کد مطلب: ۶۷۲۴۱۶
|
|
۲۲ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۶:۲۱

ماجرای سولماز، ملکه ایرانی مارها!

ماجرای سولماز، ملکه ایرانی مارها!
درباره بانوی جوانی که پرورنده عقرب و مار است و از سم و زهرشان پول درمی‌آورد

به گزارش مجله خبری نگار، از هــمــان کـودکـی یک جا بند نمی‌شد؛ یا از بالای تپه‌های کل و کوتاه «چنذانق» روستایشان در ۵ کیلومتری اردبیل به پایین سرازیر می‌شد یا کنار آب‌راه باریک همان روستای سردسیر سرش با حلزون و چندتایی از حشرات آبزی گرم بود؛ حتی برخلاف اغلب دختران روستا که میلی به گوسفندچرانی نداشتند ساعت‌ها در مراتع چوپانی می‌کرد و دوشیدن شیر گاو‌ها را فراغت می‌دانست. مرغ و خروس‌هایشان نیز به او و دانه‌پاشی‌هایش خو داشتند؛ آنقدر که اشتها می‌گشودند. با این همه، سولماز ابراهیمی، کارآفرین نمونه استان اردبیل در بخش دام و طیور که درس و مشق رشته روانشناسی تا مقطع ارشد خوانده اندک لحظه‌ای تصور نمی‌کرد روزگاری فرارسد که در آن فارم (مزرعه) عقرب‌های کینه‌کش و مار‌های خوش‌خط و خال راه بیندازد. روزگاری که بی‌هول و هراس کژدم‌ها را از پشت دست گیرد و سم‌شان را برای شرکت‌های داروسازی بیرون کشد یا سر مار‌هایی از جعفری و کبری چنان دست گیرد که زهرشان سهم شفابخش‌های بسیار شود. اما امروز همان روزگار است که این بانوی اردبیلی با پرورش چند گونه از عقرب و مار‌های زهرآگین، کارآفرینی و درآمدزایی خود را در بازار‌های واقعی و مجازی شهرت بخشیده است.

پس‌انداز‌های زنانه خرج عقرب و مار‌های پیچان

روانشناسی خوانده، لیک تعلق و علاقه‌اش همیشه حیوانات بوده و هستند؛ آنچنان که تا پیش از سال ۱۳۹۷ به‌رغم مدرک دانشگاهی که زیر بغل زده بود به دستیاری دامپزشکی کهنه‌کار در گاوداری یکی از دوستان پدرش به‌کار مشغول شد. همنشینی با دامپزشک و دامپرور به اضافه آن میل به مهربانی با حیوانات، سبب شد تا یکی از روز‌های پاییز سال ۹۷ تصمیم به راه‌اندازی مزرعه پرورش عقرب و مار بگیرد؛ تصمیمی که در اوان، مخالفت‌های خانواده و دوستانش را پس و پی داشت؛ آن هم بی‌هیچ سود و حاصلی؛ چراکه قصد سولماز قطعی بود و بنای ناامیدی نداشت.

بالاخره یک روز پس‌انداز‌های زنانه‌اش را گِرد کرد و با مشورت چند کارشناس و متخصص، راهی تهران شد تا تجهیزات لازم را به بها بخرد. از صد‌ها باکس پلاستیکی یا همان جای نان گرفته تا چندین تن شن و ماسه شسته شده و شانه‌های تخم‌مرغ برای فراهم‌آوری جای خور و خواب عقرب‌هایی که آنها نیز تعدادشان به ۱۵ هزار قطعه از جمله ۵ گونه (هوتنتوتا سولسئی، مزوبوتوس، کراسیکودا، شاخ و همی‌سکورپیوس‌لپتروس) می‌رسید.

هنوز هم مهم‌ترین توصیه که مشاوران کسب‌وکار آن روز‌ها او را سپرده بودند به گوش دارد و به‌کار بسته: «عقرب‌ها را باید از مزارع اسم و رسم‌دار نه از صیادان بی‌نام و نشان که قیدی به قانون و طبیعت ندارند، تهیه کنی ولو گران باشند و کم. صیادان این چنین خاطی و خلافکار همه گونه عقرب را به بهانه سود بیشترداخل کیسه می‌کنند؛ حتی آن گونه‌ای را که خطرناک‌اند و نامناسب برای کسب‌وکار یا مشتری‌ها.»

