مجله خبری-سبک زندگی نگار: بسیاری از اوقات در زندگی با اتفاقاتی مواجه میشویم که ملاحظه میکنیم ناخودآگاه این اتفاق شبیه به یک ضرب المثل قدیمی است و یا حتی گاهی قبل از اینکه اتفاقی به وقوع بپیوندد افراد این ضرب المثلها را به کار میگیرند تا کاری که قرار است انجام بدهند با الهام از ضرب المثلهای تاثیر گذار منتج به نتیجه شود. در این مطلب قصد داریم به معنی و ریشه ضرب المثل " جوینده یابنده است" بپردازیم.
اگر بخواهیم به طور خلاصه این ضرب المثل را معنی کنیم باید بدانید که ضرب المثل "جوینده یابنده است" دلالت به کسی دارد که تلاش بسیاری میکند و به مقصد میرسد و به نوعی دست از جستجو بر نمیدارد، چرا که هیچ چیزی در برابر پشتکار و تلاش انسان دست نیافتنی و غیر ممکن نمیباشد؛ بنابراین دستیابی و رسیدن به هدف از آنِ کسی خواهد شد که در راه رسیدن به آن تلاش و کوشش فراوانی کند.
این ضرب المثل پرکاربرد در زندگی بسیاری از افراد صدق میکند. به همین منظور ریشه و معنی کامل آن را در قالب ۲ داستان کوتاه در اختیارتان قرار خواهیم داد تا مفهوم آن بیش از پیش برایتان ملموستر باشد.
در زمان حضرت داوود علیه السلام مرد فقیری وجود داشت که تمام روزهای عمر خود را همواره در حال دعا بود تا از خداوند بخواهد که بدون هیچ رنج و زحمتی به او روزی برساند و در دعا هایش از خداوند متعال خواستار این بود که:خدایا به خاطر اینکه تو مرا بسیار تنبل خلق کردهای پس خودت روزی رسانم باش، من همچون آن دراز گوشی هستم که پشتم زخم شده است و نباید بار سنگینی بر پشتش بگذاری:
روزیی خواهم به ناگه بی تعب
که ندارم من ز کوشش جز طلب
وی سالها به تکرار این دعا پرداخت بدون اینکه به دنبال کاری برود. زمانی که مردم چنین رفتاری از او مشاهده میکردند اقدام به تمسخر و سرزنش وی کرده و میگفتند:مگر میشود بدون رنجی، گنجی میسر شود؟ و برای اینکه عیب کارش را در مقابل چشمانش محرز کنند خطاب به او میگفتند:نگاهی به داوود پیامبر بینداز و ببین که او با وجود اینکه صاحب معجزات بسیار زیادی میباشد، اما با این حال دست از کار و کوشش برنمیدارد و با زره بافی رزق و روزی خود را به دست میآورد.
با همه تمکین، خدا روزی او
کرده باشد بسته اندر جستجو
بی زره بافی و رنجی روزیش
مینباید با همه پیروزیش.
اما آن مرد همچنان مصمم بود و با اصرار فراوان از خداوند متعال طلب روزی بی رنج و زحمت میکرد.
تا که شد در شهر، معروف و شهیر
کو زانبان تهی جوید پنیر
شد مثل در خام طبعی آن گدا
او از این خواهش نمیآمد جدا.
ولی از آنجایی که گفته اند "جوینده یابنده بود"، دعای آن مرد سرانجام اجابت شد و اتفاق بزرگی برایش رخ داد. روزی از روزها صبح زود که مشغول آه و ناله و زاری بود مشاهده کرد که گاوی دوان دوان آمد و پس از شکستن چفت در با شاخ خودش، وارد خانه اش شد. آن مرد بلافاصله از جای خود برخاست و اقدام به بستن پاهای گاو کرد و گلویش را برید و سپس به سراغ قصاب رفت تا او را پیدا کرده و پوست گاو را جدا کند.
کم نمیکرد از ادعا و ابتهال
کرد اجابت مستعان ذوالجلال
گرگران و گرشتابنده بود
عاقبت جوینده یابنده بود
آورده اند که روزی از روزها دانشجویی سر کلاس ریاضی ناخودآگاه به خواب فرو میرود. در لحظات پایانی کلاس به خاطر سر و صدای حاضرین در کلاس از خواب میپرد. همین که چشمانش را باز میکند چشمش به تخته سیاه کلاس میافتد و با عجله دو مسئلهای که روی تخته نوشته شده بود را یادداشت میکند.
دانشجو پیش خود فکر میکند که استاد این دو مسئله را به عنوان تمرین به آنها داده است، به خاطر همین تمام روز و شب را در تلاش برای حل کردن آنها بود.
با تمام تلاشهایی که کرد هیچکدام را مسئلهها را نتوانست حل کند، ولی به مدت یک هفته دست از تلاش و کوشش برنداشت تا در نهایت توانست یکی از مسائل را حل کند و پس از این کار آن را به کلاس آورد. استاد از این کار دانشجو بسیار مات و مبهوت شده بود چرا که او آن دو مسئله را به عنوان مسائل غیر قابل حل ریاضی به دانشجویان معرفی کرده بود.
در مثنوی مولوی در این باره آمده است:
کان جوان در جست و جو بد هفت سال
از خیال وصل گشته، چون خیال
سایه حق برسر بنده بود
عاقبت جوینده یابنده بود
گفت پیغامبر که، چون کوبی دری
عاقبت زان در برون آید سری.
چون نشینی برسر کوی کسی
عاقبت تو هم روی کسی.
چون زچاهی میکنی هر روز خاک
عاقبت اندر رسی در آب پاک
جمله دانند این اگر تو نگروی
هر چه میکاریش روزی بدروی
با خواندن این دو داستان تاثیر گذار و انگیزشی دانستیم که هر آنکه جویای کار یا هدفی باشد بالاخره میتواند آن را به دست بیاورد چرا که هرچیزی در نگاه انسان مهم باشد میتواند با تلاش و کوشش به آن برسد فقط کافیست در راه رسیدن به این اهداف بزرگ که در سر دارد سرزنش و ارتعاشات منفی اطرافیانش را نادیده بگیرد و تمام تلاش خود را به کار بگیرد تا در نهایت به مقصود خود برسد.