به گزارش مجله خبری نگار، وب سایت «Brussels Signal» در گزارشی عنوان کرده است؛ احتمال بازگشت رئیس جمهور سابق آمریکا به کاخ سفید نگرانی متحدان ناتو را نسبت به کاهش تعهدات این کشور برای دفاع و حفاظت از امنیت اروپا افزایش میدهد. اصول مکتب سیاسی ترامپ در تمرکز همه جانبه بر چین به عنوان مهمترین تهدید راهبردی منافع آمریکا خلاصه میشود. در این راستا میطلبد اروپا بتواند از خود دفاع کند و به آمریکا وابسته نباشد.
در واقع احتمال بازگشت دونالد ترامپ و آغاز دور دوم ریاست جمهوری وی و گمانه زنیها درباره انتخاب جیمز دیوید ونس به عنوان معاون رئیس جمهور، نگرانی متحدان ناتو را افزایش میدهد، زیرا امکان دارد تعهدات ایالات متحده برای دفاع و حفاظت از اروپا ناگهان کاهش یابد. ناتو نگران است صرف نظر از اینکه چه کسی رئیس جمهور و مستأجر کاخ سفید شود، منابع نظامی و رویکرد سیاسی آمریکا از اقیانوس اطلس شمالی به منطقه هند و اقیانوس آرام منحرف شود.
این سیاست و رویکرد آمریکا ممکن است اجتناب ناپذیر باشد، اما باید توجه داشت تشکیلات سیاسی هر دو حزب دموکرات و جمهوری خواه همچنان به شدت به ناتو متعهد هستند. با وجود تلاشهای واشنگتن برای استقرار نیروهای نظامی در آسیا، ازجمله اقدامات باراک اوباما، رئیس جمهور اسبق آمریکا پس از سال ۲۰۱۲، ایالات متحده آمریکا ماده پنج پیمان ناتو را زیر سؤال نخواهد برد، حتی اگر اصرار داشته باشد اروپاییها بار مالی و امنیتی بیشتری متحمل شوند.
این یعنی عناصر اصلی کمک نظامی ایالات متحده به ناتو، به ویژه با توجه به بُعد اتمی و قابلیتهای عملیاتی برای فرماندهی و کنترل مؤثر، دست نخورده باقی خواهد ماند. در صورت وقوع جنگ، تجهیزات و اراده سیاسی وجود خواهد داشت تا افزایش نیروهای آمریکایی در اروپا حتی با کوچکترین اعتقادی امکان پذیر شود.
در صورت پیروزی ترامپ-ونس، نقش آمریکا در ناتو مورد بازنگری جدی ازجمله در رعایت ماده پنج قرار خواهد گرفت. اینکه این اتفاق در دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ به دلایل زیادی رخ نداده است، به این معنا نیست در آینده چنین نخواهد شد. اکنون شرایط به لحاظ ابعاد ژئوپلیتیکی و راهبردی مربوط به امور داخلی آمریکا با گذشته کاملاً متفاوت است. نمیتوان نادیده گرفت، پایگاه انتخاباتی ترامپ که ونس نیز نماینده آن است، به شدت از سیاست ریاضت اقتصادی ایالات متحده در امور بین الملل حمایت میکند.
درک این نکته حائز اهمیت است، انزواگرایی حتی میان تندروهای «اول آمریکا» وجود ندارد و هیچ یک از آنها از بستن همه پایگاههای نظامی آمریکا در سراسر جهان و خروج نیروهایشان حمایت نمیکنند. این مکتب سیاسی ترامپ است که اصولش در تمرکز همه جانبه بر چین به عنوان مهمترین تهدید راهبردی برای منافع آمریکا خلاصه میشود. در این راستا میطلبد اروپا بتواند از خود دفاع کند و مانند سال ۱۹۴۵ به آمریکا وابسته نباشد.
صرف این تصور که اروپا فاقد قدرت بازدارنده و بدون حمایت نظامی آمریکا خواهد بود، کشورهای قاره کهن را به دلایل عینی میترساند. این خطر و تأیید بیانیه حامیان «اول آمریکا» به آنها حق میدهد به سمت جهانی جایگزین تغییر مسیر دهند.
زمان همه رو به اتمام است و اگر جمهوری خواهان در نوامبر آینده در کاخ سفید پیروز شوند، ممکن است دور شدن بی سابقه آمریکا از اروپا به سرعت شکل بگیرد. طبق آخرین آمار منتشر شده به وسیله مؤسسه بین المللی مطالعات راهبردی، مشخص شده قدرت نظامی و اقتصادی تمامی کشورهای اروپایی عضو ناتو ازجمله ترکیه بیش از دو برابر قدرت روسیه در تسلیحات متعارف است؛ اما روسیه در زمینه موشکهای کوتاه برد و دوربرد از آنها بهتر عمل میکند.
به نظر میآید دادههای مؤسسه فوق تعداد تجهیزات روسی را دست کم میگیرد. تحلیلی که به تازگی به وسیله «مؤسسه سلطنتی مطالعات راهبردی» انجام شد، نشان میدهد روسها فقط در جبهههای اوکراین از تعداد بسیار بیشتری خودروهای نظامی و نیروهای رزمی مختلف نسبت به آمار بیان شده در دادههای مؤسسه بین المللی مطالعات راهبردی استفاده میکنند.
