کد مطلب: ۲۰۲۵۷۴
خشونت علیه زنان اصطلاحی تخصصی است که مانند جنایت برپایه بیزاری، برای توصیف کلی کار‌های خشونت‌آمیز علیه زنان به کار می‌رود. این شکل از خشونت علیه گروه خاصی از مردم اعمال می‌شود و جنسیت قربانی، پایه اصلی خشونت است.

خشونت فیزیکی علیه زنان چگونه تعریف می‌شود؟

مجله خبری-سبک زندگی نگار: خشونت فیزیکی، همان‌طو که از نامش پیدا است، شیوه‌های آزار و اذیت جسمانی، ضرب و جرح، کشیدن مو، سوزاندن، گرفتن و بستن، زندانی کردن، اخراج از خانه، کتک کاری مفصل، محروم کردن از غذا، سیلی، لگد و مشت زدن، کشیدن و هل دادن، محکم کوبیدن در، به هم زدن سفره و میز غذا و شکستن اشیای منزل را شامل می‌شود که این نوع خشونت ممکن است برای همه زنان بدون توجه به نوع تحصیلات، نژاد و وضعیت خانوادگی روی دهد.

مشکلات اقتصادی و الگو‌های رفتاری" پدر سالاری " از اصلی‌ترین عوامل بروز خشونت علیه زنان است که موجب افزایش تنش و ستیز در برخی خانواده‌ها شده است.

علل خشونت فیزیکی علیه زنان

خشونت فیزیکی علیه زنان

روانشناسان می‌گویند، مردانی که از کودکی در خانواده شاهد کتک خوردن زنان خانواده بوده اند در بزرگسالی بیشتر مرتکب خشونت علیه همسران خود می‌شوند. افراد ناپخته، بی حوصله، وابسته و متزلزل و کسانی که از احساس بی کفایتی رنج می‌برند بیشتر علیه زنان مرتکب خشونت می‌شوند. برخلاف تصور عموم، حتی دنیای مدرن نیز خشونت علیه زنان را کم نکرده که بیشتر نیز کرده است.

تجارت و بهره برداری جنسی از زنان، فروش دختران جوان و نوجوان از سوی پدران فقیر به مراکز فساد و رونق بازار فیلم‌های غیراخلاقی را باید به عنوان مصادیقی از خشونت مدرن علیه زنان یاد کرد.

مردان از استقلال مالی همسران خود جلوگیری و در اموال شخصی آن‌ها دخل و تصرف می‌کنند و با ندادن خرجی خانه و پول کافی برای زنان مضیقه‌های مالی ایجاد می‌کنند. یا با تهدید به طلاق یا ازدواج مجدد از زنان بیگاری می‌کشند و از او در انجام امور و وظایفی که مربوط به او نیست همانند تیمارداری پدر یا مادر شوهر سوءاستفاده می‌کنند.

خشونت‌های فیزیکی مردان علیه زنان بازتاب فشار و استرس‌های متعددی است که بر آن‌ها وارد می‌شود به این معنا که خشونت مردان علیه زنان در خانواده نمایانگر واکنش مردان در برابر فشار‌های بیرونی و درونی موجود در حوزه‌های عمومی و خصوصی است.

علل خشونت فیزیکی علیه زنان

خشونت علیه زنان

اولین گام مهم برای اصلاح این معضل اجتماعی، پررنگ کردن ارزش‌های والای انسانی همچون گذشت و فداکاری، شفافیت در بیان خواسته‌ها، توجه به تفاوت‌های جنسیتی و ذاتی و مدیریت تعارض‌هاست. با توجه به این اصل که ریشه بسیاری از مشکلات به کانون خانواده و جامعه پذیری نادرست افراد بر می‌گردد می‌توان گفت دومین گام مهم آموزش مهارت‌های زندگی به کودکان از دوران کودکی است که این کار باید از نهاد‌های آموزشی (مهدکودک‌ها، مدارس و دانشگاه‌ها) آغاز شود.

گام مهم در بعد اجتماعی به کار گرفتن ابزار‌ها و تکنولوژی‌های آموزشی، برگزاری جلسات روانشناختی برای زوجین و برگزاری برنامه‌های متعدد با استفاده از رسانه‌های جمعی و فضای مجازی است که با این کار می‌توان مانع بروز خشونت در خانواده‌ها شد.

در نهایت می‌توان گفت افزایش ضریب امنیت اجتماعی زنان در جامعه و اینکه حضور آن‌ها در جامعه نه تنها موجب آسیب رساندن به آن‌ها نمی‌شود بلکه می‌تواند زمینه‌های توانمندی آن‌ها را فراهم کند همگی این اقدامات موجب جلب اعتماد مردان می‌شود و در نتیجه زمینه‌های بروز رفتار خشونت‌آمیز را از بین خواهد برد.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر