به گزارش مجله خبری نگار،ساخت و برآمدن پدیده سلبریتی محصول یک تاریخ است، ریشه لغوی آن سر در یونان باستان دارد و اساطیر آن سرزمین؛ اگرچه در تاریخ مدرن ستارهها و سوپراستارها از فرهنگ آمریکایی آمدند و ضدفرهنگ اروپایی (در مواجه با فرهنگ آمریکایی، اصطلاح ضدفرهنگ برای گروههای موسیقی و هنری اروپایی به کار برده شد که در آمریکا مورد استقبال قرار گرفت، این کنش به هجوم فرهنگی هم ترجمه شده است.)، اما این واژه در هنر و فرهنگ خلاصه نشد و بهتمامی چهرههای تأثیرگذار گسترش یافت. در جهان جدید الگوها و خدایان یونانی در شکلی مدرن تجلی پیدا کردند، همچنان که ورزشکاران و نمایشنامهنویسان و بازیگران و خدایان (شرور و غیر آن) چهرههای مورداحترام و ستایش فرهنگ یونان بودند، در این روزگار هم همین الگو تکرار شد، چهرهها گاه ضدفرهنگ رسمی بودند و گاه با تجارت سیاه و قاچاق و کشتار محبوب و الگو میشدند. بخش بزرگی از سینما آمریکا به این سلبریتیها اشاره دارد، از سهگانه «پدرخوانده» بگیرید تا «صورت زخمی» از «پابلو اسکوبار» تا «آل کاپون (آلفونسه گابریل کاپون)».
فرهنگ هواداری و شیفتگی به سلبریتیها تلفیقی از تبعیت و اطاعت محض و از خودبیگانگی است، پدیدهای عجیب که میان نوجوانان و جوانان با هنرمندان و شخصیتها دوره گره میخورد. از آغاز کنسرت «الویس پرسیلی» یا «مایکل جکسون» و... تا پایان آن بسیاری از شوق بیهوش میشوند و یا فریادکشیده و ابزار عشق آتشین میکنند و... نمونههایی دیگر از بروز این احساسات قابل مشاهده است. این نوع هواداری در میان ایرانیان نیز پیش از انقلاب در طبقه متوسط و بالا آغاز شد، در سالهای اولیه انقلاب با این پدیده برخورد کردند و توسط انقلابیون سرکوب شد تا اینکه چهرهها از میانه دهه هفتاد آمدند؛ اما جوانان دهه هشتاد و نود برای سلبریتیها موردعلاقه خود همان ابراز شیفتگی را دارند که به گمان جوانان اروپا و آمریکا و شرق آسیا برای چهرههایشان. بهرهبرداری از سلبریتیها با مقاصد سیاسی در میانه دهه هشتاد آغاز و حتی تئوریزه شد، طرحی که با گرایش چهرهها مغایر با خواست سیاستمداران و دولتمردان به یک ابر چالش تبدیل شد.
حالا مرکز پژوهشهای مجلس که یکی از مراکز دقیق افکارسنجی در ایران است با تحقیق و جمعآوری دادهها گزارشی ارائه کرده است که میشود بر پایه این تحقیق با جامعهشناسان و تحلیلگران گفتوگو کرد تا به درک بهتری از روابط مردم و چهرهها و شخصیتها رسید.
در مقدمه این پژوهش آمده است که: «افکارسنجی ملت، نظرسنجی حاضر را در مردادماه ۱۴۰۳ انجام داده است. جامعه آماری پیمایش، همه افراد ۱۵ سال و بیشتر در کل کشور بودهاند. در این پیمایش تعداد ۱۲۰۰ پرسشنامه به روش تلفنی از این جامعه آماری گردآوری شده است. هدف از اجرای این پیمایش، سنجش دیدگاه مردم درباره فرهنگ سلبریتی و هواداری در جامعه ایران بوده است.»
