به گزارش مجله خبری نگار، ارتباط بین زوجین، یک ارتباط منحصر به فرد است که با هیچ یک از روابط دیگر قابل مقایسه نیست. رابطه بین زن و شوهر مستلزم حمایتکردن و حمایتشدن است. زوجین باید بتوانند نیازهای یکدیگر را درک کنند و از خودمحوری بکاهند. برای این کار ضروری است که زوجین از مهارتهای لازم برخوردار باشند. بهتازگی زوج جوانی راهی دادگاه خانواده شدند تا به خاطر یک موضوع عجیب و بیاهمیت برای همیشه ازهم جداشوند. این زوج برسر ظرفشستن درخانه، آنقدر با هم دعوا کردند که در نهایت کارشان به کتککاری رسید. در ادامه خلاصهای از این پرونده طلاق و تحلیل آن را خواهید خواند.
زن جوان وقتی در مقابل قاضی دادگاه قرار گرفت، درباره ماجرای زندگیاش گفت: «آقای قاضی، شوهرم مرد بیمسئولیتی است. او فکر میکند که من باید تمام کارهای خانه را انجام دهم... تا اینکه از چند وقت قبل بهخاطر خشکی پوستم، دستانم دچار التهاب شد. بعد از این ماجرا از شوهرم خواستم که در ظرفشستن کمکم کند. ولی او هربار بهانه میآورد و حتی یکبار هم حاضر نشد بهخاطر من ظرف بشوید. برای همین خودم با دستکش ظرفها را میشستم. اما دیدم رفتارش دیگر خودخواهانه شده است. برای همین آخرینبار حاضر نشدم کوتاه بیایم.
دو روز ظرف نشستم و او هم سراغ ظرفها نرفت. شب آخر وقتی سرش داد و بیداد کردم که برود و ظرفها را بشوید، سرم فریاد کشید و درنهایت کتکم زد. بعد از آنشب از خانه قهر کردم و حالا هم دیگر حاضر نیستم در کنار این مرد خودخواه زندگی کنم». در ادامه شوهر این خانم به قاضی گفت: «آقای قاضی، من از صبح تا شب در حال کارکردن هستم. شغل من آزاد است و تا آخر شب در مغازه هستم. وقتی به خانه میرسم، آنقدر سرپا ایستادهام که دیگر نمیتوانم روی پاهایم بایستم. آنقدر خستهام که نمیتوانم هیچ کاری انجام دهم. درصورتیکه همسرم از صبح تا شب خانه است. تازه هرازگاهی برای تمیزکاری، کارگر به خانه میآورد. اما به خاطر این موضوع مرتب دعوا راهمیاندازد... راستش من هم دیگر خسته شدهام و نمیخواهم در کنار چنین زن غرغرو و لجبازی زندگی کنم» (منبع خبر: جامجم آنلاین).
آموزش ندیدن مهارتهای زندگی مشترک باعث افزایش تعارض و تنش بین زوجین میشود که این خود زمینه ساز طلاق و سایر مشکلات بین آنهاست؛ بنابراین فراگیری مهارتهای زندگی برای زوجین، ضروری است که در این مطلب به چند مورد از آنها که مرتبط با این پرونده طلاق هم هست، میپردازیم.
یعنی برقراری رابطه توأم با احترام متقابل با دیگران. همدلی به فرد این امکان را میدهد که بتواند، احساسات و حالاتی را در دیگری بفهمد که تاکنون تجربه نکرده است. کسی که با دیگران همدلی میکند، توانایی این را دارد که خود را جای دیگری بگذارد تا واقعیت را از دید فرد مقابل ببیند. درباره این موضوع اگر هر دونفر توانایی همدلی با یکدیگر را داشتند، میتوانستند واقعیت را از دید طرفمقابل ببینند. برای مثال خانم درک میکرد که همسرش وقتی از سرکار میآید و خسته است، کمتر با او درباره کمک در انجام امور خانه بحث کند و در زمان و مکان مناسب خواستهاش را بیان کند. همچنین اگر شوهر هم فشار و سختی ناشی از انجام کارهای خانه را توسط همسرش درک میکرد و تلاش میکرد در انجام امور منزل به همسر خود کمک کند یا این که به جای پرخاشگری او هم کاملا واضح و مستقیم درباره سختی و مشغلههای کار بیرون از منزل صحبت میکرد و به همسر خود، این چنین میگفت که سختی کار منزل و خانهداری را کاملا درک میکنم و تلاش میکنم هروقت که بتوانم در انجام امور منزل به تو کمک کنم، مشکل بینشان جدی نمیشد.
رفتار جراتمندانه یعنی توانایی ابراز صادقانه نظرات، احساسات و خواستههای خود بدون داشتن احساس اضطراب. اگر زن از ابتدا به جای منفعلانه رفتارکردن و سکوت دربرابر خواسته خود به صورت جراتمندانه و مستقیم درخواستش را به همسرش میگفت، کار به پرخاشگری نمیکشید. وقتی فرد به جای رفتار جراتمندانه سکوت میکند، بعد از مدتی از این رفتار خود خسته میشود و، چون مهارت لازم را برای رفتار جراتمندانه ندارد و به اصطلاح صبرش لبریز شده، با پرخاشگری و به صورت نامناسب خواسته خود را بیان میکند و این مسئله باعث تنش و دعوا بین زوجین میشود.
این روش زمانی به کار میرود که فرد خواسته خود را بهصورت مستقیم و با حفظ احترام طرفمقابل بیان میکند، اما باز هم همسرش خواسته او را برآورده نمیکند. در این صورت توصیه میشود که یک روش جایگزین را برای مراقبت از خود داشته باشید، برای این مورد میتوان گفت، حالا که از شستن ظرفها خسته شدهاید و همسرتان نمیخواهد کمکی بکند، یک روش جایگزین برای مراقبت از خود پیدا کنید، مثلا رفتن به رستوران در روزهای جمعه را کنسل کنید و به جای آن اقدام به پسانداز پول برای خرید ماشین ظرفشویی کنید. این روش به معنی تنبیه فرد مقابل نیست بلکه به این معنی است که اگر نتوانستید همسر خود را برای کمک راضی کنید، برنامهای برای حلمسئله خود دارید.
منبع: خراسان