات آن را به دستوری که گفته شد بدهد، ولی باید طوری حساب کند که چیزی باقی نماند، یا اگر چیزی باقی میماند از نُه تا بیشتر نباشد، مثلاً اگر هفتاد گاو دارد، باید با سی و چهل حساب کند، چون اگر فقط بر اساس عدد سی حساب کند، ده گاوِ زکات نداده میماند و در بعضی موارد مانند صد و بیست (۱۲۰) مخیّر است. (توضیح المسائل جامع، مسأله ۲۵۵۷)
کسانی که مال التجاره و سرمایه کسب دارند و قصد دارند از طریق آن، کسب و تجارت نمایند، در صورت دارا بودن شرایط عمومی که قبلا ذکر شد و شرایط اختصاصی که خواهد آمد، بنابر احتیاط واجب، باید زکات مال التجاره و سرمایه کسب خویش را بپردازند که مقدار آن یک چهلم (دو ونیم درصد) میباشد. (توضیح المسائل جامع، مسأله ۲۵۷۴)