به گزارش مجله خبری نگار، روزی که ازدواج کردم همه میگفتند در این سن و با این موقعیت چرا میخواهی ازدواج کنی؟! نمیترسی موقعیتت را از دست بدهی و... در حالی که من معتقد بودم این دو بحث هیچ ربطی به هم ندارند. درضمن چرا بازیگر باید بخش مهمی اززندگی اش که خانواده و مادرشدن است را از خودش بگیرد؛ از ترس اینکه شهرتش از دست برود. من ازدواج کردم؛ الان هم چهار سال گذشته؛ نمیخواهم بگویم لحظه لحظه زندگیام پر از عشق و خوبی بوده، سختیهای خودش را هم داشته است. اما نمیتوان از خوشیها به دلیل وجود برخی سختیها گذشت.
چون اگر بخواهم طبیعیترین چیزهای زندگی را از خودم سلب کنم، وقتی به ۵۰ سالگی برسم، میبینم که نه شهرت دارم، نه شوهر و نه بچه. هیچ چیز ندارم. آنوقت من ماندهام و خودم و تنهاییام و چروکهای صورتم. حالا چه کار کنم؟! برای همین اگر به خودمان به عنوان انسان نگاه کنیم، زندگی مان را جوری تعریف میکنیم که بتوانیم با چنین شرایطی چگونه کنار بیاییم.
هیچ وقت از مادرشدن نمیترسم. نمیدانم ما از چه چیز پیروی میکنیم. در سینمای هالیوود که اندام و فیزیک زنان نقش مهمی در مسیر بازیگری شان دارد، هیچ وقت مادرشدن را فراموش نمیکنند. حتی هرکدام بیش از ۲ یا ۳ فرزند دارند. اینکه کسی نعمت مادرشدن را از خودش بگیرد به خودش ظلم کرده است. این جزو طبیعت زندگی هر انسانی است. من هم چنین تجربهای را دوست دارم و هیچ وقت از آن فراری نیستم.