به گزارش مجله خبری نگار،لیلا تانلار درباره پیشنهاد ازدواج دوست پسرش، بوراک داکاک، در سفری به لندن، داستانی شنیدنی تعریف کرد.
لیلا تانلار گفت:
«رفته بودیم لندن، گوشیم دزدیده شده بود و فقط گوشی بوراک مونده بود. اون هم داشت برنامهریزی میکرد و به گوشی خیلی نیاز داشت. معلوم شد با کسی حرف میزده، ولی گوشی همش دست من بود و کارش سخت شد. یه ساعت مشخص منو برد، گفت دقیقاً موقع غروب آفتاب عکسهامون رو بگیریم. یه مرد از خیابون رو نگه داشت، گوشی رو داد بهش و بهم گفت وایسا ژست بگیر، وقتی برگشتم دیدم بوراک روی زانو نشسته و داره خواستگاری میکنه. مرد کلاهش رو برداشت و بعد بوراک از کیفش یه گل درآورد. نزدیکترین دوستش که تو آمریکا زندگی میکنه، فقط برای این لحظه اومده بود. ترکهایی که از خیابون رد میشدن تبریک گفتن و حتی یه نوازنده خیابونی هم ترک از آب دراومد. واقعاً لحظهش خیلی قشنگ بود.»