به گزارش مجله خبری نگار، جواد نصرالله، پسر سید حسن نصرالله، دبیرکل فقید حزبالله لبنان تصریح کرد که انفجار دستگاههای پیجر توسط رژیم صهیونیستی که اعضای حزبالله در سراسر لبنان را هدف قرار داد، پدرش را به شدت عصبانی کرده بود.
به نقل از روسیا الیوم، جواد نصرالله که به همراه خانواده و حامیان حزب الله، در کنار مزار پدرش در اطراف ضاحیه جنوبی، در حال آماده شدن برای بزرگداشت اولین سالگرد شهادت وی است، با اندوه از آخرین روزهای حیات پدرش یاد میکند.
او گفت: «به نظر شخصی من، اگر او یکی از پسرانش را در ازای سالم ماندن مجروحان بمبگذاری پیجر از دست میداد، قلبش آرامتر میبود.» او افزود: «او ناراحت، عصبانی و رنجیده بود. او حتی برخی افراد را سرزنش میکرد که چگونه چنین اتفاقی ممکن است... او خود را امانتدار این خون میدانست.»
جواد نصرالله اظهار کرد که رفت و آمد پدرش در آن دوره به دلیل وضعیت امنیتی بسیار دشوار بود.
آخرین سخنرانی تلویزیونی سید حسن نصرالله در ۱۹ سپتامبر بود و هشت روز بعد در حمله هوایی رژیم صهیونیستی به یک مجتمع متعلق به حزبالله در ضاحیه جنوبی به شهادت رسید.
جواد نصرالله خاطرنشان کرد که خانوادهاش خبر ترور پدرش را مانند همه لبنانیها از تلویزیون دریافت کردند. او گفت که شوک بسیار بزرگی بود، اما سختترین چیز این بود که خانواده باید غم و اندوه خود را نشان نمیدادند. او افزود: «جایی که در آن حضور داشتیم، ما را وادار میساخت که غم و احساسات خود را ابراز نکنیم... گریه بیصدا بود، غمی آرام، سکوت و تاریکی مطلق... ما نمیتوانستیم گریه کنیم و هیچکس هم نمیتوانست فریاد بزند یا احساسات خود را بروز دهد.»
او با اشاره به اینکه لحظه جدایی و از دست دادن تا به امروز نیز ادامه دارد، گفت: «از لحظه شهادت تاکنون، احساس فقدان وجود دارد، حسرت وجود دارد، غم وجود دارد. اما حتی اگر به قیمت اندوه قلبها و احساسات ما تمام شود، ما برای او خوشحالیم که پس از سالها رنج به آرامش رسیده و به آنچه میخواسته و آرزو داشته، دست یافته است.»
جواد نصرالله با بیان اینکه آخرین باری که پدرش را ملاقات کرد، سه ماه قبل از شهادتش بود، خاطرنشان کرد که شرایط پس از مشارکت حزبالله برای پشتیبانی از حماس دشوارتر شد. او گفت: «ما مانند هر کس دیگری در جنگ، بمباران، وحشیگری و فراتر از آن احساس غربت به سربردیم.»
جواد نصرالله که هیچ سمت رسمی در حزب الله ندارد، اما در فهرست تحریمهای آمریکا قرار دارد، اظهار کرد: «من با او صحبت میکنم... گاهی اوقات به او میگویم: مواظب ما باش و در کنار ما بمان».