خوشمزه مثل سوسک زرد و جوجه ۳‌روزه

پیش از دریافت مجوز‌های ملزوم و مرسوم، دوره‌های آموزشی ویژه پرورش عقرب و مار را گذراند. در همین حین بر اساس بند و تبصره‌های مجوزش برای تامین محل فارم و مزرعه سوله‌ای حداکثر ۵ کیلومتر دورتر از شهر اجاره کرد و کناره‌های در و دیوارش را با قفسه‌های فلزی انباشت تا باکس‌های عقرب را که در هر یک ۵۰ تا ۸۰ عقرب جای گرم کرده بود، میانشان قرار دهد. بسته‌های چند ده کیلویی سوسک‌های زرد و خشک (میلورم) که همه بافت تنشان از پروتئین‌های مغذی ا‌ست، گوشه‌ای از سوله به زمین انداخت و طبق برنامه هفته‌ای ۲ یا ۳ مرتبه به پیمانه پیاله‌ای کوچک عقرب‌ها را سور داد.

 سولماز حساب اینکه سم عقرب‌هایش در نوبت نخست سم‌گیری بنا به استرسی که از جابه‌جایی تحمل کرده بودند، قابل فروش نخواهد بود را نیز داشت؛ حتی می‌دانست بارش دست‌کم تا ۶، ۷‌ماه سود نمی‌دهد. نوبت سم‌گیری دوم، ۲ تا ۳‌ماه بعد اتفاق می‌افتاد که از برای آن سم‌گیرانی مشهدی دعوت به‌کار شدند. هر ۳ هزار عقرب، ۲۱ گرم سم پس می‌دهد و آن زمان، سم‌گیران بابت سم چکاندن از هر هزار عقرب بیش از یک‌میلیون تومان طلب می‌کردند. این شد که سولماز فایده بیشتر را در فراگرفتن تکنیک سم‌گیری دید و برای خاطر آن نیز آستین بالا زد. این درست زمانی پیش آمد که بار ۵۰ حلقه مار هم بعد از صدور مجوز به‌دست سولماز رسید؛ مار‌هایی به قد کمتر از یک متر که هفته‌ای یک جوجه ۳‌روزه می‌بلعیدند تا درصد پروتئین سم‌شان افزایش یابد. همت سولماز تا آنجا پیش رفت که حالا دوره‌های آموزشی پرورش عقرب و مار و همچنین شیوه‌های سم‌گیری برگزار می‌کند و از تعداد تلفاتی که ممکن است هر چند روز در میان از هر باکس داشته باشد، روغن خالص می‌گیرد. بدین روش که لاشه‌ها را با توجه به‌گونه‌ای که داشتند در روغن‌های مخصوص از یک هفته تا چند‌ماه می‌خواباند تا تجزیه شوند و روغن پس دهند.

ماجرای سولماز، ملکه ایرانی مارها!

مهربان با عقرب‌های آبستن

تا این حال و وقت، نه مار و نه عقرب‌هایی که مشهور هستند به «از بهر کین نیش زدن» سولماز را نگزیده‌اند. گویی که علم رام و اهلی کردنشان را در ذات دارد؛ آنچنان که عقرب‌های آبستنی را که شکم شفافشان برآمده، بدون پنس و هوشیار از جای برمی‌دارد و مار‌های مرعوب را نیز آرام از گردن به آغوش می‌گیرد. در صف و طیف مشتری‌های فارم این بانوی کارآفرین که نان به سفره بیش از ۱۰ جویای کار گذاشته، بیشتر از همه شرکت‌های داروسازی داخلی و بیشتر، خارجی قرار دارند؛ مشتری‌هایی که خیالشان از کیفیت سم‌های مزرعه او آسوده است و هر بار که با میکروآنالیزور، ترکیبات سم‌ها را می‌سنجند، بر آن صحه می‌گذارند. سولماز واقف است کیفیت سم‌های هر آنچه از عقرب و مار دارد در پیوستگی تغذیه مناسب یا همان سوسک‌های زرد خشک قرار دارد؛ ترکیباتی باکیفیت که افزون بر توجه به تغذیه‌های پروتئینی، باید مراقب بود در دوره سم‌گیری سم و خون آن عنکبوتیان به این علت که آن سم و خون هر دو بی‌رنگ و شفاف هستند با هم مخلوط نشوند که در این صورت ارزش مصرفی و قیمتی سم پایین می‌کشد.

ماجرای سولماز، ملکه ایرانی مارها!

میانداری دلالان

گاهی در صف مشتری‌هایش، دلالان نیز دیده می‌شوند که البته سولماز و دیگر پرورش‌دهندگان عقرب و مار به میانداری‌شان عادت دارند؛ دلالانی که بازار فروش انواع پماد و اقسام روغن‌های عقرب و مار ویژه تسکین و درمان درد‌های مفاصل یا زیبایی پوست و مو را قبضه کرده‌اند و مهره‌هایی موسوم به مهره مار هم در بساطشان انداخته‌اند. برخی‌شان هم پا فراتر گذاشته و می‌خواهند به زور و ضرب تاس‌شان را بنشانند؛ یا عرضه عقرب‌های جنگی ویژه شرط‌بندان حیوان‌آزار!

منبع: همشهری

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر