به گزارش مجله خبری نگار،افراد بیشتر احتمال دارد که اعمال مهربانانه و مفید را به ویژگیهای ذاتی نسبت دهند تا رفتارهای پرخاشگرانه یا خودخواهانه. یک تیم بینالمللی از دانشمندان ثابت کردهاند که این اثر با میزان طبیعی به نظر رسیدن رفتار مرتبط است. این مطالعه در مجله درک عمومی از علم (PUS) منتشر شده است.
محققان مدتهاست متوجه شدهاند که توضیحات ژنتیکی برای ویژگیهای مثبت راحتتر پذیرفته میشوند. با این حال، دلیل این امر هنوز مشخص نیست. یکی از نظریههای رایج، تمایل به پاسخگو دانستن فرد در قبال اعمال بد است. نظریه دیگر این ایده است که «خود واقعی» یک فرد ذاتاً مهربان است. نظریه سوم این است که احساس میشود رفتار خوب طبیعیتر است.
دانشمندان از ۱۵۰۰ آمریکایی خواستند تا شرح کوتاهی از یک شخصیت خیالی به نام پت - چه نسخه خوب و چه نسخه بد - را بخوانند.
شرکتکنندگان میزان طبیعی بودن رفتار، اینکه آیا منعکسکننده «خود واقعی» فرد است، میزان احساس مسئولیت پت در قبال اعمالش و اینکه آیا این ویژگیها با ژنتیک مرتبط هستند را ارزیابی کردند.
همانطور که انتظار میرفت، شرکتکنندگان بیشتر رفتارهای مثبت را به ژنتیک نسبت میدادند. با این حال، نژاد و جنسیت شخصیت هیچ تاثیری بر خودِ این اثر نداشت: مردم ژنتیک اعمال خوب و بد را به طور یکسان درک میکردند، صرف نظر از اینکه چه کسی آنها را مرتکب شده است.
هرچه عملی برای مردم طبیعیتر به نظر میرسید، بیشتر معتقد بودند که از نظر ژنتیکی تعیین شده است. مفهوم «خود واقعی» نیز تا حدودی این تفاوت را توضیح میداد، اما بسیار ضعیفتر. برخلاف انتظارات، مسئولیت هیچ نقشی نداشت.
متیو لبوویتز، نویسندهی این مطالعه، خاطرنشان کرد: «صرف نظر از شواهد علمی واقعی، مردم راحتتر باور میکنند که ژنها بر رفتار نیک تأثیر میگذارند تا رفتار مضر. این موضوع به نحوهی ارزیابی ما از خود رفتار مربوط میشود.»
در مطالعات آینده، محققان قصد دارند بررسی کنند که چگونه سایر ویژگیها - سن، وضعیت اجتماعی و زمینه رفتاری - بر این یافتهها تأثیر میگذارند.