در این پژوهش آمده است که «پس از ارائه تعریفی ساده از واژه سلبریتی برای همه پاسخگویان، ۵۳.۵ درصد از آنها اظهار کردهاند نسبت به واژه سلبریتی حس مثبت یا کاملاً مثبت دارند و در مقابل ۱۸.۱ درصد گفتهاند که حس منفی یا کاملاً منفی نسبت به این واژه دارند. همچنین، ۲۶ درصد بیان کردهاند نسبت به واژه سلبریتی هیچ حس مثبت یا منفی ندارند.»
«۴۳.۳ درصد از مردم گفتهاند حداقل یک سلبریتی محبوب دارند و در مقابل ۵۷ درصد اعلام کردهاند هیچ سلبریتی محبوبی ندارند.» متوسط شاخص هواداری در میان افرادی که گفتهاند حداقل یک سلبریتی محبوب دارند، ۳.۹ از ۱۰ نمره به دست آمده است.
۴۰.۷ درصد از سلبریتیهای محبوبی که نام برده شده است، در حوزه «سینما و تلویزیون» و ۲۴.۸ درصد در حوزه «ورزش» و ۱۲.۴ درصد در حوزه «موسیقی» فعالیت دارند. علاوهبراین، حوزه فعالیت ۶.۵ درصد از این سلبریتیها «دین» است. همچنین، ۵.۳ درصد از سلبریتیهای نامبرده شده در زمینه «سیاست» فعال هستند.
در بخش دیگری از این افکارسنجی آمده است: «در فرهنگ شهرت، سلبریتی و هواداری دو روی یک سکه محسوب میشوند. بدون وجود جماعت هوادار اساساً پدیدهای به نام سلبریتی نمیتواند بروز خارجی پیدا کند. این هواداران هستند که یک سلبریتی را در حد پرستش دوست دارند و در راستای حمایت از او دست به کنشهای هوادارانه میزنند. در این بخش برای اولین بار در ایران تلاش میشود شاخصی بهمنظور سنجش شدت هواداری طراحی شود. گفتنی است این شاخص براساس ترجمه و سپس بومیسازی یک مطالعه جهانی طراحی شده است.
در بخش دوم پرسشنامه از پاسخگویان خواسته شده نام محبوبترین سلبریتی ایرانی و غیرایرانی خود را بیان کنند، اما بهدلیل کثرت اسامی نام برده شده، نام این سلبریتیها و درصد فراوانی مربوط به آنها در این گزارش آورده نشده است. پس از دستهبندی نام این افراد، اطلاعات مربوط به جنسیت، حوزه فعالیت و محل فعالیت این سلبریتیها در ادامه آورده شده است.»
نتایج این بخش نکته قابل توجهی را دارد که از این قرار است، مردان سلبریتیها مرد را دوست دارند و زنان بیشتر سلبریتی زن را. «اگرچه طرفداری از یک سلبریتی مرد در هر دو گروه جنسیتی بیشتر است، نتایج آماری نشان میدهد مردها بیشتر از زنها طرفدار سلبریتی مرد هستند (۹۶.۹ در مقابل ۷۹.۳ درصد) و زنها بیشتر از مردها طرفدار سلبریتی زن هستند (۲۰.۷ در مقابل ۳.۱ درصد).
همچنین حدوداً دو سوم از پاسخگویان (۶۵.۳ درصد) واژه سلبریتی را شنیدهاند و در مقابل ۳۴.۴ درصد از این جامعه آماری تاکنون این واژه حتی به گوششان نخورده است. ۴۰.۵ درصد از مردم بیان کردهاند اگر یک سلبریتی در مواقع بحرانی مانند سیل یا زلزله اقدام به جمعآوری پول از مردم کند، اعتمادی به اقدام آن سلبریتی نخواهند کرد. همچنین در نتایج این پژوهش آمده است که ۴۶.۶ درصد مردم فقط سلبریتیهای ساکن ایران را دنبال کرده و ۲۶.۴ درصد اصلاً سلبریتیها را دنبال نمیکنند. بر همین اساس ۴.۳ درصد فقط سلبریتیهای ایرانی ساکن در خارج از کشور را دنبال میکنند و همچنین، ۲۰.۱ درصد بیان کردهاند «هر دودسته را به یک اندازه دنبال میکنند».