طبق دادههای مؤسسه بینالمللی مطالعات راهبردی، کشورهای اروپایی عضو ناتو حدود ۱۱۳ تیپ رزمی زمینی منظم در خدمت فعال دارند که انواع مختلف تیپهای پیاده نظام زرهی و مکانیزه یا نیروهای تخصصی مانند شناسایی و عملیات ویژه را شامل میشود. اما این قدرت فقط روی کاغذ است و همگون نیست.
جالب اینکه نیروی زمینی روسیه به طور کلی و نه تنها در اوکراین، حدود ۱۱۴ تیپ رزمی واقعی دارد که معادل تعداد تیپهای اعضای اروپایی ناتوست. علاوه بر این، روسها در حال حاضر از برتری آشکاری نسبت به اروپاییها در ناتو در تعدادی از حوزههای تجهیزات کلیدی مانند دفاع هوایی، جنگ الکترونیک و عملیات پهپادی برخوردار هستند. به نظر میآید شدت و حجم تولید مهمات نیز در حال حاضر به نفع روسیه است.
ارتش روسیه دارای مزیتی حیاتی و نشان دهنده تجربیات گستردهای است که در میدان نبرد انباشته کرده و اعضای ناتو هر چقدر هم که مؤثر باشند، نمیتوانند با مانورهای آموزشی جبران کنند. قدرت طرف اروپایی که ممکن است در شرایط اضطراری با روسیه مقابله کند، مجموعهای از گروههای بسیار متفاوت خواهد بود که از دهها کشور کشیده شدهاند. ایده تشکیلات نظامی چندملیتی صرفاً در اذهان باقی میماند، مگر اینکه در مقیاس وسیع و در چارچوب جنگی واقعی آزمایش شود.
کمک آمریکا به خیمه شب بازی اروپا همچنان ضروری و فرض بر این است با وجود امکان کاهش نیروها، به حضور سنتی اش ادامه دهد. با وجود این، اگر دولت دوم ترامپ بالقوه موقعیت اتمی آمریکا را در اروپا دستکاری کند، توانایی ناتو را برای بازدارندگی و حتی بقا و ادامه قدرت نمایی اش با چالش مواجه میکند. در حال حاضر ایالات متحده پنج تیپ نظامی در اروپا دارد که برخلاف بیشتر تشکیلات مشابه اروپایی هستند، زیرا به نسبت نیروی دفاعی اروپا مجهزتر، آموزش دیدهتر و برتر هستند.
در مجموع ۸۳ هزار نفر از نیروهای نظامی آمریکا در اروپا فعالیت میکنند که از این تعداد تنها ۲۶ هزار نفرشان نیروی زمینی هستند و بیشترین تعداد در چارچوب نیروی هوایی، اطلاعاتی، مراقبتی و شناسایی است.
درگیری در اوکراین نشان داد ساختار دفاع هوایی اروپا به آموزش، تجربه و تجهیزاتی نیاز دارد که هیچ نیروی هوایی اروپایی عملاً آن را در حداقل سطح مورد نیاز ندارند. ایالات متحده عنصر فرماندهی و کنترل ضروری را برای اتحاد ناتو، از نظر مهارتهای رهبری و پرسنل، و از نظر زیرساختهای لازم برای سازماندهی حرکت نیروهای بزرگ و فرماندهی اتاق عملیات فراهم میکند. به عبارت دیگر، ارتش ایالات متحده ستون فقرات دفاعی اروپا را تشکیل میدهد.
برای کشف چشمانداز دفاعی اروپا در مواجهه با روسیه بدون آمریکا، باید توجه داشت تصویر موازنههای نظامی پویا و در حال تغییر است. هر دو طرف به شدت در حال تقویت نیروهای نظامی و گسترش پایگاههای صنعتی و دفاعی خود هستند.
در ابتدای سال جاری، روسیه طرحی برای تشکیل ۱۴ لشکر نظامی و ۱۶ تیپ جدید، یعنی تقریباً ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار سرباز در مجموع ۵۸ تیپ جدید اعلام کرد. این میتواند شکاف میان حجم کنونی نیروهای مسلح روسیه که ۱.۲ میلیون نفر است و هدف ۱.۵ میلیونی که به وسیله سرگئی شویگو، وزیر دفاع سابق در سال گذشته فاش شد، پر کند.
قدرت نظامی اروپا در حال گسترش است، زیرا ارتش لهستان که بیش از ۲۱۶ هزار سرباز دارد، به تازگی به بزرگترین متحد قارهای تبدیل شده است و اکنون هزینههای دفاعی خود را به پنج درصد افزایش میدهد. همه متحدان اصلی اروپایی ناتو در حال خرید تجهیزات نظامی مدرن جدید حتی از کره جنوبی هستند.
روسیه ممکن است اوکراین را مجبور به پذیرفتن آتش بسی مشابه آنچه در کره رخ داد، کند. همچنین احتمال پیروزی کامل روسیه و به دنبال آن «غیر نظامی کردن» اوکراین مطابق با هدف اولیه تعیین شده به وسیله ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور این کشور وجود دارد.